زندگینامه فضل بن شاذان
به نام آفریننده عشق
ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل ازدى، فقیه صاحب نظر، متکلم متفکر، مفسر حاذق، دانشمند شهیر عالم اسلام و مؤلف گرانقدر در علوم و فنون اسلامى است.
ویژگی ها
درباره تاریخ تولد او اطلاعاتی در دسترس نیست، اما با توجه به اینکه از امام رضا (ع) نقل روایت نموده است، مىتوان تولد او را پیش از سال صد و هشتاد هجرى قمری دانست. فضل احتمالاً در نیشابور به دنیا آمده است اما نسب او به قبیله ازد می رسد. پدرش شاذان بن خلیل از محدثان امامیه بوده است. فضل بن شاذان در نوجوانی، زمانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود به همراه پدرش به بغداد آمد و نزد اسماعیل بن عباد دانش اموزی را آغاز نمود. او سالها در بغداد ماند و از مشایخی چون محمد بن ابیعمیر بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید. او سپس به کوفه رفت و در آنجا از مشایخی چون حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابینصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست.
ابن شاذان پس از چندی از عراق به نیشابور بازگشت و در آنجا اقامت گزید و در زمان حکومت عبدالله بن طاهر بر خراسان، به دلیل تشیع، مورد تفتیش عقاید قرار گرفت و از نیشابور تبعید شد. هر چند به درستی معلوم نیست فضل چه زمانی موفق به دیدار امام رضا (ع) شده است اما روایات بیواسطه او از امام رضا (ع) فراوان است. نجاشی میگوید: وی از امام جواد (ع) نیز حدیث نقل نموده است، هر چند به چنین احادیثی دست نیافتیم. شیخ طوسى هم او را در زمره یاران امام هادی (ع) و امام حسن عسکرى (ع) ذکر مىکند.
او مردی فقیه و دانشمند بود و به خصوص در علم کلام بسیار خبره بود. سهل بن بحر فارسی میگوید: از فضل بن شاذان شنیدم که میگفت: «من، جانشین جمعی از بزرگان هستم که از پیش رفتند، مانند محمد بن ابیعمیر و صفوان بن یحیی. پنجاه سال در خدمت ایشان بودم و از ایشان استفاده میکردم. وقتی هشام بن حکم وفات کرد، یونس بن عبدالرحمان، خلیفه او در مقابله با مخالفان بود و چون یونس وفات یافت، خلیفه وی «سکاک» بود و او نیز از میان رفت و امروز این رسالت سنگین بر عهده من است.»
برجستهترین جنبه علمی شخصیت ابن شاذان کلام اوست، چنانکه طوسی از وی به عنوان متکلمی جلیل القدر یاد کرده است. بر پایه اطلاعات اندکی که در دست است، اساس تعالیم کلامی ابن شاذان، پس از شهادتین، اقرار به حجت خداوند و اقرار به «ماجاء من عند الله» است. نقل است: عبدالله بن طاهر از عوامل حکومت عباسیان در نیشابور، فضل بن شاذان را از نیشابور اخراج کرد و سپس دوباره وی را به نیشابور دعوت نمود؛ ولی به این شرط که اعتقادات خود را برای فرماندار بنویسد. فضل نیز مسائل اعتقادی خود را از توحید، عدل و نبوت برای او نوشت و به نظر عبدالله رسانید. او گفت: «این قدر کافی نیست. میخواهم که اعتقاد تو را درباره خلفای سلف بدانم.» پس فضل نیز گفت: «ابابکر را دوست دارم و از عمر بیزارم.» عبدالله گفت: «چرا از عمر بیزاری؟» گفت: «زیرا عباس را از شورا بیرون کرد و به سبب القای این جواب لطیف که متضمن خوشامد عباسیان بود از دست آن ظالم شقی نجات یافت.»
