نوشته‌ها

زندگینامه سید بن طاووس

 

به نام آفریننده عشق

 

سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس مشهور به سید ابن طاووس (۵۸۹-۶۶۴ق)، از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری، صاحب کتاب لُهوف (مقتل امام حسین(ع)) و نقیب شیعیان در زمان حکومت مغول بر بغداد بود. برخی به او به سبب تقوا، مراقبه فراوان و حالات عرفانی «جمال العارفین» گفته‌اند.

 

ویژگی ها

ابوالقاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس ملقب به رضی‌الدین، از خاندان طاووس بود؛ از این رو به سید ابن طاووس مشهور است. ابن طاووس پنج شنبه ۱۵ محرم سال ۵۸۹ق در شهر حلّه، سرزمین عراق متولد شد. او را ذوالحسبین (کسی که دو نسب شریف دارد) نیز خوانده‌اند؛‌ زیرا جد اعلای او داود بن حسن مثنی، نوه پسری امام حسن(ع) و نوه دختری امام سجاد(ع) است و از سادات حسنی ـ حسینی به حساب می‌آید.

پدرش، موسی بن جعفر، از راویان حدیث است که روایات خود را در ورقه‌هایی نوشته بود و بعد از او، فرزندش آنها را جمع‌آوری نمود و با نام فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدی موسی بن جعفر منتشر نمود. مادر او دختر ورام بن ابی فراس، از علمای امامیه بود. همچنین مادر پدرش از نسل شیخ طوسی بود، سید بن طاووس، هنگام اشاره به ابن ابی‌فراس و شیخ طوسی، آنان را پدربزرگ خود می‌نامید. برادرش احمد بن طاووس نیز از علمای دوران بود و پس از وفات سید بن طاووس، نقابت شیعیان را بر عهده گرفت.

ابن طاووس تحصیلات خود را در حله آغاز نمود و پس از چندی از حله به کاظمین هجرت کرد. او سپس با دختر وزیر ناصر بن مهدی ازدواج نمود و آن گونه که خود می‌گوید به سبب این ازدواج مدتی طولانی در بغداد سکونت گزید. طبق گزارشی او ۱۵ سال در بغداد اقامت داشته است. که برخی آن را از حدود سال ۶۲۵ هجری تا سال ۶۴۰ هجری دانسته‌اند. پس از آن به حله بازگشت و فرزند او محمد‌مصطفی در آنجا به دنیا آمد چند سال بعد به همراه خانواده خود به شهر نجف و پس از آن به کربلا هجرت کرد و در هر کدام سه سال‌ اقامت نمود. فرزند او با نام علی در سال ۶۴۷ در نجف به دنیا آمد و کتاب فرج المهموم را در سال ۶۵۰ در کربلا به اتمام رساند. ابن‌طاووس در سال ۶۵۲ق بار دیگر به بغداد بازگشت. و در سال ۶۶۱ق سرپرستی و نقابت علویان را از طرف هولاکو خان مغول به عهده گرفت و تا زمان وفات خود این منصب را بر عهده داشت.

گرایش ابن‌طاووس بیش از هر موضوعی به مسائل اخلاقی و معنوی و به خصوص دعا و زیارت‌ بود و مجموعه آثاری با عنوان “تتمات مصباح المتهجد” به رشته تحریر در آورد که تکمیل مصباح المتهجد، اثر شیخ طوسی در موضوع دعاست. علامه حلی و شیخ یوسف سدیدالدین (پدر علامه حلی) از شاگردان علی بودند. کتابخانه‌ی سید بن طاووس که بالغ بر ۱۵۰۰ کتاب داشته است یک مجموعه شخصی قابل توجه است.

ابن‌طاووس تحصیل را در شهر حله آغاز و از پدر و جد خود، ورام بن ابی فراس علوم مقدماتی را آموخت. او در زندگی خودنوشت آورده که در تحصیل فقه در عرض یکسال آنچه را همدرسان او در چند سال پیش از آن تحصیل نموده بودند، فراگرفت. علی به تعبیر خودش، پس از دو سال و نیم آموختن فقه، خود را از استاد بی‌نیاز دید. بعدها او مدتی در بغداد زندگی کرد و در آنجا نیز به تحصیل و تدریس پرداخت.

