خلوت در عرفان چه جایگاهی دارد؟
به نام آفریننده عشق
صمت و جوع و سحر و عزلت و ذکری به دوام ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
بله! این یک بیت شعر که توسط بسیاری از اولیای خدا به عنوان یک دستور سلوکی دست به دست شده و به دست مریدان و سالکان الی الله رسیده، حاوی یک دستور خاص به نام “عزلت” است. عزلت معانی متنوعی دارد، از معنی درست و ممدوح آن گرفته تا معنی افراطی و مقبوح آن.
جایگاه خلوت در عرفان
علامه طهرانی می فرماید: خلوت بر دو گونه است: خلوت عام و خلوت خاص. خلوت عام عبارت است از کنارهگیری و عزلت از غیر اهل اللّه، خصوصاً از صاحبان عقول ضعیفه از عوام مردم مگر به قدر ضرورت؛ و اما خلوت خاص عبارت است از دوری از جمیع مردم، اگرچه رعایت آن در همه عبادات و اذکار خالی از فضیلت نیست، لیکن در طائفهای از اذکار کلامیّه بلکه در جمیع آنها در نزد مشایخ راه شرط است.
خلوت عام کنارهگیری از اهل دنیا، غفلت و معصیت است. انسان به طور عموم، همهجا باید این خلوت را رعایت کند. خصوصا از صاحبان عقول ضعیفه از عوامالناس که ایشان در اصطلاح عقلشان به چشمشان هست. تمام فکر و ذکر آنها محسوسات، لذایذ مادی و دنیوی است. صحبت و مجالسشان هم غالبا راجع به همین امور است، ولی کسی که صاحب سیر و سلوک است در یک وادی دیگر فکر میکند و افکار او کاملاً از افکار عامه مردم جداست.
اگر سالک احساس کند که لازم است به قدر ضرورت با چنین افرادی معاشرت داشته باشد، اشکال ندارد؛ مثلا ارحام او مطالبه دارند یا بدون دعوت سراغ انسان میآیند و با اهل و عیال وارد منزل میشوند. در چنین حالی انسان واقعاً مُضطرّ میشود که چهکار کند؟ مگر میشود مهمان را از خانه بیرون کرد؛ لذا در شرایط اضطرار و ضرورت اشکال ندارد. شاهد چنین خلوت عامی قرآن کریم است.
خداوند در سوره انعام آیه ۷۰ خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: «ای حبیب ما! با آنان که دین خود را بازیچه قرار دادند و دنیای فانی، آنها را مشغول و مغرور کرده و از حقیقت دین برخوردار نیستند، کار نداشته باش و آنها را به حال خودشان رها کن.» در آیه دیگر میفرماید: «ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یلْعَبُونَ»؛ بگذار آنها در همان لعب و لهو خودشان بازی کنند. حضرت علی (ع) نیز در غررالحکم، حدیث 7003 می فرماید: چگونه با خدا انس گیرد، آنکه از مردم دوری نگزیده است؟!
خلوت خاص، خلوت ویژهای است که اهل معنا در شرایط خاصی انجام میدهند. سالک در بعضی احوال لازم است از زن، بچه، مردم و حتی از سالکان هم عزلت بگیرد. این حالت در بین بزرگانی مانند سید هاشم حداد و علامه طهرانی مشاهده می شد. ایشان برای خودشان خلوت درونی خاصی قایل بودند، حتی گاهی اوقات حالشان ایجاب میکرد که شاگردان خاصشان را هم راه ندهند.
خلوت برای سالک همیشه مطلوبیت دارد تا بتواند به درون خودش مشغول شده و کاملاً قلب را برای خدا خالی کند. مشایخ طریقت فرمودهاند: اگر میخواهی مشغول ذکر اربعینی لسانی و کلامی شوی، باید مکان چلهنشینی طوری باشد که کسی مزاحم شما نشده و خلوتتان را به هم نزند. مکان اذکار کلامی باید در یک جای خلوت باشد.
در برخی اذکار که همراه با چله نشینی است، خلوت شرط است و نباید با کسی گفتگو کرد، ولی اگر در تعقیبات نماز مشغول اذکار بدون عدد مثل اربعینیات مرحوم بیدآبادی و مانند آن شویم و در بین ذکرگفتن کسی مزاحم شود، ایرادی ندارد. اگرچه در همین موارد هم ما باید از ابتدا، شرایط را طوری فراهم کنیم که کسی مزاحمت نکند.
شرایط خلوت
شرایط خلوت در چند امر معتبر است: خلوت و دوری از محل ازدحام و غوغا و پرهیز از استماع هرگونه صدای مشوِّش حال.
دیگر حلیّت مکان و طهارت آن حتی السقف و الجدران و باید به اندازهای کوچک باشد که فقط گنجایش یک نفر را بیشتر نداشته باشد و سعی شود که از زخارف دنیویّه در آن هیچ نباشد. چون کوچکی خانه و نبودِ اثاث البیت در آن باعث تجمع حواس میگردد.
شرط اول: باید ذکر را در جایی بگوید که ازدحام یا سر و صدا و شلوغی نباشد؛ چون در حال ذکر گفتن اگر صدایی بشنود حال ذکر را از او میگیرد و تشویش و پراکندگی فکر ایجاد میکند.
شرط دوم: سالک در زمین غصبی ننشیند و ذکر خدا بگوید؛ چون تصرف در مکان مغصوب معصیت است. او در حال معصیت چگونه میتواند ذکر بگوید؟ معصیت و طاعت تا با هم سازش ندارند.
شرط سوم: اگر مکان ذکر، آلوده به نجاست است و یقین دارد که فرش، حصیر، خاک، در و دیوارش نجس شده است، باید تطهیر کند؛ مثلا خودش دیده از آب متنجس گچ و سیمان را درست کردند. طهارت محل ذکر، آنقدر اهمیت دارد که حتی سقف بالای این شخصی که ذکر میگوید باید خشتهایش پاک باشد و اگر آلوده به نجاسات باشد اثر وضعی دارد.
اگر بچهای در مسجد بول کرده است و زمان نماز شما موسع است، واجب است اول فرش مسجد را تطهیر کنید بعد نماز بخوانید. فرش، زمین، سنگ و خشت دیوارها و پشت بام مسجد باید پاک باشد. اگر مسجد اینگونه است، اتاقی که محل ذکر سالک است هم باید اینگونه باشد.
شرط چهارم: مکانی که انسان برای چله نشینی و اذکار انتخاب میکند نباید جای وسیع و بزرگی باشد که پیوسته چشمش این طرف و آن طرف نگاه کند و پراکندگی فکر برای خودش ایجاد کند. باید مکان کوچک به اندازه یکی دو متر که یک نفر مینشیند، باشد. جایی باشد که درش را ببندد و پنجرهای نباشد که صدا بیاید و برای او تشویش فکری ایجاد کند؛ مانند انباری منزل.
شرط پنجم: جلوی چشم در محل ذکر چیزهایی از مظاهر زیبنده دنیا نباشد تا چشمتان را به خودش مشغول نکند؛ مثلا پرده، نقشه و عکس خیلی زیبایی که انسان را از حالت ذکر بیرون کند در اتاق نباشد. در باب مکروهات نماز گفته اند: نباید نمازگزار جلوی عکس، درب باز و آتش نماز بخواند، همه اینها برای این است که توجه او نسبت به خدا قویتر شود. زرقنا الله و ایاکم، والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.