نوشته‌ها

شناخت دین زرتشت

 

به نام آفریننده عشق

 

در مبحث گذشته در مورد فراماسونری توضیحاتی ارائه دادیم اما در این مقاله می خواهیم در مورد دین باستان ایران یعنی دین زرتشت توضیحاتی ارائه دهیم.

دین زرتشت یکی از ادیان الهی است که توسط پیامبر, زرتشت یا زردشت در ایران تبلیغ شد. دعوت حضرت زرتشت به یکتاپرستی بود و خدایان باستانی آریاییان را باطل می‌دانست اما آتش را یکی از مظاهر خدای روشنایی می‌دانست. برخی از مورخان او را اختلافی‌ترین شخصیت تاریخ دانسته‌اند.

کتاب مقدس زرتشت اوستا نام دارد. برخی مورخان بر این عقیده‌اند که توحیدی بودن یا دوگانه‌پرستی زرتشت روشن نیست. پیروان زرتشت به نام‌هایی مانند مَجوسی، گَبر و پارسی خوانده می‌شوند. قرآن تنها یکبار در آیه ۱۷ سوره حج پس از چند دین توحیدی و پیش از ذکر مشرکان واژه مجوس را به کار برده است.

 

کتاب‌ زرتشت

کتاب مقدس زرتشتیان اَوِستا نام دارد؛ به معنای اساس و بنیان. این کتاب در زبان‌های اوستایی، پهلوی و سانسکریت ریشه دارد. ابتدا به صورت شفاهی بوده و پس از اسلام به شکل مکتوب در آمده است. اوستا پنج بخش دارد.

مورخان بر این عقیده‌اند که توحیدی بودن یا دوگانه‌پرستی زرتشت روشن نیست و اوستای موجود، این ابهام را رفع نمی‌کند؛ زیرا بخشی از آن در دوخدایی صراحت دارد و از بخشی دیگر توحید استنباط می‌شود. گفته‌اند اکثر علمای مسلمان، دین زرتشت را در اصل شریعتی توحیدی و زرتشتیان را از اهل کتاب می‌دانند.

 

تعالیم زرتشت

احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی و افروخته نگه‌داشتن آن مشخص‌ترین ویژگی این آیین است. این کار با انجام مراسمی خاص در اطراف آتش در معابدی به نام آتشکده به رهبری روحانی‌های زرتشتی انجام می‌شود. سه اصل گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک از سخنان مشهور زرتشتیان است.

برخی آداب و رسوم ایرانیان از قبیل مراسم چهارشنبه سوری و سوگند خوردن به روشنایی چراغ و غیره با تعالیم زرتشتی ارتباط دارد.

در میان زرتشتیان انتظار ظهور سه منجی از نسل زرتشت مطرح است. آنها می‌گویند این منجیان یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل خواهد کرد. بنابر تعالیم زرتشتی جهان هستی سه دوره سه‌هزار ساله دارد و هر یک از این منجیان در پایان هر یک از این سه‌هزار ساله‌ها ظهور خواهند کرد با ظهور آخرین منجی جهان نیز به پایان می‌رسد.

فراماسونری چیست؟

به نام آفریننده عشق

 

اگر به مطالعه ادیان و یا مطالب اسرار آمیز علاقه داشته باشید احتمالا نام فراماسونری را شنیده باشید. موضوعی داغ و پرطرفدار و در عین حال مرموز.

فراماسونری در حقیقت گروه هایی در جهان بوده که مرکز خاصی ندارد و افکار اصلی آنها افکار لیبرال می باشد. اهداف فراماسون ها نظم خاص جهانی یا به قول خودشان نظم نوین جهانی و در نهایت سلطه و احاطه کامل بر جهان است.

شاید در مورد گروه های بیلدربرگ, کمیته 300 و ایلومیناتی مطالبی شنیده باشید و در حقیقت فراماسونری احتمالا منبع و منشا این گروه ها محسوب می شود. در آینده درباره گروه های مذکور مطالبی منتشر خواهد شد.

فراماسونری به یک مکان وابسته نیست اما بیشتر در اروپای غربی (به ویژه انگلستان و فرانسه) و اسرائیل دیده می شود. شاید این طور هم بتوان گفت که فراماسونری فرقه گمراهی از یهود می باشد و تا آنجا پیش می رود که اهداف شیطانی را دنبال می کند (مانند تروریست) و با دیدگاهی صرفا مادی گرایانه و با اعتقاد به اینکه قوم یهود قوم برتر دنیاست فعالیت می کند.

لژ ماسونی واحد سازمانی اصلی فراماسونری است. لژ به طور منظم برای اجرای تجارت (امور) رسمی هر سازمان کوچک (پرداخت صورت‌حساب‌ها، سازماندهی رویدادهای اجتماعی و خیریه‌ای، انتخاب اعضای جدید و غیره) نشست برگزار می‌کند. فراماسونری خودش را به عنوان یک سیستم زیبا از اخلاقیات، پنهان در حکایت و تمثیل و مصور در نمادها توصیف می‌کند.

می‌توان فراماسونری را «کهن‌ترین انجمن‌های اخوت سکولار در جهان» دانست که به «معمار اعظم آفرینش» اعتقاد دارند اما فراماسونری نه دین است و نه جایگزین آن بلکه انجمنی برادرانه است که بسیاری از رهبران ادیان از جمله پاپ‌ها و مراجع تقلید با آن مخالفت شدید می کنند.

هر چند فراماسونری معمولاً به عنوان یک سازمان مخفی شناخته می‌شود اما فراماسون‌ها معمولاً این تعریف را به چالش می‌کشند و سازمان خود را بیشتر یک سازمان خصوصی می‌نامند که تنها بعضی جنبه‌های این سازمان مخفی می‌باشد. معمولاً چنین تعبیری بیان می‌شود که در قرن بیست و یکم این سازمان از حالت یک انجمن سری خارج شده‌ است و بیشتر «انجمنی با یک سری رازها است.»

 

اهداف فراماسون ها

هر چند فراماسون ها و نیز گروه های ایلومیناتی اهداف خود را کارهای خیریه عنوان می کنند اما مسئله فراتر از این است. دیگر کسی نمی تواند انکار کند که هدف اصلی آنها سلطه بر جهان و ایجاد نظم جهانی است به طوریکه جهان باید مطابق میل آنها بچرخد. آنها مسئول خیلی از حوادث و جریان ها در جهان بوده و هستند و حتی همین ویروس کرونا را نیز برخی به همان ها نسبت می دهند.

کلیپ زیر خانمی را نشان می دهد که در سال 1984 میلادی توانست خودش را از گروه ایلومیناتی نجات دهد و اطلاعاتی را افشا سازد.

 

دستورالعمل ها و اذکار عرفانی

به نام آفریننده عشق

 

در مطالب گذشته در مورد مراحل عرفان صحبت کردیم اما اکنون می خواهیم قدم در راه گذاشته و دستورات مجرب عرفانی را خدمت شما معرفی کنیم.

همانطور که قبلا گفتیم بدون رعایت حلال و حرام و بدون داشتن تقوا, سیر و سلوک میسر نیست. حداقل و اولین قدمی که سالک باید بردارد انجام واجبات و ترک محرمات است. انسان باید سعی کند عالما و عامدا ترک واجب و انجام حرامی نداشته باشد.

 

قدم دوم, اهل بیت(ع)

همانطور که قبلا گفته شد بدون ولایت این راه را طی کردن, بیراهه رفتن است. آن چیزی که خیلی از عرفا به آن سفارش کرده اند شرکت در عزاداری امام حسین(ع) و هم چنین زیارت ایشان و توسل به ایشان است. مورد بعدی قرائت زیارت عاشورا است و چه خوب است انسان چه برای سیر و سلوک و چه برای مسائل دیگر, روزی یکبار زیارت عاشورا را قرائت نماید که از افضل زیارات و ادعیه است.

 

قدم سوم, نماز اول وقت

نماز اول وقت کیمیایی است که هر کس آن را ترک کند حقیقتا به زندگی خود ضرر رسانده است. در مورد فضایل و آثار نماز اول وقت سخن کوتاه می کنم و به همین بسنده می کنم که عارف بزرگ سید علی قاضی رضوان الله علیه فرمودند:

  • هر کس نماز اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند!

در مورد نماز اول وقت توضیحات بسیاری در این مقاله گفته شده است.

قدم چهارم, نماز شب

شب زنده داری و نماز شب یکی دیگر از اعمالی است که هم برای آخرت و هم برای دنیا مفید می باشد و به قول عارف کبیر علامه قاضی رضوان الله علیه:

  • و اما نماز شب, پس هیچ چاره و گریزی برای مومنین از آن نیست و تعجب از کسی است که می خواهد به کمال دست یابد در حالیکه برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که حدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب.

نحوه خواندن نماز شب را می توانید در این مقاله مطالعه نمایید.

 

قدم پنجم, اذکار عرفانی

انسان در رابطه با مدتي كه مشغول به اذكار است بايد لبنيات كم بخورد لا اقل يك روز در ميان بخورد و گوشت نيز كم بخورد لا اقل صبح و شام گوشت نخورد و اگر پدر و مادرت تو را به خوردن لبنيات و … امر نمودند اگر با صحبت نرم آنها را قانع نتوانستي بكني بايد به حرف آنها گوش دهي زيرا گوش دادن به حرف پدر و مادر از لبنيات كم خوردن اثرش بيشتر است.

  • ذكر بدون مراقبه فايده ندارد حتي اگر حال هم بياورد زيرا اين حال دوام نخواهد داشت.
  • ذكرها را بايد هر روز به بگويي و يك روز اين ذكر و روز ديگر سراغ ذكر ديگر نروي زيرا اينگونه اثر ندارد.
  1. ذکر یونسیه یعنی لا اِلهَ اِلاّ اَنْت سُبْحانَكَ اِنّي كُنْتُ مِنَ الظالِمين از بهترین اذکار عرفانی است و براي پاره كردن حجابها و نورانيت دل اثر زیادی دارد و اگر تا يك سال در سجده مداوت شود هنگام شب یا بین الطلوعین به تعداد 400 بار (برای عموم مردم) باعث باز شدن چشم برزخي و موجب تجرد روح از جسم و اتصال به ارواح است.
  2. ذکر يا حَيُّ يا قَيّوم یکی دیگر از اذکار موثر عرفانی است که صورت ساده آن به تعداد روزانه 70 مرتبه می توان گفت و صورت سخت تر آن تعداد 3816 مرتبه است (عدد تکسیر این ذکر) و باید به همراه شرایط خاص باشد مانند قلت طعام و کلام
  3. ذكر لا اله الا الله كه علامه طباطبايي فرموده اند تا 40 روز به طرف صبح با توجه 1000 مرتبه می گویی كه حس و حال بندگي از اين راه به دست مي آيد.

 

این مقاله برای اهل عمل تا همین جا کافی است. انشاء الله در آینده مقالات بیشتری در این باره منتشر خواهد شد.

لازم به ذکر است که عزیزان از ذکر شریف صلوات که کامل ترین اذکار است غفلت نکنند. فضایل صلوات را از اینجا می توانید مطالعه نمایید.

ویژگی های امام زمان (عج)

 

به نام آفریننده عشق

 

در این مقاله می خواهیم به ویژگی های شخصیتی و ظاهری حضرت مهدی (عج) اشاره کنیم.

شناخت امام زمان(عج) امری لازم و واجب برای هر شیعه و مسلمان می باشد زیرا اگر کسی امام خود را نشناسد خدای خود را نیز نمی تواند بشناسد و پیامبر اکرم (ص) در اهمیت این امر فرموده اند:

هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است!

حضرت مهدی(ع) تنها امید هر نا امیدی در این دوران است. تنها امید ضعفا, تنها امید فقرا, تنها امید مظلومان, تنها امید کودکان و تنها امید تمام جهانیان برای ظهور یک منجی اصلاح گر و هدایت کننده.

در حدیثی داریم که امام مانند رفیقی دلسوز و پدری مهربان است و این ویژگی در مورد همه ائمه هست خصوصا امام زمان (عج) با توجه به اینکه ایشان در دورانی قرار دارند که ظلم و جور و فسق و فجور به اوج خود رسیده است و مطمئن باشید امام زمان (عج) تمام این سختی ها و مشکلات را می بیند و حتی خودش هم برای ظهور خودش دعا می کند.

 

خصوصیات ظاهری امام

عمران پسر حصين مى‏گويد: به رسول خدا(ص) گفتم: اين مرد (مهدى) را برايم توصيف كن و شمّه ‏اى از حالات او را بيان فرما. پيامبر(ص) فرمود: «او از فرزندان من است؛ اندامش چونان مردان بنى اسرائيل سخت و ستبر است؛ به هنگام سختى و گرفتارى امّت من قيام مى‏كند؛ رنگ چهره ‏اش به عرب‏ها شباهت دارد؛ قيافه ‏اش چون مرد چهل ساله می نمايد؛ صورتش چون پاره ماه می درخشد؛ زمين را پر از عدل و داد مى‏كند آن‏گاه كه آكنده از ظلم و ستم شود. بيست سال زمام امور را در دست دارد و همه شهرهاى كفر، چون قسطنطنيه، روم و… را می گشايد».

امام حسن مجتبى(ع) می فرمايد: «… خداوند عمر حضرت مهدى(عج) را در روزگار غيبت طولانى می ‏گرداند. پس از آن با قدرت بی پايانش او را از چهره جوانى كم‏تر از چهل‏ سال ظاهر می كند.»

امام صادق(ع) می ‏فرمايد: «زمانى كه حضرت قائم(عج) ظهور می كند، مردم او را انكار می ‏كنند و كسى بر او درنگ نمی ‏كند جز آنان كه خداوند در عالم ذر از آنان پيمان گرفته است. آن حضرت در چهره جوانى كامل و موفّق – معتدل – ظاهر می ‏شود.»

ابوبصير می ‏گويد: به امام صادق(ع) گفتم: از پدر شما شنيده ‏ام كه امام زمان(عج) سينه ‏اى گشاده و كتف ‏هايى باز و عريض دارد. حضرت فرمود: «اى ابا محمد! پدرم زره پيامبر(ص) را پوشيد؛ ولى برايش بلند بود؛ به ‏طورى كه بر زمين می ‏رسيد. من نيز آن را پوشيدم؛ ولى بر قامتم بلند بود؛ ولى آن زره بر قامت حضرت قائم چنان مناسب و اندازه است كه بر بدن رسول خدا(ص) اندازه بود و قسمت پايين آن زره كوتاه است؛ به ‏طورى كه هر بيننده گمان می كند اطراف آن را گره زده ‏اند.»

يعقوب پسر شعيب می گويد: امام صادق(ع) فرمود: «آيا نمی خواهى پيراهنى را كه حضرت قائم به هنگام ظهور، بر تن دارد به تو نشان دهم؟» عرض كردم: البته مايلم آن را ببينم. حضرت، صندوقچه‏ اى را خواست و آن را گشود و از آن پيراهن كرباسى بيرون آورد و آن را باز كرد و در گوشه آستين چپ آن لكه خونى بود.
امام(ع) فرمود: «اين پيراهن پيامبر(ص) است و در روزى كه چهار دندان پيشين حضرت را (در جنگ احد) شكستند، آن را بر تن داشت و حضرت قائم(عج) در حالى كه اين پيراهن را بر تن دارد، قيام می كند. من آن خون را بوسيدم و بر ديده خود نهادم. آن‏گاه حضرت لباس را پيچيده و برداشت.»

 

خصوصیات اخلاقی امام

حضرت رضا(ع) می ‏فرمايد: «مهدى(عج) داناترين، بردبارترين و پرهيزگارترين مردمان است. او از همه انسان‏ها بخشنده ‏تر، شجاع‏تر و عابدتر است.»

عثمان بن حمّاد مى‏گويد: در مجلس امام صادق(ع) حاضر بودم كه شخصى به حضرتش عرض كرد: حضرت على (ع) لباسى سخت می پوشيد كه ارزش آن چهار درهم بود؛ امّا شما لباس ارزشمندى بر تن داريد! حضرت در پاسخ فرمود: «على(ع)در زمانى آن لباس را می پوشيد كه مورد انكار و اعتراض قرار نمی گرفت. بهترين لباس هر زمان، لباس مردم آن دوران است. هنگامى كه قائم ما قيام كند، نظير لباس على(ع) را می پوشد و از سياست و خط مشى آن حضرت پيروى مى‏كند.»

حضرت علی (ع) می ‏فرمايد: «حضرت مهدى(عج) در مسير حركت خود به يكى از سادات حسنى كه دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد مى ‏كند؛ حسنى در مقام احتجاج بر می ‏آيد و خود را سزاوارتر به رهبرى می ‏داند. حضرت در پاسخ او می گويد: «من مهدى هستم». حسنى می پرسد: آيا دليل و نشانه ‏اى دارى تا با تو بيعت كنم؟ حضرت به پرنده ‏اى كه در آسمان در حال پرواز است، اشاره مى ‏كند و آن پرنده فرود مى ‏آيد و در دستان حضرت قرار می گيرد. آن‏گاه به قدرت خداوند لب به سخن می ‏گشايد و بر امامت حضرت مهدى(عج) گواهى مى‏دهد.
براى اطمينان بيشتر سيّد حسنى، امام(ع) چوب خشكى را به زمين فرو می برد؛ آن چوب سبز مى‏شود و شاخ و برگ می دهد. بار ديگر، پاره سنگى را از زمين بر مى‏دارد و با يك فشار آن را خرد كرده، همانند خمير نرم مى‏كند.
سيّد حسنى با ديدن آن كرامات به حضرت ايمان مى ‏آورد و خود و همه نيروهايش تسليم امام(ع) می شوند و حضرت او را به عنوان فرمانده نيروى خط مقدّم می گمارد.»

امام باقر(ع) می ‏فرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(ع) ظهور می كند، پرچم پيامبر(ص) و انگشتر سليمان و سنگ و عصاى موسى همراه او خواهد بود. پس به امر حضرت در بين سپاهيان اعلام می شود كه كسى زاد و توشه براى خود و علوفه براى چهارپايان بر ندارد. برخى از همراهان می گويند: او می خواهد ما را به هلاكت بيندازد و مركب‏هاى ما را از گرسنگى و تشنگى نابود كند. اصحاب با حضرت حركت مى ‏كنند. به اوّلين جايى كه می رسند، حضرت سنگ را بر زمين می ‏كوبد و آب و غذا براى نيروها و علوفه براى حيوانات بيرون مى ‏آيد و از آن استفاده مى ‏كنند تا به شهر نجف مى‏ رسند.»

 

این بود خلاصه ای از خصوصیات زیبای قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف

برای دانستن نشانه های غیر حتمی ظهور می توانید این مقاله و برای خواندن نشانه های مفصل آخرالزمان می توانید این مقاله را مطالعه نمایید.

آخرالزمان چه زمانی است؟

 

به نام آفریننده عشق

 

در روایات رسیده از اهل بیت(ع) و هم چنین روایات ادیان دیگر مانند ادیان مسیحی و یهودی اخباری از آخرالزمان و پایان دنیا آمده است.

آخرالزمان معمولا به زمانی گفته می شود که آخرین حجت الهی غیبتی طولانی داشته تا آنجا که مردم به طور کلی سبک زندگی خود را تغییر داده و غرق در مادیات می شوند و در این زمان است که ما باید منتظر منجی بشریت که آن هم در ادیان مختلف با تعابیر گوناگونی آمده است باشیم و پس از آن نیز برپایی قیامت و پایان دنیا…

اما اینکه آخرالزمان چه مشخصاتی دارد و از کجا بدانیم ما در این زمان حضور داریم یا خیر باید به حدیث امام صادق(ع) مراجعه کنیم.

 

120 نشانه آخرالزمان

امام صادق علیه السلام در حدیثی طولانی نشانه های آخرالزمان را برای ما بیان می کنند و وظیفه ما را در این دوران یادآور می شوند:

