نوشته‌ها

گام های پایانی سیر و سلوک

 

گام یازدهم: خلوت با خدا و مناجات و دعا

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را فراوان یاد کنید و او را بامدادان و شامگاهان یاد کنید.

علاوه بر سفارش خداوند متعال در این آیه و ده ها مورد دیگر در احادیث نبوی و روایات ائمه معصومین علیهم السلام مبنی بر ترغیب و تشویق مؤمنین به یاد دائم خداوند متعال، کلیه اساتید، سیر و سلوک سالکان را به ذکر مداوم ترغیب کرده اند. بزرگان فرموده اند:

صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکری به دوام       ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

و این فرمان (سفارش به ذکر مداوم) بدان جهت است که در اثر ذکر، اندک اندک آدمی بوی مذکور را پیدا می کند و دارای کمالات ملکوتیان می شود.

اقسام ذکر

عرفای حقۀ شیعه ذکر خدا را از جهتی به دو قسم تقسیم می کنند: ذکر خفی و ذکر جلی. و از جهتی دیگر به چهار قسم تقسیم می کنند: 1.ذکر لسانی 2.ذکر نفسی  3.ذکر خیالی  4.ذکر قلبی. و از همه مهمتر ذکر قلبی است که دل دائم باید به یاد خدا باشد؛ زیرا در اثر مداومت آدمی رنگ و بوی خود را از دست می دهد و رنگ و بوی محبوب را در خود می یابد. نکتۀ قابل ذکر این است که ذکر خدا جوراجور است.

مرحوم علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان می فرمودند: ذکر خدا عرض عریضی دارد. به هر شکلی که انسان به یاد خدا باشد نیکوست. گاهی با تلاوت قرآن، گاهی با قرائت نماز واجب یا مستحبی، گاهی با دعا و مناجات، گاهی با اشعار عارفانه، گاهی در ضمن قصه های عاشقانه ی عرفانی، گاهی به عربی گاهی به زبان مادری، همه ذکر خدایند. « ذکر تو به هر زبان که گویند خوش است .»

سالک خدا جو خلوت با خدا را نباید از دست بدهد و در شرایط مساعد روحی با تلاوت مناجات های مأثوره از ائمه طاهرین علیهم السلام و یا در حالاتی که روحیه گرایش به زمزمه اشعار عرفانی و مناجات فارسی دارد با خواندن آن ها لحظاتی را با رب العالمین خلوت کند.

                                        جز آن ساعت که با یاد تو بگذشت   مرا در زندگانی حاصلی نیست

خلوت دل

خلوت دو گونه است: خلوت دل و خلوت تن. خلوت تن را خیلی آسان می شود جور کرد. انسان اگر در اتاق خلوتی برود، این خلوت تن می شود. ولی خلوت دل مشکل است. ممکن است انسان در خلوت تن باشد ولی در خلوت دل نتواند قرار بگیرد؛ کسی که در خلوت دل قرار می گیرد که غیر خدا را از دلش بیرون کند، ما سوی الله را از دلش جارو کند و بیرون بیندازد.

ما شیعه مرتضی علی علیه السلام هستیم، همان طوری که مولای متقیان از خانه کعبه بت ها را شکست و بیرون ریخت، ما هم باید بت های مختلفی که در دلمان ساکن شده بشکنیم و بیرون بریزیم. ما ملت ابراهیم خلیلیم، ملت ابراهیم بت شکن هستیم، باید از آن بزرگواران ارث برده باشیم، بت ها را بشکنیم و بیرون بریزیم؛ دل حریم خداست؛ دل، حرم حق است. امام جعفر صادق علیه السلام  فرمودند:  قلب حرم خداست. در حرم خدا، غیر خدا را ساکن منما.

از عارفی پرسیدند که از کجا به این مقام رسیدی؟ گفت: عمری بر در دروازه دل نشستم و غیر دوست را  راه ندادم. برای خلوت کردن دل برای خدا باید با خطورات شیطانی مبارزه کرد. انسان تا هنگامی که نفی خواطر نکند نمی تواند در نماز یا دعاها و یا در هنگام تلاوت قرآن حضور قلب پیدا کند و از عبادت بهره کافی ببرد. اینجا، یکی از گردنه هایی است که از هر هزار سالک، یکی جان سالم به در می برد و نهصد و نود و نه نفر همین جا زمین می خورند. در اصطلاح عرفا به این خطورات، خواطر منفی می گویند. البته سالکانی که در این مسیر سیر و سلوک به تعبیر ما زمین می خورند و موفق نمی شوند، یک موی سر آنها بهتر است از صد هزار مسلمانی که اهل سیر و سلوک نبودند. این راه، ضایعات هم دارد.