فردی از اهل بوزجان به نام فورا گوید: فضل بن شاذان مرا به عنوان نماینده به عراق فرستاد تا خدمت امام حسن عسکری (ع) برسم. پس از این که پیامهای فضل را به حضرتش رساندم و خواستم تا از خدمت حضرتش خارج شوم، کتابی از آثار فضل بن شاذان را که در پارچهای پیچیده بودم، از دستم افتاد. امام آن را برداشت، در آن نگریست، از خدای متعال برای او رحمت طلبید و فرمود: من نسبت به اهل خراسان غبطه میبرم، به دلیل جایگاهی که فضل بن شاذان دارد و نیز اینکه فضل در میان آنان است و به او دسترسی دارند.
نقل است: بوشنجانی از حومه هرات به حج رفته و پس از حج به زیارت امام زمان خود یعنی حضرت عسکری (ع) میرود. در هنگام ورود به سامرا، کتاب یوم و لیلة فضل بن شاذان را همراه داشت. کتاب را به حضور امام عسکری (ع) تقدیم کرد و خواست که آن حضرت در آن نظری بیفکند. امام (ع) آن را گرفت، به دقت و برگ برگ ملاحظه کرد و فرمود: «هذا صحیح ینبغی أن یعمل به». این کتاب، صحیح است و شایسته است که به آن عمل شود. ابوسعید هروی و ابوعبدالله شاذانی نیشابوری – که هر دو، از صحابه امام عسکری (ع) هستند – نقل کردهاند که حضرتش سه بار فرمود: رحم الله الفضل. (خداوند بر فضل، رحمت آورد.)
از منظر فرهیختگان
نجاشى مىگوید: او ثقه و از بزرگان فقها و متکلمان شیعه و در این طایفه داراى مقام و جلالتى است. وى مشهورتر از آن است که ما به توصیف او بپردازیم.
علامه حلی میگوید: فضل بن شاذان ابو محمد ازدی نیشابوری که پدر وی از اصحاب یونس بن عبد الرحمن بود، هم از امام جواد (ع) و هم از امام رضا (ع) روایت کرده است. وی دانشمندی موثق و محل اعتماد و فقیه و متکلمی والامقام از طائفه شیعیان است.
ملا محمد اردبیلی میگوید: وی فردی ثقه، جلیل القدر، عظیم الشأن ، فقیه و متکلم است و امام عسکری (ع) دوبار و بلکه سه بار به جهت علاقه به فضل بن شاذان و والامقامی او، بر او طلب ترحم کرده است.
محدث قمی میگويد: ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل ازدی نیشابوری، ثقه جلیل القدر از یاران امام حسن عسکری (ع) و از فقها و متکلمان شیعه و شیخ طایفه و بسیار عظیم الشأن و اجل از توصیف است.
ملا علی کنی میگوید: شیخ جلیل القدر، فضل بن شاذان بن خلیل، از جهت جلالت و فضیلت به درجهای است که نمیتوان او را توصیف کرد.
شیخ طوسى میگوید: فقیه، متکلم و جلیل القدر است. کشى او را از عدول و ثقات برشمرده و در موارد زیادى به گفتار او در توثیق و تضعیف رجال به عنوان سندى اعتماد مىکند. ابن داوود حلی از وی با عنوان من الفقهاء العظام یاد کرده است. علماى دیگر نیز به اتفاق او را توثیق و از فقیهان عالى مقام و متلکمان سترگ به حساب آوردهاند.
آثار
آثار او را بالغ بر ۱۸۰ عنوان دانستهاند که برخی از آنها را که در کلام و فقه است. نجاشی در رجال و طوسی در فهرست آثار او را آوردهاند، از جمله:
- اثبات الرجعة
- الطلاق
- العلل
- الفرائض الکبیر و الفرائض الاوسط و الفرائض الصغیر
- مسائل البدان
- یوم و لیلة
عروج ملکوتی
فضل بن شاذان در روستایى در حوالى بیهق بود که خبر خروج خوارج به او رسید. وی براى فرار از چنگ آنان بار سفر بست و از آنجا گریخت. در اثر فشار و سختى سفر، بیمار شد و در سال ۲۶۰ هجرى درگذشت. بر قبر او در نیشابور، گنبد و بارگاهى است و محل تردد و زیارت شیفتگان علم و ولایت است.