زندگینامه حمزة بن عبدالمطلب

به نام آفریننده عشق

 

حمزة بن عبدالمطلب (۵۴ قبل از هجرت – ۱۵ شوال ۳ قمری) که در میان مسلمانان به لقب «اسدالله» و «سیدالشهداء» معروف است، عموی حضرت محمد (ص)، از اهالی با احترام در بین قبیلهٔ قریش و از پهلوانان عرب بود و به قدرتمندی و شکار شیر مشهور بود.

 

ویژگی ها

ثویبه کنیز ابولهب از شیر فرزند خود به نام مسروح، قبل از حلیمه، محمد را شیر داده بود. چنان‌که برخی گفته‌اند اگر حمزه نیز از شیر همین فرزند نوشیده باشد، فقط دو سال از پیامبر بزرگتر خواهد بود.

حمزه در سال ششم بعثت به اسلام گروید. معروف است که او هنگام بازگشت از یکی از شکارهای خود شنید که عمرو بن هشام (مشهور به ابوجهل) به برادرزاده‌اش محمد توهین کرده؛ پس یکراست نزد عمرو بن هشام رفته و با نواختن ضربه‌ای به او گفت: «به چه جرأتی به محمد توهین می‌کنی وقتی که می‌دانی من پیرو مذهب او هستم. اگر جرأت داری جواب این ضربه را بده.» از آن روز به بعد حمزه به عنوان محافظ اسلام شناخته می‌شود.

حمزه اولین فرمانده نظامی اسلام بود و در نبردهای اولیه و منجمله نبرد مشهور «غزوه بدر» سپاه مسلمانان را رهبری می‌کرد و در این جنگ، خویشاوندش شَیبه بن ربیعه را به قتل رساند.

شجاعت حضرت حمزه در جنگ‌ها زبانزد خاص و عام و مورد تأیید دوست و دشمن است ولذا در جنگ بدر و اُحُد وی با هر دو دست و با دو شمشیر می‌‌جنگید. حضرت حمزه در میدان جنگ با نصب کردن «پرِ شترمرغی» به سینه‌اش از دیگر فرماندهان و جنگجویان مشخص و برجسته بود و به همین جهت در جنگ بدر یکی از سران دشمن پس از آن که به اسارت مسلمانان درآمد و چشمش به حمزه افتاد، پرسید: این کیست؟ گفتند: حمزة بن عبدالمطلب. وی با تعجب گفت: او بود که صفوف ما را تار و مار کرد و ما را به روز سیاه نشاند!

نام جناب حمزه در شأن نزول چندین آیه از قرآن به چشم می خورد از جمله:

آیه:«هَٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ»؛ «اینان دو گروه‌اند که درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند، کسانی که کافر شدند، لباس‌هایی از آتش برای آن‌ها بریده شده و مایع سوزان و جوشان بر سرشان ریخته می‌‌شود.» در صحیح بخاری و صحیح مسلم و سنن ترمذی و ابن ماجه و منابع دیگر از اهل سنت و شیعه آمده که حضرت ابوذر رحمه الله فرموده است: این آیه درباره دو گروه؛ گروهی حامی‌‌ و مدافع سرسخت اسلام و گروه دیگر دشمن کینه‌توز و سرسخت اسلام نازل گردیده است. گروه اول امیرمؤمنان و حمزه و عبیده و گروه دوم ولید، عتبه و شیبه از سران قریش می‌‌باشند که در جنگ بدر مقابل هم قرار گرفتند.

آیه: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»؛ «در میان مؤمنان مردانی هستند که بر عهدی که با خدا بسته‌اند، صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و گروهی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.» در تفسیر قمی ‌‌ابن ابی الجارود از امام باقر علیه السلام نقل می‌‌کند که این آیه درباره حمزه و جعفر و علی علیهم‌السلام نازل گردیده است. منظور از «مَنْ قَضَی نَحْبَهُ» حمزه و جعفر و منظور از «مَنْ یَنْتَظِر» علی بن ابی طالب است.

آیه: «أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ»؛ «آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، همچون مفسدان در زمین قرار دهیم یا پرهیزکاران را همچون کافران؟!» در تفسیر فرات کوفی از ابن عباس نقل می‌‌کند که این آیه درباره سه تن از مؤمنان متقی که عمل صالح انجام داده بودند؛ علی بن ابی طالب و حمزه و عبیده و سه نفر مشرک مفسد؛ عتبه و شیبه و ولید بن عتبه نازل گردیده است. ابن عباس اضافه می‌‌کند این دو گروه بودند که در جنگ بدر با هم به مبارزه برخاستند؛ علی علیه السلام ولید را کشت، حمزه عتبه را و عبیده شیبه را.