انسان نمی تواند که یک تضمین نامه کتبی از خدا بگیرد که مثل پیامبران و امامان جان سالم به در ببرد، این دیگر با ادعای عاشقی نمی سازد. سیر و سلوک باید عاشقانه باشد. نباید در عشق خود  به خدا کمتر از مجنون بود و محبوب ما هم کمتر از لیلا نیست. اگر انسان عاشق شد باید خود را به هر آب و آتشی بزند تا به مقصود برسد.

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز      کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

این مدعیان در طلبش بی خبرانند    آن را که خبر شد خبری باز نیامد

برای نفی خواطر شیطانی

این وادی، وادی پر خطری است، این گونه بال و پر می سوزاند و نیست می کند تا هست کند. چون آخرین منزلی که سالک به آن می رسد، فنا فی الله است. برای نفی خواطر شیطانی می گویند: هیچ چیز بهتر از ذکر خدا نیست.

هر کس از یاد خدا رو گردان شود شیطان را به سراغ او می فرستیم پس همواره همنشین اوست.

چاره اش فقط ذکر خداست و در بین اذکار بهترینش این سه جمله است:

«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الَّرحِیم، لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِااللهِ العَلِیَّ العَظیِم، اَللَّهُمَّ اِیَّاکَ نَعبُدُ وَ اِیَّاکَ نَستَعِین.»

در بین اذکار، خلاصه ترین و قوی ترین و برترین آن ها این اذکار است. خیلی اسرار در این سه جمله است. اگر سالک موفق شد خطورات شیطانی را کنترل کند، به یک امتیاز بالایی دست یافته است؛ خداوند متعال دست او را گرفته و به او لطف فرموده است.

گام دوازدهم: حسن ظن به خداوند

خداوند متعال طبق ظن انسان با او رفتار می کند.اگر ظنش نیکو بود، پاداش نیک می دهد و اگر ظنش بد بود، کیفر بد می دهد.

کتابی نوشته شده است به نام «الطریق الی الله» مؤلف این کتاب با دلائل فراوانی ثابت کرده است که نزدیک ترین راه به خداوند متعال، خوش بینی به حضرت حق جل و علا است. و چگونه ما خوش بین نباشیم و حال آنکه خداوند متعال کوهی را به کاهی می بخشد. با یک عمل کوچک (اما خالصانه) دست سالک را می گیرید و او را به مقصد می رساند و چه جایزه های فراوان به او مرحمت می فرماید. و بالعکس اگر ظن ما نسبت به خداوند متعال بد باشد، مرتکب بزرگترین گناهان کبیره شده ایم کما اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «اَکبَرُ الکَبَائِرِ سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: مرد فاسق و گنه کاری را در قیامت صغری (برزخ) محاکمه کردند و چون هیچ عمل صالحی نداشت او را به جهنم محکوم فرمودند. ملائکه عذاب زنجیرهای آتشین به گردنش انداختند و او را به سوی جهنم برزخ کشاندند. آن مرد در همان حال رویش را پشت سر برگردانید و عرض کرد: خدایا! من به تو حسن ظن داشتم، باور نمی کردم این قدر سخت بگیری. خداوند متعال به آن ملائک وحی فرمود: با آنکه می دانم دروغ می گوید و حسن ظن درستی نداشته، ولی با این حال او را بخشیدم آری.

اگر در حدیثی بر خورد کردید که نوشته هر کس شب قدر مثلا دو رکعت نماز بخواند، خدا او را می آمرزد و والدین او را و زن و بچۀ او را می آمرزد، تعجب نکنید. خدا خیلی کریم است. خدا خیلی سخی است. یک روز پیغمبر بزرگوار ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله مشغول مناجات با خدا بود، عرض کرد: «خدایا، این امت گناهکار مرا طوری ببخش که هیچ کس نفهمد آن ها چه کرده اند. فقط من بدانم و تو. این ها می خواهند در بهشت با هم رفت و آمد داشته باشند. اگر پرده از اعمالشان در قیامت برداری، از همدیگر خجالت می کشند.» خداوند فرمود: «ای حبیب من! دعای تو را مستجاب کردم، اما طوری می بخشم که حتی تو هم ندانی که چه کرده اند، زیرا این ها می خواهند به زیارت شما بیایند، در بهشت شما را زیارت کنند؛ اگر بدانند که شما می دانید که چه کرده اند، شرم می کنند که نزد تو بیایند، کاری می کنم که حتی شما هم ندانی که چه کرده اند.»

