زندگینامه محمد بن مسلم ثقفی
به نام آفریننده عشق
محمد بن مسلم، یکی از برجستهترین و پرآوازهترین پرورش یافتگان و دانش آموختگان امام محمد باقر (ع) و حضرت امام صادق (ع) بود.
ویژگی ها
محمد بن مسلم در شهر تاریخی و محدثپرور کوفه پا به عرصه هستی نهاد و به این دلیل، به او «کوفی» میگویند. کنیهاش ابوجعفر و ملقب به القاب زیادی است که هر یک، به سبب وجود ویژگیهای جسمی، اقتصادی و قبیلهای است.
چون گردن او از اندازه معمول، کوتاهتر بود به «اوقص» و چون بینایی یک چشم او مشکل داشت به «اَعور»، به جهت اینکه پلک چشمش بیش از معمول حرکت میکرد به «حدّاج»، به دلیل اینکه قدش کوتاه بود به «قصیر»، چون به انگیزه صیانت از باورهای شیعی خود تقیه کرد و برههای از عمر خود را به آسیابانی گذراند به طحّان (آسیابان)، گاهی که به تجارت و داد و ستد روغن میپرداخت به سمّان (روغن فروش)، چون اصالتاً تیره و تبار و نیاکان او از شهر طائف در سرزمین حجاز بودند به «طائفی» و به مناسبت اینکه از قبیله و تبار ثقیف بود، به «ثقفی» معروف و شهره است.
محمد بن مسلم صاحب کتاب «الأربعمائة مسألة في أبواب الحلال والحرام» و از اصحاب اجماع بوده که حدود ۴۶۰۰۰ حدیث از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت کرده است. در روایتی، امام صادق (ع) وی را از احیاگران مکتب امام باقر (ع) به شمار آورده و شیخ طوسی از او در شمار اصحاب امام کاظم (ع) نیز یاد کرده است.
از برجستهترین ویژگیهای این فقیه و محدث شیعی، تعداد شگفتانگیز روایاتی است که از محضر آن دو امام بزرگوار فرا گرفت و این نشان دهنده ذوق و علاقه سرشار او به آموزههای دینی است. خود او این حقیقت برجسته را در گزارشی جالب، بازتاب داده است: هر زمان که در مسئلهای شرعی، دچار مشکل میشدم که دانستن حکم آن ضروری بود، به حضرت امام باقر (ع) و حضرت امام صادق (ع) مراجعه میکردم و طی سالیان متمادی که در مدینه اقامت داشتم و یا گاهی که از کوفه به مدینه میرفتم، حدود سی هزار حدیث از امام باقر (ع) شنیدم و شانزده هزار حدیث نیز از امام صادق (ع) فرا گرفتم.
خود این فقیه و محدث گرانقدر بازگو میکند: شبی از شبهای تابستان پشتبام خانهام در کوفه خوابیده بودم که ناگهان با صدای دقالباب از خواب بیدار شدم. صدا کردم: پشت در کیست؟ او گفت: من شریک هستم! خداوند تو را رحمت کند. من از بالا به پایین نگریستم. با کمال شگفتی مشاهده کردم که زننده در خانه، خانمی است. تا مرا دید، گفت: من عروسی دارم که دچار درد زایمان بود. این درد آنچنان شدید بود که از دنیا رفت، ولی بچهاش در رحم او زنده است و نشانه حیات بچه که حرکت کردن باشد، کاملاً مشهود است. وظیفه ما چیست؟ به زن گفتم: روزی در محضر فرزند پیامبر امام باقر (ع) بودم که همانند این سؤال از آن حضرت پرسیده شد. امام در پاسخ فرمود: اگر چنین رخدادی پیش آید، لازم است شکم زن را شکافته و بچه را از رحم او خارج کنند. ای خانم، بروید این کار را انجام دهید!