  1. آنگاه كه ديدي حق مرده و اهل حق از ميان رفتند.
  2. و ديدي كه ستم همه جا را گرفته است.
  3. و ديدي كه قرآن فرسوده شده و بدعتهايي از روي هوا و هوس در مفاهيم آن آمده است.
  4. و ديدي كه دين بي محتوا شده، همانند ظرفي كه آن را واژگون نمايند.
  5. و ديدي كه اهل باطل بر اهل حق بزرگي جويند.
  6. و ديدي كه شر آشكار است و از آن نهي نمي شود و هر كه كار زشت انجام دهد معذورش دارند.
  7. و ديدي كه فسق آشكار گرديده و مردان به مردان و زنان به زنان اكنفا كنند.
  8. و ديدي كه شخص مؤمن سكوت اختيار كند و سخنش را نپذيرند.
  9. و ديدي كه شخص فاسق دروغ گويد و كسي دروغ و افترايش را بر او باز نگرداند.
  10. و ديدي كه بچه كوچك مرد بزرگ را خوار شمارد.
  11. و ديدي كه پيوند خويشاوندي بريده شد.
  12. و ديدي كه هركه را بكار بد بستايند خوشحال گردد و سخن گوينده را به خودش باز نگرداند.
  13. و ديدي كه پسر بچه همان كند كه زنان كنند.
  14. و ديدي كه زنان با زنان تزويج كنند.
  15. و ديدي كه مداحي و چاپلوسي فراوان شده.
  16. و ديدي كه مرد مال خود را در غير راه خدا خرج كند و كسي از او جلوگيري نكند.
  17. و ديدي كه چون شخص مؤمني را ببينند، از كوشش و تلاش او به خدا پناه برند.
  18. و ديدي كه همسايه، همسايه خود را اذيت كند و مانعي براي او در اين كار نباشد.
  19. و ديدي كه كافر خوشحال است از آنچه در مؤمن مي بيند و شاد است از اينكه در روي زمين فساد و تباهي بيند.
  20. و ديدي كه آشكارا شراب بنوشند و براي نوشيدنش گرد هم آيند.
  21. و ديدي كه امر به معروف كننده خوار است.
  22. و ديدي كه فاسق در آنچه خدا دوست ندارد نيرومند و ستوده است.
  23. و ديدي كه اهل قرآن و هر آنكه آن را دوست دارد خوار است.
  24. و ديدي كه راه خير بسته شده و راه شر مورد توجه قرار گرفته است.
  25. و ديدي كه خانه كعبه تعطيل شده و دستور به ترك آن دهند.
  26. و ديدي كه مرد به زبان گويد آن چه را عمل نكند.
  27. و ديدي كه مردان خود را براي استفاده مردان فربه كنند، و زنان براي زنان.
  28. و ديدي كه زندگي مرد از پس او اداره مي شود و زندگي زن از فرج او.
  29. و ديدي كه زنان مانند مردان براي خود انجمنها ترتيب دهند.
  30. و ديدي كه در ميان فرزندان عباس كارهاي زنانگي آشكار شود… و ديدي كه پولدار عزيزتر از مؤمن باشد و ربا آشكار شود و بر آن سرزنش نشود.
  31. و ديدي كه زن براي نكاح مردان با شوهر خود همكاري كند.
  32. و ديدي كه بيشتر مردم و بهترين خانه ها آن ها باشند كه به زنان در هرزگي كمك می كنند.
  33. و ديدي كه مؤمن به خاطر ايمانش غمناك و خوار گردد.
  34. و ديدي كه بدعت و زنا آشكار گردد.
  35. و ديدي كه مردم به شهادت ناحق اعتماد كنند.
  36. و ديدي كه حلال تحريم شود و حرام مجاز.
  37. و ديدي كه دستورات ديني طبق تمايلات اشخاص تفسير گردد.
  38. و ديدي كه مردم چنان در ارتكاب گناه جري شده اند كه منتظر رسيدن شب نيستند.
  39. و ديدي كه مؤمن نتواند كار بد را نكوهش كند جز با قلب.
  40. و ديدي كه مال كلان در راه غضب الهي خرج شود.
  41. و ديدي كه زمامداران به كافران نزديك شوند و از نيكان دوري گزينند.
  42. و ديدي كه واليان در داوري رشوه گيرند.
  43. و ديدي كه پستهاي حساس دولتي به مزايده گذارده شود.
  44. و ديدي كه مردم با محارم خود نزديكي كنند.
  45. و ديدي كه به حرف تهمت و سوء ظن مردم را بكشند.
  46. و ديدي كه مرد به خاطر آميزش با زنان مورد سرزنش قرار گيرد. (همجنس بازي رواج مي يابد)
  47. و ديدي كه مرد از كسب زنش از هرزگي نان مي خورد و آن را مي داند و به آن تن در ميدهد.
  48. و ديدي كه زن بر مرد خود مسلط مي شود و كاري را كه مرد نمي خواهد انجام مي دهد و به شوهر خود خرجي مي دهد.
  49. و ديدي كه مرد، زن و كنيزش را كرايه مي دهد و به خوراك و پوشيدني پستي تن در مي دهد.
  50. و ديدي كه سوگند هاي بناحق بنام خدا بسيار گردد.
  51. و ديدي كه قمار آشكار گردد.
  52. و ديدي كه شراب را بدون مانع علنا بفروشند.
  53. و ديدي كه زنان مسلمان خود را در اختيار كافران مي گذارند.
  54. و ديدي كه لهو لعب آشكار گشت و كسي كه از كنار آن عبور مي كند از آن جلو گيري نكند.
  55. و ديدي كه مردم شريف را خوار كند كسي كه مردم از تسلطش ترس دارند.
  56. و ديدي كه نزديكترين مردم به فرمانروايان كسي است كه به دشنام گويي ما خانواده ستايش شود.
  57. و ديدي كه هر كس ما را دوست دارد دروغگويش دانند و شهادت او را نپذيرند.
  58. و ديدي كه برسر گفتن حرف زور و ناحق مردم با يكديگر رقابت كنند.
  59. و ديدي كه شنيدن قرآن كريم بر مردم سنگين و گران آيد و در عوض شنيدن سخنان با طل براي مردم آسان است.
  60. و ديدي كه همسايه همسايه را گرامي مي دارد از ترس زبانش.
  61. و ديدي كه حدود خدا تعطيل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل كنند.
  62. و ديدي كه مساجد طلا كاري شده است.
  63. و ديدي كه راستگو ترين مردم پيش آنان ، مفتريان دروغگو مي باشند.
  64. و ديدي كه شر و سخن چيني آشكار گردد.
  65. و ديدي كه ستمكاري شيوع  یافته است.
  66. و ديدي كه غيبت را سخن نمكين مي شمارند و مردم همديگر را بدان مژده دهند.
  67. و ديدي كه براي غير خدا به حج و جهاد روند.