گام سیزدهم : نقش لقمه حلال در سلوک

کسی که تصمیم دارد در راه خداوند متعال قدم بردارد و به معرفت او برسد باید به طور جد از غذاهای حرام و حتی شبهه ناک پرهیز کند. لقمه و غذایی که انسان مورد مصرف قرار می دهد اثر مستقیمی در نفس و روح انسان دارد. به همین دلیل خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

ای رسولان! غذای حلال و پاکیزه میل کنید و عمل صالح به جا آورید؛ من به کارهایی که می کنید آگاهم. ملاحظه می کنید که در این آیه ی شریفه صراحتا به استفاده از غذای پاک سفارش کرده است؛ زیرا لقمه ی حلال در سیر و سلوک سالکان و خداجویان تأثیر به سزایی دارد.

در کتاب کیمیای محبت از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط نقل کرده است که ایشان در مورد تأثیر لقمه ی حلال در نفس انسان می فرمود: «لقمه حلال انسان حرام زاده را حلال زاده می کند وبالعکس لقمه حرام انسان حلال زاده را حرام زاده می کند.» البته شاید ایشان از این جهت فرموده اند که لقمه حرام فرد را از درک مفاهیم قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام و سلوک در مسیر خدا به طور جدی محروم می نماید. لذا با توجه به این باید سالک در غذا و لقمه خود دقت کافی داشته باشد و از خوردن غذای حرام و یا شبه ناک اجتناب نماید.

کسی که برای تأمین مخارج خانواده تلاش می کند مانند کسی است که در راه خدا پیکار می کند. در جایی دیگر روایت شده است که «عبادت ده قسم است که نُه قسم آن تلاش برای کسب روزی حلال است.» با این وجود سالک باید از انزوا اجتناب کند و در پی کسب و کار و تأمین روزی حلال باشد و بداند که این تلاش جزو عبادت های او، بلکه جزو برترین آن ها می باشد که در سلوک او نقش بسیار مهمی دارد.

گام پانزدهم: نکات سلوکی

نکته اول : نتایج یاد محبوب

امام خمینی در حدیث هجدهم کتاب «چهل حدیث»،در باب ذکر می فرماید:

و بدان ای عزیز که تذکر از محبوب و به یاد معبود به سر بردن، نتیجه های بسیاری برای عموم طبقات دارد.

این همه مصیبت ها و گرفتاری ها به دست نفس اماره وشیطان رجیم، از غفلت از یاد حق و عذاب و عقاب اوست. غفلت از حق کدورت قلب را زیاد کند و نفس و شیطان را بر انسان چیره کند و مفاسد را روز افزون کند و تذکر و یادآوری از حق دل را صفا دهد و قلب را صیقلی نماید و جلوه گاه محبوب کند و روح را تصفیه نماید و خالص کند و از قید اسارت نفس انسان را برهاند و حبّ دنیا را که منشأ خطیئات و سر چشمۀ سیئات است از دل بیرون کند.

پس ای عزیز! در راه ذکر و یاد محبوب تحمل ماق هر چه بکنی کم کردی، دل را عادت بده به یاد محبوب، بلکه به خواست خدا، صورت دل، صورت ذکر حق شود و کلمه لا اله الا الله صورت اخیره و کمال اقصای نفس گردد که از این زادی بهتر برای سلوک الی الله و مصلحی نیکوتر برای معایب نفس و راهبری خوبتر در معارف الهیه یافت نشود. پس اگر طالب کمالات صوریه و معنویه هستی و سالک طریق آخرت و مسافر و مجاهر الی الله هستی، قلب را عادت بده به تذکر محبوب و دل را عجین کن با یاد حق تعالی.