رضی الدین ابن طاووس در مدت زمان اقامت در بغداد با ابن علقمی وزیر مشهور عباسیان که شیعه مذهب بود٬ دوستی داشت و مورد احترام و توجه خلیفه المستنصر بالله عباسی نیز قرار داشت چنان که خلیفه خانه‌ای در بغداد به او داد. در این دوران خلیفه عباسی٬ پیشنهادهایی برای بر عهده گرفتن امور حکومتی به او داد اما ابن طاووس همگی را رد کرد. به گفته خودش در این دوران منصب فتوا، نقابت سادات و حتی وزارت و ندیمی خلیفه را به او پیشنهاد کردند و او نپذیرفت.

ابن طاووس در سال ۶۵۲ هجری قمریی۶۵۲ق و هم‌زمان با لشکرکشی هلاکوخان مغول دوباره به بغداد رفت. این شهر در سال ۶۵۶ق با قتل عام بزرگی به دست مغولان فتح شد. سید بن طاووس از هلاکو امان‌نامه‌ای داشت که ظاهرا آن‎را به درخواست نصیر الدین طوسی دریافت کرده بود. علی با امان‌‎نامه هلاکو حدود هزار نفر از مردم عراق را با خود به حله برد. بنا به گزارشی وقتی هلاکو بغداد را تصرف نمود علمای مسلمان را در بغداد جمع کرد و از آنان پرسید که آیا پادشاه عادل بهتر است یا پادشاه مسلمان جائر، سید بن طاووس پادشاه عادل را بهتر از مسلمان جائر دانست. برخی اين پاسخ را از اسباب توجه هلاکو به شيعه و علماى شيعه دانسته‌اند.

هنگامی که در سال ۶۶۱ هجری هلاکو منصب نقابت سادات را به او پیشنهاد کرد این منصب را پذیرفت هر چند بنابر گزارش برخی منابع این مقام را به اکراه و اجبار پذیرفت. او نقابت طالبیان را حدود چهار سال تا پایان عمرش بر عهده داشت.

سید بن طاووس کتابخانه‌ای غنی داشته که بالغ بر ۱۵۰۰ کتاب در آن وجود داشته است این مجموعه با توجه به از بین رفتن بسیاری از کتاب‌ها در حمله مغول و برجای ماندن آن، حائز اهمیت است. اتان کلبرگ کتابی نوشته است با نام “كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او” و در آن تلاش نموده است به کمک تأليفات برجاى ‏مانده از او این کتابخانه را بازسازى كند. او در این کتاب حدود ۶۷۰ عنوان از کتاب های موجود در این کتابخانه را فهرست نموده است.

ابن طاووس بیشتر به مسائل معنوی علاقمند بود. به همین خاطر اکثر آثار وی درباره ادعیه و مناجات بوده است. ابن طاووس کمتر به علم فقه پرداخت و از صدور فتوا پرهیز کرد. خود وی پرهیز از پاسخ‌گویی به سوالات فقهی را به دلیل اختلاف علمای شیعه درباره مسایل فقهی و ترس او از اظهارنظری می‌داند که خطا یا مبتنی بر هوا و هوس باشد. از او تنها دو کتاب فقهی به جا مانده است که به احکام نماز مربوط است.

ابن طاووس درباره علم کلام نظر مساعدی نداشت و به شدت با اندیشه معتزله مخالفت می‌کرد. به گفته ابن طاووس برای رسیدن به معرفت الهی نیازی به دشواری‌های حاصل از علم کلام نیست. او معرفت الهی را نتیجه هدایت و الهام الهی و امری فطری می‌داند و نه حاصل اندیشه عقلی و کلامی. برخی از نویسندگان بر اساس آنچه در نوشته‌های ابن طاووس آمده او را فردی انزواطلب معرفی کرده‌اند. ابن طاووس در توصیه به فرزندش او را از آمیختن با مردم بر حذر می‌دارد و آن را باعث دوری از خدا برمی‌شمارد.