  68. و ديدي كه سلطان به خاطر كافر مؤمن را خوار گرداند.
  69. و ديدي كه خرابي و ويراني بيش از عمران و آبادي است.
  70. و ديدي كه زندگي مرد از كم فروشي اداره مي شود.
  71. و ديدي كه خونريزي را آسان مي شمارند.
  72. و ديدي كه مرد براي غرض دنيايي، رياست مي طلبد و خود را به بد زباني مشهور مي سازد تا از او بترسند و كارها به او واگذارند.
  73. و ديدي كه نماز را سبك شمارند.
  74. و ديدي كه مرد مال بسيار دارد ولي از وقتي كه آن را پيدا كرده، زكات آن را نپرداخته است.
  75. و ديدي كه قبر مردها را بشكافند و آنها را بيازارند و كفنهايشان را بفروشند.
  76. و ديدي كه آشوب بسيار است.
  77. و ديدي كه مرد روز خود را به نشئه بسر برد و شب را به مستي صبح كند و به وضعي كه مردم درآنند اهميت ندهد.
  78. و ديدي كه با حيوانات عمل زشت انجام مي دهند.
  79. و ديدي كه حيوانات همديگر را بدرند.
  80. و ديدي كه مرد به مصلي رود ولي چون برمي گردد جامه به تن ندارد.
  81. و ديدي كه دل مرد سخت و چشمانشان خشك و ياد خدا بر آنان سنگين آيد.
  82. و ديدي كه كسبهاي حرام شيوع يافته و بر سر آن رقابت كنند.
  83. و ديدي كه نماز خوان براي ريا و خود نمايي نماز مي خواند.
  84. و ديدي كه فقيه براي غير دين فقه مي آموزد و دنيا و رياست طلب مي كند.
  85. و ديدي كه مردم دور كسي را گرفته اند كه قدرت دارد.
  86. و ديدي كه هر كسي روزي حلال مي جويد مورد سرزنش قرار مي گيرد و جوينده حرام مورد ستايش و تعظيم.
  87. و ديدي كه در مكه و مدينه كارهايي مي كنند كه خداوند دوست ندارد و كسي هم نيست كه مانع شود و هيچ كس آنها را از اين اعمال زشت باز نمي دارد.
  88. و ديدي كه آلت لهو و لعب در مكه و مدينه آشكار مي گردد.
  89. و ديدي كه اگر كسي سخن حق مي گويد و امر به معروف و نهي از منكر مي كند ديگران او را نصيحت كنند و بگويند: اين كار بر تو لازم نيست.
  90. و ديدي كه مردم به همديگر نگاه مي كنند و به مردم بدكار اقتدا نمايند.
  91. و ديدي كه راه خير به كلي خالي است و كسي از آن راه نمي رود.
  92. و ديدي كه مرده را به مسخره مي گيرند و كسي براي مرگ او غمگين نشود.
  93. و ديدي كه هر سال بدعت و شرارت بيشتر مي شود.
  94. و ديدي كه مردم و انجمنها پيروي نمی کنند مگر از توانگران.
  95. و ديدي كه به فقير چيزي بدهند درحاليكه به او بخندند و براي غير خدا به او ترحم نمايند.
  96. و ديدي كه نشانه هاي آسماني پديد آيد ولي كسي از آن هراس نكند.
  97. و ديدي كه مردم در حضور جمع همانند بهائم مرتكب عمل جنسي شوند و هيچ كس از ترس، كار زشت را انكار نكند.
  98. و ديدي كه مردم در غير اطاعت خدا زياده خرج كنند ولي در مورد اطاعت خدا از كم هم دريغ كنند.
  99. و ديدي كه بي احترامي به پدر و مادر آشكار گردد و مقام آنها را سبك شمارند و حال آنها در پيش فرزند از همه بدتر باشد.
  100. و ديدي كه زنها بر حكومت غالب گشته و پستهاي حساس را قبضه كنند و كاري پيش نرود جز آنچه طبق دلخواه آنان باشد.
  101. و ديدي كه پسر به پدر خود افترا زند و به پدر و مادر خود نفرين كند و از مرگشان خوشحال گردد.
  102. و ديدي كه اگر روزي بر مردي بگذرد و در آن روز گناهي بزرگ مرتكب نشده باشد مانند هرزگي يا كم فروشي و يا انجام كار حرام يا مي خوارگي ، آن روز گرفته و غمگين است و خيال مي كند كه روزش به هدر رفته و عمرش در آن روز بيخود تلف شده است.
  103. و ديدي كه سلطان مواد غذايي را احتكار مي كند.
  104. و ديدي كه حق خويشاوندان پيامبر (خمس) به نا حق تقسيم شود و بدان قمار بازي كنند و ميخوارگي نمايند.
  105. و ديدي كه با شراب مداوا كنند و براي بيمار نسخه نمايند و بدان بهبودي جويند.
  106. و ديدي كه مردم در مورد ترك امر به معروف و نهي از منكر همگی يكسان شوند.
  107. و ديدي كه منافقان و اهل نفاق سر و صدايي دارند و اهل حق بي سر و صدا و خاموشند.
  108. و ديدي كه براي اذان گفتن و نماز خواندن مزد بگيرند.
  109. و ديدي كه مسجدها پر است از كسانيكه ترس از خدا ندارند و براي غيبت و خوردن گوشت اهل حق به مسجد آيند و در مساجد از شراب مست كننده توصيف كنند.
  110. و ديدي كه شخص مست از خرد تهي گشته و بر مردم پيش نمازي كند و به مستي او ايراد نگيرند و چون مست گردد گراميش دارند.
  111. و ديدي كه هر كه مال يتيمان بخورد به شايستگي او را بستايند.
  112. و ديدي كه قضات به خلاف دستور خدا داوري كنند.
  113. و ديدي كه زمامداران از روي طمع خيانتكاران را امين خود سازند.
  114. و ديدي كه ميراث حق را فرمانروايان بدست افراد بدكار و بي باك نسبت به خدا داده اند، از آنها حق حساب بگيرند و جلوي آنها را رها سازند تا هرچه خواهند انجام دهند.
  115. و ديدي كه بر فراز منبر ها مردم را به پرهيزكاري دستور دهند ولي خود گوينده به دستورش عمل نكند.
  116. و ديدي كه وقت نماز را سبك شمارند.
  117. و ديدي كه صدقه به وساطت ديگران به اهل آن دهند و بخاطر رضاي خدا ندهند، بلكه روي درخواست مردم و اصرار آنها بپردازند.
  118. و ديدي كه تمام هم و غم مردم شكم و عورتشان است و باكي ندارند كه چه بخورند و با چه آميزش كنند.
  119. و ديدي كه دنيا به آنها روي آورده است.
  120. و ديدي كه نشانه هاي حق مندرس گشته است.