آیه: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا»؛ «و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان، و آن‌ها رفیق‌های خوبی هستند.» شیخ طوسی از انس بن مالک نقل می‌‌کند که روزی با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را به جای آوردیم، آن حضرت پس از نماز رو به ما نشست، من عرض کردم: ای فرستاده خدا، اگر صلاح بدانید تفسیر این آیه «وَمَنْ یُطِعْ الله…» را بیان کنید. پیامبر فرمود: مصداق «نبِیِّینَ» من هستم و مصداق «صِدِّیقِینَ» برادرم علی است و مصداق «شهداء» عمویم حمزه و اما مصداق «صالحان» دخترم فاطمه و دو فرزندش حسن و حسین می‌‌باشند.

شیخ صدوق همچنین از انس بن مالک نقل می‌‌کند: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، حمزه سیدالشهدا، جعفر ذوالجناحین، علی، فاطمه، حسن، حسین و مهدی علیهم‌السلام.

شیخ صدوق از امام صادق علیه السلام و آن بزرگوار از جدش رسول خدا نقل می‌‌کند که فرمود: محبوب‌ ترین برادرانم علی بن ابی طالب و محبوب‌ترین عموهایم حمزه است.

شخصی محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، فرزند ذکوری برایم متولد شده است، چه نامی ‌‌بر وی نهم؟ فرمود: او را «حمزه» نام بگذار که محبوب‌ترین نام‌ها در نزد من است.

شیخ صدوق نقل می کند که رسول خدا (ص) فرمود: در قیامت همه پیاده هستند به جز ما چهار تن. عباس بن عبدالمطلب عرض کرد: ای رسول خدا، آن چهار تن کدامند؟ فرمود: اما من سوار بر براق خواهم بود… و عمویم حمزة بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسول و سید شهدا بر شتر غضبای من سوار خواهد شد و برادرم علی بر شتری از شتران بهشتی.

رسول خدا (ص) فرمود: همانا در قیامت، عمویم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد.

در بصائرالدرجات در حدیثی از امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که آن حضرت درباره تعداد انبیا و تعداد اولوالعزم از آنان و این که هر پیامبری دارای وصی بوده، سخن گفته و آن گاه به خصوصیات خود و خاندانش اشاره می‌‌کند و در ضمن آن می‌‌فرماید: بر ستون عرش نوشته شده است: حمزه، شیر خدا و رسولش و سید شهدا است.

حضرت محمد (ص) به حضرت فاطمه (س) فرمود: شهید ما أفضل شهدا است و آن عموی تو و از خاندان ما است.

حضرت علی (ع) فرمود: خداوند در میان خاندان ما هفت نفر خلق کرد که در روی زمین مانند آنها را نیافریده است. آنگاه در معرفی این هفت تن چنین فرمود: از ما است رسول خدا که سید اولین و آخرین و خاتم پیامبران است. از ما است وصی او که بهترین اوصیا است و دو سبطش حسن و حسین که بهترین اسباطند و عمویش سیدالشهدا و جعفر که به همراه فرشتگان پرواز می‌‌کند و حضرت قائم عجل الله فرجه.

حضرت علی (ع) فرمود: آگاه باشید که افضل خلق بعد از اوصیا، شهدا هستند و افضل همه شهدا حمزة بن عبدالمطلب است‌.

حضرت علی (ع) فرمود: جمعیتی از مهاجران و انصار در راه خدا شربت شهادت نوشیدند و همه آنان مشمول فضل خداوند می‌‌باشند، اما هنگامی ‌‌که شهید ما (حمزه) شربت شهادت نوشید به او گفته شد «سیدالشهدا» و رسول خدا هنگام نماز بر وی، (به جای پنج تکبیر) هفتاد تکبیر گفت.

 

عروج ملکوتی

حمزه در جنگ‌ اُحُد در ۱۵ شوال سال سوم هجری به‌ دست وحشی بن حرب و به دستور هند، همسر ابوسفیان، به شهادت رسید. هند از زنان اهل پرچم بود و در ازای کشتن محمد یا علی (قاتل برادرش ولید در بدر) یا حمزه (قاتل پدرش)، به وحشی وعده آزادی داده بود و وعده داد که «هم وزن او طلا و هم قد او ابریشم» پاداشش می‌دهد. پس وحشی در میان جنگ و با پرتاب نیزه از راه دور حمزه را به شهادت می‌رساند و هند هم او را آزاد می‌کند. گفته شده بعد از شهادت حمزه، هند به پیش جنازه حمزه رفته و جگر او را درآورده و خورده است و به همین خاطر، به هند جگر خوار شهرت یافته است. حمزه پس از شهید شدن، «سیدالشهدا» لقب گرفت. شیعیان علاوه بر حمزه، این لقب را به امام حسین (ع) هم نسبت می‌دهند.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *