زندگینامه حسین قنبری قائم

به نام آفریننده عشق

 

حسین قنبری قائم معروف به حاج آقا نباتی و دکتر نباتی از صالحان و اهالی دل تهران بود.

 

ویژگی ها 

حاج حسین قنبری قائم معروف به حاجی نباتی از اهالی شمیران تهران بود که به مداوای بیماران و رفع مشکلات مالی و خانوادگی و درمان بیماران می پرداخت. حاج آقا نباتی متولد تهران و از اهالی شمیران تهران بود. درباره سن او اطلاعی در دست نیست و مشخص نیست متولد چه سالی است. اما او از شاگردان مرحوم علامه سید ابوالحسن حافظیان بود. بسیاری از اهالی تهران، اسم حاج آقا نباتی را شنیده‌اند که با دادن نبات متبرک و خواندن دعا بیماران لاعلاج را شفا می‌دهد.

حسین قنبری از شاگردان استاد سید ابوالحسن حافظیان است که در جوانی با رعایت ارشادات ایشان به مقاماتی دست می یابد تا جایی که استاد، ایشان را بشارت می دهند: الحمدلله که اشتباه نکردم و بعد از ۲۶ سال آن کسی را که میخواستم پیدا کردم‌‌. از امروز شما می توانید برای امراض اشخاص طلب شفا کنید.

نقل است: خانمی بود که سرطان داشت و از تبریز نزد ایشان آمده بود. دکترها جوابش کرده بودند و این خانم هرچه به همسرش اصرار کرده بود که بیایند تهران نزد شیخ نباتی، قبول نکرده بود. سرانجام نامه‌ای برای حاجی می‌نویسد و به یکی ازآشنایان می‌سپارد که به شیخ نباتی برساند. حاجی هم روی یک نبات دعا می‌خواند و می‌گوید ۱۴ روز آن را بخورد. خودش می‌گفت پس از خوردن آن نبات، نزد پزشک که رفته او فکر کرده این خانم دروغ می‌گوید. چون دیگر هیچ غده‌ای در بدنش نداشته. می‌خواست برود و تشکر کند ولی حاجی او را راه نمی‌داد. او برای تشکر و قدردانی هیچ‌کس را راه نمی‌دهد. حاجی می‌گوید تنها راه تشکر، اطاعت بیشتر و خواندن نماز و رعایت حجاب است.

خانمی نقل می کند: «۴ سال پیش برادر شوهرم به کما رفته بود و حتی فرم اهدای اعضای بدنش را هم پر کرده بودند. تا اینکه به پیشنهاد یکی از آشنایان از حاجی نباتی کمک خواستیم و حاجی هم تلفنی برای بیمار دعا خواندند. خدا شاهد است که ۱۰ دقیقه بعد سطح هوشیاری‌اش تغییر کرد. سرانجام هم از کما در آمد و حالا خوب و سالم است. از آن زمان تا به امروز به بهانه‌های مختلف از پادرد و سر درد گرفته تا بیماری‌های سخت‌تر هرچند وقت یک بار می‌آییم و به حاجی سر می‌زنیم.»

علی رجبی دوانی می گوید: «از شیخ نباتی تعریفات زیادی شنیده بودم. تصمیم گرفتم برای مشکل استرس بسیار زیادم نزد ایشان بروم. این مشکل به‌قدری برای من عظیم بود که کوچک‌ترین صدا به من استرس زیادی وارد می‌کرد.  وقتی آن همه جمعیت رادیدم منقلب شدم. با خود گفتم مردم که بی‌عقل نیستند. عاقل هستند، فهم دارند. تا این شیخ آزمایش نشده باشد و امتحان پس نداده باشد که این همه مردم نمی‌آیند. وقتی نزد ایشان رفتم دست راستشان را روی سرم کشیدند ونبات به من دادند.  بعد از خوردن آن به شکلی شفا پیدا کردم که هیچ نیازی دیگر برای خوردن کوچک‌ترین قرصی وجود ندارد.»

سید یحیی (مغازه دار قدیمی محله) از عمویش می گوید که درد زانوی وی، امانش را بریده بود و به پزشکان زیادی مراجعه کرده بود، اما گفتند بیماری اش به خاطر کهولت سن است و علاج ندارد. در نهایت، از دکتر نباتی برایش نبات گرفتیم و درد پایش از بین رفت.

آقای قنبری قائم می فرمودند: آن روزی که گفتم این بنی صدر خائن است، همه می گفتند: نه آقا! مورد تایید فلانی و فلانی است‌ بعد دیدید که با لباس زنانه فرار کرد. آن روز که گفتم افضلی فرمانده نیروی دریایی یک خائن است و این موجود پست و کثیف، نیروی دریایی را به باد می دهد و خودش نقشه ها را به دشمن می دهد تا بداند کجا را باید بزند، همه می گفتند: از محالات است! چه کسانی این ها را تایید کرده اند و مسئولیتی به این مهمی را به او واگذار کرده اند؟ دیدید سرنوشتش به کجا رسید؟ با آن قیافه و ریش منافقانه اش، گفتند کمونیست است و اعدامش کردند.

 

عروج ملکوتی

حاج حسین قنبری قائم معروف روز چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ درگذشت و در آرامگاه امام زاده صالح تجریش دفن شد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *