نوشته‌ها

نژاد فرازمینی خاکستری کوتاه

 

به نام آفریننده عشق

 

خاکستری ها یا Greys یکی از معروف ترین و مشاهده شده ترین موجودات بیگانه هستند که اکثر کسانی که ادعای ربوده شدن توسط موجودات بیگانه را دارند منظورشان همین گونه خاکستری هاست.

توضیحات مختصر و مفیدی از این موجودات و سایر موجودات احتمالی موجود در کیهان در این برگه قرار داده شده است. اما توضیحات مذکور در این مقاله ترجمه ای از مقالات مرتبط خارجی می باشد و صحت این اطلاعات به منابع مذکور بر میگردد.

 

ویژگی های نژاد خاکستری

1) خاکستری های بزرگ برای انجام کارهای ربایشی و معاینه از خاکستری های کلون شده کوچکتر با سر بزرگ استفاده می کنند. این خاکستری ها هستند که ربوده شدگان بیشتر اوقات می بینند. آنها به عنوان گونه Belletrax از Betelgueses از صورت فلکی شکارچی می آیند.

2) گونه های خاکستری به طور کلی بیشتر در نظم یک جامعه فضایی مبتنی بر الکترونیک با یک مجموعه حافظه اجتماعی مشترک هستند که به آنها اجازه می دهد تا به طور جمعی به عنوان مناطقی از ذهن گروهی عمل کنند. گروه‌های خاکستری از یک منبع مرکزی کنترل می‌شوند، معمولا توسط یکی از خاکستری‌های بزرگ، انسان‌نمای بلوند یا دیگر گونه‌های غالب.

3) قد تقریبی خاکستری سر بزرگ 3.5 تا 4.5 فوت (1 تا 1.2 متر) و وزن متوسط ​​آن حدود 40 پوند (18 کیلوگرم) است. نسبت سر به بدن مشابه جنین پنج ماهه انسان است. به نظر می رسد که این نشان دهنده طبیعت بسیار باستانی به عنوان یک گونه و همچنین این واقعیت است که الگوهای DNA آنها در یک نوار خاص قرار دارد که در مقیاس ابتدایی تر است.

4) به نظر می رسد تنوع رنگ پوست گونه ها گسترده است، با رنگ های پوست از خاکستری مایل به آبی تا بژ، خرمایی، قهوه ای یا سفید. عواملی وجود دارند که بر رنگ پوست تأثیر می گذارند که یکی از آنها وضعیت سلامت عمومی بدن است. رنگ پوست پس از مصرف مواد مغذی تغییر می کند.

 

5) هیچ اندام تولیدمثلی یا قابلیت تولید مثل در گونه های شبیه سازی شده وجود ندارد. ظرفیت مغز بین 2500 تا 3500 سی سی در مقایسه با 1300 سی سی انسان تخمین زده می شود. با توجه به فرآیند شبیه سازی، ماده عصبی به طور مصنوعی ماده مغزی رشد یافته است. خاکستری ها دارای فناوری هستند که آنها را قادر می سازد تا الگوهای حافظه و هوشیاری را به هر شکل یا الگویی که می خواهند در کلون ها وارد کنند.

6) آنها دارای دو مغز مجزا با لوب های بسیار بیشتر از مغز انسان هستند و دارای یک شبکه کریستالی برای ارتباطات تله پاتیک و کنترل گروهی هستند. گونه های شبیه سازی شده اساسا در ذهن کندو عمل می کنند. حرکت آنها عمدی، آهسته و دقیق است.

7) خاکستری ها مواد غذایی را از طریق فرآیند جذب از طریق پوست خود مصرف می کنند. به گفته ربوده شدگانی که شاهد آن بوده اند، این فرآیند شامل پخش یک مخلوط دوغاب بیولوژیکی است که با پراکسید هیدروژن (که دوغاب را اکسیژن می دهد و باکتری ها را از بین می برد) روی پوست آنها پخش می شود. سپس محصولات دور کمر از طریق پوست دفع می شوند. بسیاری از ربوده‌شدگان متوجه شده‌اند که خاکستری‌ها مجموعه‌ای از بوهای متمایز دارند، بسیاری از آنها شبیه بوی دارچین منتول هستند.

8) کلون های خاکستری یک اندام اصلی دارند که عملکرد ترکیبی قلب و ریه را دارد. بقیه بدن آنها شامل یک بافت اسفنجی همگن است که با سیستم گردش خون، غدد و دیگر ساختارهای بی شکل تزریق می شود. هر یک از کلون‌های خاکستری فردیت دارند، اما نسبت به انسان، که تمایل به آگاهی گسترده و آگاهی مشترک از طریق شرطی‌سازی فرهنگی، برنامه‌ریزی، و تفاوت‌های اساسی جمجمه در ساختار به حداقل می‌رسد، بسیار کمتر مشخص است.

9) کلون ها تابع خاکستری های بلندتر هستند. خاکستری‌های کوچکتر دارای یک مجموعه حافظه اجتماعی کنترل‌شده و الکترونیکی هستند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا در حالت ذهنی گروهی به طور مؤثر عمل کنند. آن‌ها مانند خاکستری‌های بزرگتر، فردیت مشخصی ندارند. هنگامی که یکی از خاکستری ها می میرد، ایمپلنت آن به عنوان یک دستگاه تمرکز برای بازیابی بدن عمل می کند. وقتی خاکستری ها می میرند، بدن آنها “پرتو” دور می شود.

 

نژادهای انسان/خاکستری

1) خاکستری ها در تلاش برای پر کردن زمین با موجودات ترکیبی هستند که در خدمت دستور کار آنها برای تسلط جهانی هستند. این فعالیت برای مدت طولانی ادامه داشته و نسل های زیادی از Crossbreed ها را تولید کرده است. این نژادهای دورگه به ​​طور بالقوه از نظر عملکرد بهتر از انسان یا خاکستری هستند.

2) بسیاری از افراد آزمایشگاه‌های پرورش، هم در زیر زمین و هم در فضاپیماها را دیده‌اند. در آن آزمایشگاه ها، جنین های خاکستری دیده می شوند. این جنین‌ها سرهایی دارند که در مقایسه با انسان‌ها «نامتناسب» با بدنشان است.

3) کلون های گِرِی در حال ربودن ماده های انسان، چه به صورت موقت و چه دائم، و استفاده از آنها برای زاد و ولد به منظور تولید یک گونه هیبریدی جدید هستند که به بشریت خدمت نمی کند.

4) خاکستری ها مفهوم پیوند را درک می کنند، اما فقط از نظر فکری از نظر پیوند (میان یک مادر انسان/ منبع تخمک و یک کودک دورگه بیگانه) که به بقای این نژاد کمک می کند. آنها نیاز به آن را در کودک فقط از نظر بقا تشخیص می دهند.

5) هزاران سال پیش، نژادهای زیادی در اینجا برای ایجاد موجودی باهوش و سازگار با هم آمیخته شدند. اما، آمیختگی فعلی برای ایجاد انسان هایی است که به بازدیدکنندگان خدمت کنند. آمیختگی آنها را قادر می سازد تا در اینجا حضور و نفوذ فرماندهی داشته باشند. آمیختگی برای چندین نسل در جریان بوده است و متاسفانه دارد بسیار موفق می شود.

6) هیبریدهایی وجود دارند که در دنیای امروز ما در بین ما زندگی می کنند. تعداد زیادی نیست، اما در آینده بیشتر خواهد شد. اینها انسان های باهوشی هستند که به بشریت خدمت نمی کنند.

 

گونه های آندرومدان

 

گونه های خاکستری بلند

ربوده شدن بتی و بارنی توسط بیگانگان

به نام آفریننده عشق

 

یکی از معروف ترین وقایعی که در ارتباط با ربودن انسانها توسط بیگانگان فضایی در محافل علمی مطرح است ماجرای خانواده هیل می باشد. ماجرای مربوط به ربوده شدن این زن و شوهر به 19 سپتامبر 1965 باز میگردد. در این تاریخ اتوموبیل بتی و بارنی هیل در لنگستر نیو همپشایر در حال حرکت به سمت منزل بود. انها به دفعات نوری عجیب را در آسمان بالای سر خود مشاهده کردند و ماشین خود را برای مشاهده آن شئ عجیب چند بار متوقف نمودند.

آخرین باری که آنها برای مشاهده آن شئ عجیب توقف کردند بارنی هیل وحشت زده به سمت اتومبیل دوید و از بتی خواست که فورا سوار شود. او فریاد زد آنها می خواهند ما را بدزدند و در همین حال با سرعتی سرسام آور شروع به رانندگی نمود. ناگهان صدای عجیبی بر فراز سقف اتومبیل آنها شنیده می شود و هر دوی آنها دچار خواب آلودگی شدیدی می شوند. پس از آنکه هر دوی آنها به هوش می آیند خود را 35 مایل دورتر از محل رانندگی می یابند و با نگاه کردن به ساعت متوجه می شوند که دو ساعت را در خواب و بی خبری بوده اند.

 

روز بعد آنها گزارشی را از آنچه که برایشان اتفاق افتاده بود به مقامات مسئول در پایگاه پلیس ارائه دادند و متعاقب آن توسط مسئولان کمیته بررسی پدیده های هوایی  (ان آی سی ای پی) مورد بازجویی قرار گرفتند. بعد از 10 روز از این واقعه کابوسهای شبانه بتی و بارنی هیل شروع شد که آنها را مجبور کرد تا با یک روانشناس معروف به نام دکتر بنیامین سایمون تماس بگیرند. معالجات روان درمانی بر روی این دو به مدت 6 ماه ادامه یافت. در جریان خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) که برای معالجه آنها انجام شد جزئیات بیشتری توسط بتی و بارنی هیل بیان شد که در هر مورد اظهارات آنها با هم تطابق داشت!

آنها در جریان خواب مصنوعی اظهار داشتند که پس از آنکه توسط بیگانگان فضایی به داخل سفینه برده شدند نمونه هایی از پوست و موی آنها برداشته شده است. همچنین در جریان خواب مصنوعی بتی هیل گفت که از رئیس آنها در مورد اینکه انها از کجا می آیند پرسید. آنها در جواب وی تصویری سه بعدی از یک منظومه را نشان دادند که هر دو زن و شوهر در جریان هیپنوتیزم تصویر ان را به درستی رسم کردند. تصویری که آنها رسم کردند امروزه به تصویر گلیس معروف شده است.

نکته جالب این است که پس از این واقعه تمام مراکز علمی جهان از سازمان ناسا گرفته تا ستاره شناسان آماتور، تلسکوپ های خود را به سمتی که بتی هیل اشاره کرده بود نشانه گرفتند. 7 سال بعد این منظومه توسط دانشمندان با نام زتا رتیکولی کشف و مورد تایید قرار گرفت.

بتی پیش از مرگش در سال 2004 برای اولین بار در مصاحبه ای گفت: من را به داخل سفینه بردند. بارنی را به اتاق دیگری بردند. بیگانه ای را که آزمایشات را انجام میداد معاینه کننده می نامیدند. ابتدا من را روی چارپایه ای قرار دادند و چشمها، بینی، گوشها و گلویم را معاینه کردند.

سپس من را روی میزی قرار دادند و گفتند قصد دارند سیستم عصبیم را معاینه کنند. بعد سعی کردند سوزنی را در ناحیه ناف من وارد بدنم کنند که چون دردناک بود ادامه ندادند. آزمایشات بارنی هم مثل آزمایشات من بود با این تفاوت که به استخوان بندی او هم توجه کرده بودند. بتی همچنین به خاطر می آورد که با رهبر گروه بیگانگان مکالمه داشته و از او درباره مبداء شان پرسیده. «به او گفتم شما اهل این سیاره نیستید. اهل کجایید؟ او نقشه ای از ستارگان به من نشان داد و گفت اهل آنجا هستند.»

تصویر باورنکردنی دیگری که از این جلسات هیپنوتیزم حاصل شد، طرحی از صورت ربایندگان بود. این طرح، اولین نمونه طرح شناخته شده است از ظاهر ربایندگان است که بعدها بر اساس آن یک مدل سه بعدی توسط یکی از هنرمندان محلی تهیه شد.

بعدا پزشک مربوطه از سوی مقامات آمریکایی مورد فشار قرار گرفت تا موضوع ملاقات فرازمینی ها با خانواده هیل را انکار نماید و وی نیز چنین اعلام نمود که کسانی که تحت هیپنوتیزم قرار میگیرند ممکن است مطالبی را عنوان کنند که لزوما صحیح نباشند و بدین ترتیب سخنان بتی و بارنی هیل هم از این قاعده مستثنی نیست.