سپس خطاب به او گفتم: من مردی هستم که در سایه تقیه و با حالت پنهانی زندگی میکنم و چندان معروف و مشهور نیستم؛ چه کسی مرا به تو معرفی کرد؟ او در پاسخ گفت: خدا تو ر رحمت کند. نزد ابوحنیفه صاحب الرای (اهل عمل به رای و قیاس) رفتم و حکم این مسئله را از او پرسیدم. او در پاسخ گفت: «من نمیدانم، بر تو باد که به محمد بن مسلم ثقفی مراجعه کنی؛ او میداند. وقتی نزد او رفتی، هر چه به تو فتوا داد، آن را برای من نیز بازگو کن.» محمد بن مسلم میگوید: به او گفتم: برو به سلامتی. سپس آن زن نزد ابوحنیفه رفت و پاسخ مرا برایش بازگو کرد. محمد بن مسلم میافزاید: روز بعد که به مسجد رفتم، مشاهده کردم که ابوحنیفه از شاگردانش همین پرسش را پرسید و خود جواب آن را داد. من تا سخن او را شنیدم، سرفهای کردم (کنایه از اینکه به دروغ و فریب، ادعای فضل و دانش مکن). ابوحنیفه متوجه شد، رو به من کرد و گفت: خواهش میکنم مرا رها کن، بگذار زندگی کنم (و آبروی مرا نزد شاگردانم مریز).
هشام بن سالم میگوید: محمد بن مسلم ثقفی کوفی به مدت چهار سال متوالی در مدینه اقامت کرد و در این مدت به طور مستمر به محضر امام باقر (ع) بار مییافت و کسب دانش و حدیث میکرد. از همین منظر است که در تبیین جایگاه بلند او گفتهاند: «هیچ یک از محدثان شیعی، فقیه تر از محمد بن مسلم نیست.»
امام صادق (ع) در زمان حیات خود، برخی را که به ایشان دسترسی نداشتند، به محمد بن مسلم ارجاع میداد. بر اساس گزارشهای تاریخی، برخی از بزرگان اهلسنت مانند ابوحنیفه، برای حل مسائل علمی به او رجوع میکردند. برقی او را از اصحاب امام صادق (ع) میداند که اهل سنت نیز از او روایت کردهاند. شیخ مفید وی را از سرسلسله فقهایی میداند که شیعه، حلال و حرام و دیگر احکام را از آنان گرفته است. رجالیان شیعه، محمد بن مسلم را از اصحاب اجماع برشمردهاند. نجاشی او را از موثقترین افراد و فقیهی پرهیزگار معرفی میکند. شیخ مفید او را از فقهایی میداند که هیچکس ایرادی به شخصیت وی ندارد.
امام صادق (ع) فرمود: کسی جز زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن عجلی، یاد و نام و سخنان پدرم را زنده نگه نداشته است؛ اگر اینها نبودند، کسی احکام دین را استنباط نمیکرد. اینان پاسداران حریم احکام دین الهی و امینان پدرم بر حلال و حرام خداوند هستند. اینان در دنیا برای حضور در نزد ما از دیگران سبقت گرفتند و در آخرت نیز در رسیدن به ما از همه پیشی خواهند گرفت.
ابی عبیدة حذاء نیز میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: زرارة، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید از کسانی هستند که خداوند در مورد آنان فرموده است: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ.
محدث بزرگوار شیعه، شیخ عباس قمی در مورد این شخصیت تربیت یافته در مکتب امام باقر (ع) مینویسد: ابوجعفر محمد بن مسلم بن ریاح، از بزرگان اصحاب باقرین (علیهما السلام) و از حواریین ایشان و از مخبتین و اورع و افقه مردم و از وجوه اصحاب کوفه است.
عبدالله بن ابی یعفور، روزی به حضرت صادق (ع) عرض کرد: «من همیشه نمیتوانم شما را ملاقات نموده و مستقیما پرسشهای خویش را مطرح کنم. امکان تشرف به محضر شما همیشه برایم مقدور نیست. برای من سوالاتی مطرح میشود و یا اینکه شیعیان به من مراجعه میکنند و سوالاتی از من میپرسند و من جواب همه آن ها را نمیدانم.» امام صادق (ع) فرمود: «چرا به نزد محمد بن مسلم ثقفی نمیروی واز او جواب سؤالهایت را نمیگیری؟ او از پدرم بهرهها برده، سخنها شنیده و یکی از چهرههای ارزشمند و مورد اعتماد نزد پدر بزرگوارم بوده است.»
عروج ملکوتی
وی در سال ۱۵۰ قمری وفات کرد و در مسجد کوفه دفن شد.