نکته دوم: ذکر همراه با تفکر و تعقل

یکی از چیزهایی که برای سالک لازم است تفکر و تعقل است و ذکر بدون تفکر و تعقل کم بار است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

مسلما در آفرینش آسمان ها و زمین و آمد و رفت شب و روز نشانه های (روشنی) برای خردمندان است. همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن گاه که بر پهلو خوابیده اند یاد می کنند و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند و می گویند: بار الها! اینها را بیهوده نیافریده ای منزهی تو! ما را از عذاب آتش دور نگه دار.

در این آیه شریف می بیند که هماهنگ بودن ذکر و فکر از مشخصات بندگان خردمند (اولی الاباب) است. خداوند در بیش از صد آیه در قرآن کریم مردم و مؤمنین را به تفکر و تعقل دعوت می کند. حتی در روایات ارزش یک ساعت تفکر بیش از شصت سال عبادت مقبول به حساب آورده شده است. لکن انتخاب موضوع تفکر از پیش خود درست نمی باشد. استاد باید موضوع تفکر را تعیین کند. در این جا به چند موضوع برای تفکر اشاره می کنیم.

1. تفکر دربارۀ نظم آفرینش.

2. تفکر دربارۀ مو جودات و مخلوقات.

3. تفکر دربارۀ راه های ارتباط با خدا.

4. تفکر در مورد دین حق، مذهب حق و طریقت حق.

5. تفکر در مورد لزوم حجت و امام.

6. تفکر دربارۀ فناء دنیا.

7. تفکر دربارۀ نعمت های دنیوی و اخروی که خدا به ما ارزانی داشته است.

8. تفکر دربارۀ گناهان گذشته تا حدی که یأس آور نباشد.

9. تفکر دربارۀ خوف و رجاء و اسرار آن.

10. تفکر در این که کمال انسان در چیست؟

11. آخرین کلاس، تداوم تفکر فی الله است که این رتبه خاص انبیا و اولیا و مرسلین و علمای ربانی و عرفای حقه است، و برای سالک که در ابتدای راه است تفکر در این مورد حرام است. حضرت مسیح می فرماید آیا کوزه می تواند بفهمد کوزه گر کیست یا چیست؟ همچنین شما هم نمی توانید بفهمید که خدا کیست و چیست.

نکته سوم : اقسام ادعیه و اذکار

ادعیه و اذکار و اوراد به اقسام بسیاری منقسم می شوند؛ (که البته اگر از دست علمای ربّانی باشد بهتر است). بعضی از آن اقسام از این قرار است:

1. دعاهائی که متضمّن استعاذه است

به کلیۀ دعاهائی که در آن از شر شیطان و دشمنان جنی و انسی و نفس اماره به خدا پناه می آوریم استعاذه گویند.

مسئلۀ ابلیس و شیطان که دشمنان نامرئی ما هستند مسئلۀ مهمی است و هیچ راهی بهتر از پناهندگی به خدا نیست. بدین جهت به چند استعاذه اشاره می کنیم:

الف)مداومت به معوذّتین (سورۀ فلق و سورۀ ناس) هر چند روزانه یک مرتبه باشد.

ب) مداومت به آیات سخرۀ سورۀ اعراف،آیات 53 و 54 و 55 ،روزانه یک مرتبه.

ج)دعاهای 8 و 10 و 17 از صحیفه ی سجادیه ،به شرط توجه به محتوای دعا. گاهی یک مرتبه هنگامی که حال مناجات داشته باشید بخوانید.

د)تلاوت قرآن روزانه چند صفحه. «دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند.»

2. دعاهایی که متضمن تشکر از خداست.

و این ها بسیارند که به معرفی بعضی از آن ها می پردازیم:

الف)صحیفۀ سجادیه،دعای اول و سی هفتم.

ب)مناجات الشّاکرین از مناجات خمسة عشر که در «مفاتیح الجنان» آمده است.

ج)ادعیۀ الوسائل الی المسائل. این ادعیه نیز در کتاب «باقیات الصالحات» که در حاشیۀ مفاتیح الجنان چاپ شده، آمده است.

3. دعاهائی که متضمن خواسته ها و حوائج دعا کننده است.

الف)دعای مکارم الاخلاق،از منشئات امام معصوم، حضرت سجاد علیه السلام.

ب)دعای عالیة المضامین، از آثار امام زین العابدین علیه السلام.

ج)دعای علقمه که پس از زیارت عاشورا خوانده می شود.

د)دعاهای پس از زیارت ائمه علیهم السلام.

4. دعاهائی که متضمن استغفار و انابه و توبه اند.