عالمان مکتب فضلیه بر این عقیده هستند که رضی الدین سید ابن طاووس در بدو تولد دارای علم لدنی بوده است یعنی علمی که بدون تعلیم و تعلّم و بی‌ واسطه به دست آمده باشد و شخص سید ابن طاووس را مصداق عینی تعبیر آیهٔ  ۶۵  سورهٔ کهف می دانند: وَ عَلَّمْنٰاهُ مِنْ لَدُنّٰا عِلْماً. اما در برخی منابع اساتیدی برای او ذکر شده است که او در دوران طفولیت قرآن را نزد آنها قرائت نموده یا احکام الهی که در قلب او بوده را نزدشان بازگو کرده و آنها بر صحت آنها و بی واسطه بودن این احکام از آنچه ائمه می گفته اند را تایید کرده اند:

  • پدرش الزید فی دین الله موسی بن جعفر
  • جدش سید علی ابن مسلم الفراس مشهور ورام بن ابی فراس حلی
  • سید فخار بن معد موسوی آخرین شخص از سلسله روات و قاریان قرائت هفتگانه که بر صحت قرآنی که ابن طاووس از بر می خوانده است تاکید کرده است.

سید بن طاوس رحمة اللَّه در اواخر کتاب «المهجّ الدّعوات» نقل می کند: من در شهر سامرّا در سحر شب چهارشنبه 13 ذی قعده سال 638 ه. ق (در سرداب) این دعا را از حضرت قائم عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف شنیدم که در مورد بقاء و عزّت مؤمنان دعا می کرد. سید بن طاوس رحمة اللَّه گوید: گویا امام زمان عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف در دعا بر زندگان این جمله را افزود: «و احیهم فی عزّنا و ملکنا و سلطاننا و دولتنا ، و آنها را در عزّت و شوکت و حکومت و دولت ما زنده بدار» سپس برای شیعیان دعا فرمود. نیز سید بن طاوس رحمة اللَّه در کتاب «غیاث سلطان الوری» مکاشفاتی را که در حرم حضرت علی علیه السّلام برایش رخ داده نقل می کند، و نامه و پیامی که حضرت مهدی عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف توسّط مردی وارسته و صالح به نام عبد المحسن، برای او فرستاده، ذکر می نماید.

همچنین ایشان در كشف‌المحجة خطاب به فرزندش می گويد:

اگر توفيق نصيبت شود، برايت شناخت حضرت مهدي صلوات اللـه عليه را كشف اسرار خواهم كرد به صورتي كه ديگر بر تو مشتبه نباشد و محتاج به ادلة عقليّه و روايات نباشي… و بدانكه پدرت او را مي‌شناسد، شناختي كامل‌تر از شناخت نور خورشيد.

من و برادر صالحم محمّد بن محمّد آوي از حلّه براي زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام حركت كرديم و در روز چهارشنبه ۱۸ جمادي‌الأخري سال ۶۴۱ به نجف رسيديم و حضرت را زيارت كرديم. در شب پنجشنبه حالي پيدا كردم كه در درون نفسم اقبال بر خداوند و حضور و خير كثيري را يافتم و مشاهده كردم چيزي را كه دلالت بر قبول و عنايت و رأفت و رسيدن به آرزو و پذيرايي داشت.

در همان شب برادر صالحم محمّد آوي در خواب ديد كه در دســـت من لقمه‌اي اســـت و به او مي‌گويـــم اين لقمه از دهان مولايــــمان مهدي صلــوات‌اللـه عليه مي‌بــــاشد. و مـــحمّد آوي گويد: مـــقداري از آن را در خـــواب به من دادي.

سپس سيد گويد:

در سحر آن شب به فضل الهي نافلۀ شب را خواندم و صبح طبق عادت هر روزه به حرم مشرف شدم تا وارد حرم شدم چنان از فضل خداوند به من روي آورد و مكاشفه‌اي بر من وارد شد كه نزديك بود به زمين بيفتم و رعشه بر اعضاء و پاهايم مستولي گشت و بر اثر تفضّل و عنايت و عطاء الهي و ارائۀ امور ارزشمند بر من، حالت شديدي بر من عارض شد و مشرف بر فنا و مفارقت دار دنيا و انتقال به دار بقا شدم و چنان غرق در اين حالت الهي بودم كه انسانهاي اطرافم را نه مي‌ديدم و نه تشخيص مي‌دادم كه چه كسي است به حدّي كه محمّد بن كتيله در آن حال بر من سلام کرد اما نتوانستم او را ببینم و تشخیص بدهم و بعدا به من گفتند او محمد بن کتیله بود و برای من در این زیارت مکاشفات بزرگ و بشارات جمیله رخ داد!

