زندگینامه سید حسین طباطبایی قمی
به نام آفریننده عشق
سید حسین طباطبایی قمی، معروف به حاج آقا حسین قمی (۱۲۴۴ – ۱۳۲۵ شمسی)، فقیه، مجتهد و از مراجع تقلید معاصر است.
ویژگی ها
وی تحصیلات ابتدایی خود را در قم شروع کرد و تا بلوغ در قم تحصیل کرد. سپس در پی تکمیل تحصیلات حوزوی، راهی تهران شد و درسهای دوره سطح، مانند معالم، قوانین، شرح لمعه، رسائل و مکاسب را نزد استادان حوزه خواند. وی پس از پنج سال تحصیل تهران را به مقصد عراق ترک کرد. طباطبایی در ۲۲ سالگی عازم مکه و مدینه شد و در بازگشت، وارد نجف گردید و پس از زیارت، راهی سامرا شد و در جلسه درس میرزای شیرازی شرکت کرد و پس از دو سال اقامت در سال ۱۳۰۶ قمری، بار دیگر به تهران بازگشت. حاج آقا حسین در سال ۱۳۲۱ قمری وارد سامرا گردید و به طور جدی و مستمر در درسهای میرزا محمدتقی شیرازی شرکت کرد و مراتب عالی علمی را یکی پس از دیگری پشت سر نهاد. استاد بزرگوارش نیز عنایت خاصی به وی داشت و مقلدان خود را در مسائل احتیاطی به ایشان ارجاع میداد و این امر، آینده درخشانی را برای وی ترسیم مینمود؛ زیرا ارجاع مسائل احتیاطی در واقع به این معنی است که وی پس از میرزا، اعلم مجتهدان آن زمان میباشد.
توجه عمومی علما و مردم، نه تنها ایشان را خرسند نساخت بلکه به ناراحتیهای وی افزود، تا آن حد که احساس میکرد این مسؤولیت ممکن است برای دین و تقوای ایشان خطر ایجاد کند. از این رو از خداوند متعال درخواست میکند که اگر مردن برای دین و آخرتش بهتر باشد، او را پیش خود بخواند و مرگ وی را برساند. روزی جمعی از مؤمنین به ایشان عرض میکنند که بعضی از اهل علم نجف اشرف بنا دارند از آیت الله بروجردی دعوت کنند تا به نجف بیاید و زعامت را عهدهدار شود. ایشان با خوشحالی فرمودند: «ای کاش میآمد و این مسئوليت را به عهده میگرفت، تا من راحت شده و به کربلا بر میگشتم و به کارهای خود مشغول میشدم.» همچنین پس از رحلت سید ابوالحسن اصفهانی، که مرجعیت عامه شیعه به حاج آقا حسین قمی سپرده شد، ایشان از پذیرش و قبول این مسئولیت سنگین، بسیار ناراحت و غمگین گردید. لذا با خواندن نمازهای حاجت و نماز جعفر طیار، از خداوند متعال درخواست میکرد که مرگش زود فرا رسد.
سید محمدهادی میلانی که ارتباط نزدیکی با او داشت، در این باره میگوید: «به حرم امام حسین (ع) مشرف شدم. حسین طباطبایی قمی که بالای سر مطهر نشسته بودند، به من اشاره نموده و من را طلبیدند. نزد ایشان رفتم و ایشان اظهار داشتند: ریاست به من روی آورده و من میترسم به دینم لطمه بخورد! من دعا میکنم، شما آمین بگویید (یا بالعکس) سپس فرمودند: خدایا! اگر این ریاست به دین من مضر است، جان مرا بگیر! و آنقدر گریه کردند که زمین از آب دیده ایشان تر شد.» نقل است: سید ابوالحسن اصفهانی، مرجع بلامعارض و عالیقدر آن روز، دامادشان سید میر را با نامهای به نمایندگی خودشان، خدمت حسین طباطبایی قمی فرستاد و آقا سید میر گفت: آقا به من فرمودهاند از طرف ایشان دست شما را ببوسم!
سید حسین یعقوبی میگوید: روزی بعد از خواندن زیارت عاشورا به حضرت امام حسین (ع) متوسل شدم که مرا از آن فشارهای مادی و از گرفتاری های خانوادگی نجات دهند. همان شب در عالم رویا دیدم از دری که نامش «باب المراد» است وارد صحن مطهر اباعبدالله (ع) گردیدم و متوجه شدم اولیای خدا بالای خیمه گاه امام حسین (ع) در آسمان هستند. هدف من رسیدن به آنها بود. خطاب به آنها کرده و با گریه گفتم: یا اولیاء الله! مرا به خودتان برسانید. سپس مقابل حرم مطهر رسیده و به آن حضرت سلام کردم. در آنجا آیت الله حاج آقا حسین قمی را دیدم که پشت به قبله و رو به حرم نشسته بود. عده زیادی از علما پشت سر ایشان نشسته بودند و نور عجیبی آنها را احاطه کرده بود. با اينکه نور حاج آقا حسین چندین برابر نور دیگران بود ولی این انوار با هم هیچ تزاحمی نداشتند و نور ضعیف از نور قوی تشخیص داده میشد.
اساتید
- میرزا ابوالحسن جلوه
- میرزا محمود قمی
- میرزاحسن آشتیانی
- فضلالله نوری
- میرزا حبیبالله رشتی
- آخوند خراسانی
- سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
- سید مرتضی کشمیری
- محدث نوری
- میرزا محمدتقی شیرازی
شاگردان
- میرزا حسن بجنوردی
- ملا عباس تربتی
- محمدعلی کاظمی خراسانی
- شیخ فاضل قفقازی
- سید صدرالدین جزایری
- حاج آقا بزرگ اشرفی شاهرودی
- میرزا مهدی حکیم
- سید محمد موسوی لنکرانی
- شیخ حسینعلی راشد تربتی
- شیخ مجتبی قزوینی
- شیخ هاشم قزوینی
عروج ملکوتی
سرانجام وی در سال ۱۳۶۶ قمری در بیمارستان بغداد درگذشت. جنازهاش را به نجف اشرف بردند و در آستان حضرت علی (ع)، کنار آیت الله شریعت اصفهانی به خاک سپردند.