الف)نماز توبه که پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله در ماه ذی القعده روز یکشنبه به اصحاب کبار تعلیم فرمودند.

ب)استغفاری که امیر المؤمنین علی علیه السلام به یکی از اصحاب فرمودند و دارای هفتاد بند است که در هر بندی یک خطا را مورد استغفار قرار می دهد.

نکته چهارم: اسم اعظم خاص

                         رموز علم ادریسی، بود ذوقی نه تدریسی  کجا داند چو ابلیسی، رموز عَلَّمَ الاسماء

یکی از بزرگان را در قوم زیارت کردم. ایشان فرمودند: هر مؤمنی اسم اعظم خاص خودش را باید شناسائی کند و در شدائد و مشکلات از معنویت آن اسم استفاده کند. کیفیت شناخت آن به این ترتیب است:

اول باید «ابجد کبیر» معادل عدد نام خود را استخراج کنید و سپس اسمی از اسماء الله عزوجل را پیدا کنید که هم عدد با نام خودتان باشد. پس از استخراج، با استاد خود مشورت کنید. مواظب باشید از اسماء جلالیه نباشد که سبب بروز مشکلات می گردد.

گام شانزدهم: نکات سلوکی 2

برای بهره مندی از برکات اسماء الله

اهل ذکر که می خواهند واقعا از برکات اسماء الله بهره مند شوند این ذکر را ان شاء الله یک سال رجاءً انجام دهند: شب ها قبل از خواب هر شب به مدت تقریبی ده دقیقه، ده بند از جوشن کبیر، با همان ذکر مشترک «سُبحَانَکَ یا لاَ اِلَهَ اِلاَّ اَنتَ اَلغُوث اَلغُوثَ خَلِّصنَا مِنَ النَّارِ یا رَبِّ» خوانده شود. اگر هر بار ده بند خوانده شود، هر ده شب یک دور جوشن کبیر خوانده می شود. بنابراین در یک ماه سه دور جوشن کبیر خوانده می شود و در یک سال سی و شش مرتبه می شود. در حدیث آمده است که هر کس در هر ماهی سه مرتبه جوشن کبیر بخواند، خدای متعال او را می آمرزد.

دعای جوشن کبیر فقط به ماه رمضان اختصاص ندارد، بلکه در این ماه دستورش به گونۀ دیگر است. ماه رمضان دستورش در یک شب خواندن است؛ در شب نوزدهم یک مرتبه، شب بیست و یکم یک مرتبه، شب بیست و سوم هم یک مرتبه، ولی با توجه تأمّل و توجه و محبت و شوق و رجا باید بخوانید.

بنده یک شبی داشتم جوشن کبیر می خواندم رسیدم به این اسم: «یا خَیرَ ذَاکِرٍ وَ مَذکُورٍ»؛ای بهترین کسی که تا کنون مرا یاد کردی و ای بهترین کسی که من او را یاد کرده ام. ای بهترین ذاکرها و ای بهترین مذکورها! این اسم مرا تکان دارد و به قول معروف برق این اسم مرا گرفت، دیگر رها نکردم همان جا محکم چسپیدم. در این گونه موارد باید مانند طفل شیر خوار گرسنه که به سینه پر شیر مادر می رسد، با حرص و ولع چسبیده و جدا نشد؛ آن قدر باید این اسم را تکرار کرد تا دل را سیراب کند؛ من نیز با عطش فراوان، وقتی برق این اسم مرا گرفت، رهایش نکردم؛ «یا خَیرَ ذَاکِرٍ وَ مَذکُور، یا خَیرَ ذَاکِرٍ وَ مَذکُور، یا خَیرَ ذَاکِرٍ وَ مَذکُور…» تکرار کردم؛ حالا چه چیز هایی خدا به واسطۀ این ذکر مرحمت کرد به هیچ کس نگفتم، اگر به کسی هم گفته باشم،گفتم خیلی چیز ها مرحمت کرد. اگر بگویم تعجب می کنید، باور نمی کنید. خودتان شروع کنید نتیجه اش را بگیرید. ما را هم دعا کنید.

توسل به حضرت مولی الموحدین، امیر المؤمنین علی علیه السلام

سالک برای سرکوبی نفس اماره به متوسل شدن به حضرت علی علیه السلام نیازمند است. مداومت به ذکر «یا علی» در سیر الی الله لازم است. لذا بسیار نیکو است که پس از فریضه و ترجیحا پس از نماز صبح، 110 مرتبه «یا علی» و 70 مرتبه «لا فتی إلا علی لا سیف إلا ذوالفقار» بگوید. البته با استادش مشورت کند.