 

از منظر فرهیختگان

علامه حلی می‌گوید: رضی الدین علی برتر از تمام فقیهان شیعه بود و دارای کراماتی بود که برخی از آن‌ها را تنها ائمه دارا بودند و پاره‌ای از آنها را که جامعه توان پذیرش آنها را نداشت پدرم برای اصحاب راز بازگو کرد و من از او شنیدم.

محدث قمی می‌گوید: سید رضی الدین اباعلی عالمی بزرگوار، باتقوا، زاهد، سعادتمند، عارف، پیشوای شیعیان، چراغ هدایت امت اسلامی، صاحب کرامات ائمه، طاووس آل طاووس و تنها معصومی در بین علمای غیبت کبرا است که من در عصمت او شک ندارم.

علامه مجلسی نیز از ابن طاووس با عناوینی مانند: سید نقیب، موثق، زاهد و جمال العارفین یاد کرده و فرموده است: همه علما و سیره نویسانی که بعد از او آمده اند، او را به عظمت مقام علمی و تقوایی و صاحب کرامات تمجید کرده اند.

میرزا جواد ملکی تبریزی از سید بن طاووس تعبیر به «سید المراقبین» نموده است و می‌گوید: سید بزرگ «ابن طاووس قدّس سرّه» همان کسى که استادم مى‏‌گفت: غیر از معصومین علیهم‌السّلام کسى در علم مراقبت مانند او نیامده است.

علامه میرزا على آقا قاضى درباره‌ وی سید بن طاووس می‌گویند: «سه نفر در طول تاریخ عارفان به مقام «تمکن در توحید» رسیده‌اند: سید بن طاووس، احمد بن فهد حلى و سید مهدى بحرالعلوم».

علامه سید محمد حسین طهرانی می‌نویسد: مرحوم استاد (یعنی علامه طباطبایی) به دو نفر از علما اسلام بسیار ارج مى‌‌‏نهادند و مقام و منزلت آنان را به عظمت یاد مى‌‌‏کردند: اوّل؛ سیّد أجلّ علىّ بن طاووس أعلى اللهُ تعالَى مقامَه الشّریف، و به کتاب «إقبال» او اهمّیّت مى‌‏دادند و او را «سیّد أهل المراقبة» مى‏‌‌خواندند. دوّم؛ سیّد مهدى بحرالعلوم أعلى اللهُ تعالى مقامه

علامه حسن زاده آملی می‌نویسد: «شایسته است سخنى از سید بن طاوس‏ که به فرموده بعضى از مشایخ ما از کمّل بوده است به عرض برسانم: آن جناب در کتاب شریف اقبال فرموده است: «من بدون استهلال و رجوع به جدول تقویم از اوّل ماه و هلال آن باخبرم، و نیز از لیلة القدر آگاهى دارم.»

 

اساتید

  • حسین بن احمد سوراوی
  • علی بن یحیى بن علی خیاط
  • أسعد بن عبدالقاهر شفروه
  • نجیب الدین بن نما
  • فخار بن معد موسوی
  • محمد بن معد
  • حسن بن دربی

 

شاگردان

  • سدیدالدین حلی (پدر علامه حلی)
  • علامه حلی
  • حسن بن داوود حلی
  • عبدالکریم بن احمد بن طاووس
  • علی بن عیسی اربلی

 

آثار

  • فلاح السائل
  • زهرة الربیع
  • الدروع الواقیة
  • اقبال الاعمال
  • أسرار الصلاة.
  • سعد السعود
  • کَشفُ المَحَجَّه
  • اللهوف

 

عروج ملکوتی

او در روز دوشنبه ۵ ذی‌القعده، ۶۶۴ق در بغداد درگذشت. مقبره‌ای در حله منسوب به سید بن طاووس است اما ابن فوطی (م ۷۲۳ق) در کتاب حوادث جامعه گفته است که جنازه ابن طاووس پس از مرگ به نجف منتقل شد و در کنار مرقد امام علی(ع) دفن شد. و سید ابن طاووس نیز در کتاب فلاح السائل نوشته است که برای خودش قبری در کنار مرقد امام علی(ع) آماده کرده و بر آماده‌سازی آن نظارت کرده است. برخی احتمال داده‌اند که بارگاه با نام سید بن طاووس در حله متعلق به فرزند همنام او یعنی رضی‌الدین علی بن علی بن موسی باشد، که در نام، کنیه و لقب، با پدرش، اشتراک داشته است.