زندگینامه سری سقطی
به نام آفریننده عشق
سری سقطی، از بزرگان صوفیه قرن سوم قمری در بغداد بود که در روزگار خود، بزرگ و پیشوای بغدادیان بود.
ویژگی ها
ابوالحسن سرّی سقطی ملقب به مُغلّس (مغَلَّس: کسی که همواره نماز صبحش را پایان شب و آغاز بامداد به جا میآورد) از بزرگان صوفیه است. در بغداد زاده شد و در روزگار خود، بزرگ و پیشوای بغدادیان بود. او نخستین کسی بود که در بغداد با اصطلاحات صوفیانه از توحید و احوال صوفیان سخن گفت. سری شاگرد معروف کرخی و دایی و استاد جُنید بود. جنید درباره استاد و دایی خود میگوید: «کسی را عابدتر از سری سقطی ندیدم، او جز در هنگام احتضار هرگز دیده نشد که به پهلو بخوابد.»
سقطی می گوید: معروف کرخی می آمد کودکی يتيم با او همراه بود. گفت اين کودک را جامه کن من جامه کردم. معروف گفت: خدای تعالی دنيا را بر دل تو دشمن گرداند و تو را از اين شغل راحت دهد. من به يکبارگی از دنيا فارغ آمدم از برکات دعای معروف. و هیچکس در رياضت او مبالغت نکرد تا به حدی که جنيد گفت هيچکس را نديدم در عبادت کاملتر از سری.
نود و هشت سال بر او بگذشت که پهلو بر زمين ننهاد. بشر حافی گفت: من از هيچ کس سوال نکردمی مگر از سری که زهد او را دانسته بودم که شاد شود که چيزی از دست وی بيرون شود. جنيد گفت: با سری به جماعتی از مخنثان برگذشتم به دل من درآمد که حال ايشان چون خواهد بود؟ سری گفت: هرگز به دل من نگذشته است که مرا بر هيچ آفريده فضل است در کل عالم. گفتم: يا شيخ نه بر مخنثان خود را فضل نهاده ای؟ گفت: هرگز نه.
جنيد گفت: به نزديک سری درشدم وي را ديدم متغير، گفتم: چه بوده است؟ گفت: یک پری بر من آمد و سوال کرد که حياء چه باشد؟ جواب دادم آن پری آب گشت چنين که می بينی. نقل است که يکبار يعقوب عليه السلام را به خواب ديد. گفت: ای پيغمبر خدا اين چه شور است که از بهر يوسف علیه السلام در جهان انداخته ای؟ چون تو را بر حضرت بار هست حديث يوسف را به باد بده. ندایی به سر او رسيد که: يا سری دل نگاه دار و يوسف را به وی نمودند. نعره ای زد و بيهوش شد و سيزده شبانه روز بی عقل افتاده بود. چون به عقل باز آمد گفتند: اين جزای آن کس است که عاشقان درگاه ما را ملامت کند.
عروج ملکوتی
سری در بغداد در ۹۸ سالگی درگذشت.