سه دستور از حضرت بقیة الله علیه السلام

سه دستور که حضرت بقیة الله علیه السلام در مکاشفۀ سید احمد رشتی که در مسیر حج راه را گم کرده بود، فرمودند. سالک باید از این سه گوهر قیمتی استفاده کند:

1. نافلۀ شب:

در باره نافلۀ شب همین بس که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: و پاسی از شب را (از خواب بر خیز) و قرآن و نماز بخوان. این یک وظیفۀ اضافی برای توست. امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش بر انگیزد.

2. زیارت عاشورا:

در ارزش زیارت عاشورا همین بس که اگر کسی چهل شبانه روز با اذن استاد این زیارت را برای ها حاجتی بخواند (با صد لعن و صد سلام) چه مادی چه معنوی نتیجه می گیرد.

3. زیارت جامعه کبیره:

در اهمیت زیارت جامعۀ کبیره همین بس که حضرت امام علی النقی علیه السلام یک دوره فضائل خَلقی و نوری ائمۀ اطهار را در آن گنجانیده است. بر ماست که با شناختن این صفات و خصایص و اتصّاف خویش به آن، زینت امامان معصوم گردیم.

 مرحوم آیت الله سیّد شهاب الدین مرعشی نجفی به بنده و دیگر شاگردانش سفارش فرمود: هفته ای یک مرتبه زیارت جامعۀ کبیره را بخوانید.

چند دستور مجرب

1. تلاوت چهارده دور قرآن کریم:

این تلاوت ها را از اول ماه قمری شروع کند و در هر روزی یک جزء بخواند و ثواب دور اول را به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله هدیه کند و در ماه بعد، ثواب دور دوم را به امیرالمؤمنین علی علیه السلام و به همین ترتیب تا دور چهاردهم که به حضرت صاحب الامر حضرت مهدی علیه السلام هدیه می کند.

بنابراین، دستور فوق چهارده ماه طول می کشد، ولی با اذکار و اوراد دیگر قابل جمع است و اگر احیانا قادر به تلاوت قرآن نمی باشد، استماع نماید.

خانم هایی که با عذر شرعی مواجه می شوند، تلاوت را ترک کرده، بعد از رفع عذر در ایام طهارت جبران نمایند.

2. نماز چهارده معصوم:

این نماز را به کیفیتی که مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح نوشته است، در چهارده هفته انجام دهد و ثواب هر نماز را به صاحب آن هدیه کند.

3. نماز جعفر طیار

این جانب در شرایط معنوی فوق العاده ای خدمت آیت الله العظمی بهجت (ره) مشرف شدم و عرض کردم به قصد زیارت حضرت امام رضا علیه السلام عازم مشهد هستم. دستوری بفرمایید که بیشتر استفاده کنم. آقا فرمودند: پس از اتمام زیارت و نماز زیارت در جهت بالای سر حضرت و لو با فاصله دور، نماز جعفر طیار را با سوره های مخصوصش بخوان.

از آن تاریخ به بعد هر وقت موفق به خواندن نماز جعفر طیار در حرم امام رضا عله السلام  شدم، از برکات زیادی برخوردار گشتم. دوستان دیگری هم که از آقا سؤال کرده بودند، همین مطلب را تأکید کردند.

گام هفدهم: دستور سلوکی امام صادق علیه السلام به عنوان بصری

روزی عنوان بصری از امام صادق علیه السلام سوالی داشت. حضرت سر خود را بلند نمودند و فرمودند: چه می خواهی؟ گفتم: از خداوند در خواست کردم تا دلت را بر من نرم و مهربان کند و از علمت روزی  من فرماید و از درگاهش امید دارم  آنچه را درباره ی شما خواسته ام  به من عنایت کند.

   حضرت فرمودن : که ای اباعبدالله، علم آموختن نیست. همانا علم نوری است که در دل کسی که خداوند تبارک و تعالی  اراده هدایت او را کرده قرار می گیرد. پس اگر خواهان علمی هستی ابتدا در جانت حقیقت عبودیت را طلب کن و علم را با عمل کردن به دانشت بخواه و از خدا طلب فهم کن تا خدا به تو بفهماند.

   گفتم: ای شریف. فرمودند: مرا اباعبد الله صدا بزن. گفتم:یا اباعبد الله، حقیقت عبودیت کدام است؟ فرمودند: سه چیز است:

1. بندۀ خدا برای خودش در آنچه خدا به وی سپرده ملکیتی نبیند؛ چرا که بردگان مالی ندارند، همه اموال را مال خدا می بیند و در جایی که خدا فرموده است مصرف می کنند.

2. بندۀ خدا برای خودش مصلحت اندیشی و تدبیر نمی کند.

3. تمام اشتغال او به کاری منحصر شود که خداوند او را به آن کار امر یا از آن نهی فرموده است.

  بنابراین اگر بندۀ خدا برای خودش در آنچه که خدا به وی سپرده است ملکیتی نبیند، انفاق نمودن در آنچه خدا امر فرموده است بر او آسان می گردد و چون بندۀ خدا تدبیر آمرزش را به مدبرش بسپارد مصائب و مشکلات دنیا بر او آسان می شود و زمانی که اشتغال ورزد به آنچه خداوند به آن امر یا نهی کرده است دیگر فراغتی برای خود نمایی و فخر فروشی نمی یابد.

   چون خداوند بندۀ خود را به این سه خصلت گرامی دارد، دنیا و ابلیس و مردم در نظر وی آسان می گردد و برای زیاده اندوزی و فخر فروشی و مباهات به دنبال دنیا نمی رود و برای عزت و بزرگی آنچه را در دست مردم است طلب نمی کند و روزگارش را به تباهی از دست نمی دهد. این اولین پله از نردبان تقوا است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «آن سرای آخرت است که برای کسانی که در زمین ارادۀ بلند منشی ندارند و دنبال فساد نمی گردند قرار دادیم و سرانجام نیک تنها برای مردم با تقوا است.»

   گفتم: یاابا عبدالله! مرا سفارش و توصیه ای کن. فرمود: تو را به نُه چیز سفارش می کنم که آن توصیه من به تمام آرزومندان راه خداوند است و از پروردگار می خواهم که تو را در انجام آنها موفق نماید. سه مورد آن در مورد تربیت و تأدیب نفس است و سه مورد دربارۀ صبر و بردباری و سه مورد آخر در رابطه با علم و دانش است. بر تو باد که این سفارشات را حفظ نمایی و در انجام آنها کوتاهی نکنی.

   عنوان گوید قلبم را برای گقته هایش خالی نمودم. آنگاه حضرت فرمودند: اما آنچه در مورد تربیت نفس است:

1. مبادا  چیزی را بخوری که بدان اشتها نداری که این کار، حماقت و ابلهی را به همراه دارد.

2. غذا مخور مگر آنکه گرسنه شوی.

3. چون خواستی که بخوری با نام خدا و از حلال بخور و یاد آور سخن رسول خدا صلی الله و علیه و آله باش که فرمودند: «آدمی ظرفی را بدتر از شکمش پر نکرده است.» پس اگر ناچار به خوردن شدی، یک سوم شکم را برای طعام، یک سوم برای آب و یک سوم دیگر را برای تنفس قرار بده.

      اما نکاتی که دربارۀ حلم است:

1. اگر کسی بگوید :اگر سخنی گویی ده برابر می شنوی، تو بگو اگر ده تا بگویی سخنی نشنوی.

2. اگر کسی تو را دشنام دهد به او بگو: اگر در مورد آنچه گفته ای راستگو هستی از خداوند می خواهم که مرا بیامرزد و اگر در آن دروغگویی از خدا خواهانم که از تو درگذرد.

3. اگر کسی تو را تهدید به ناسزا گویی کند تو او را به خیر خواهی و مراعاتش وعده بده.

    اما آن سه که دربارۀ علم است:

1. آنچه را که نمی دانی از دانایان بپرس و مبادا سؤالی برای امتحان کردن و به زحمت انداختن از آنان بپرسی.

2. مبادا بر اساس خود رأیی و خود محوریدست به کاری زنی. در تمام کارها که زمینۀ احتیاط وجود دارد مسیر احتیاط را رها نکن.

3. از فتوا دادن بگریز همان طور که از شیر درنده می گریزی و مراقب باش گردن خود را پل عبور مردم قرار ندهی.

والسلام علی من اتبع الهدی