در چنين موقعي مواظب خود باش و نجات خود را از خداوند بخواه.

 

یکی دیگر از مسائلی که ما باید در مورد آن اطلاع داشته باشیم نشانه های ظهور به خصوص سفیانی است که برای مطالعه این موضوعات می توانید به لینک های مربوطه مراجعه نمایید.

مدیتیشن چیست؟

به نام آفریننده عشق

 

در این مقاله می خواهیم به بحث مدیتیشن یا درون‌ کاوی که در سال های اخیر در جهان محبوب گشته است بپردازیم.

مدیتیشن یا مراقبه به‌‌ طور کلی فنون و روش تسلط بر ذهن است. در مدیتیشن مهارت‌های مختلفی مانند تسلط بر ذهن به دست می‌ آید. افراد به دلایل و اهداف مختلف دینی و غیر دینی مدیتیشن می‌کنند.

بسیاری از آئین‌های مدیتیشن و برخی از دین‌ های بزرگ به خصوص ادیان شرقی نظیر هندو و بودایی روش‌های مدیتیشن را نیز انجام می دهند. اکثر روش‌های محبوب مدیتیشن ریشه شرقی دارند.

مدیتیشن و مراقبه ممکن است استرس، اضطراب، افسردگی و درد را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و باعث افزایش آرامش، درک و رفاه شود.

یکی از اصلی ترین مکتب های مدیتیشن ذن می باشد که ریشهٔ آن به دوران تانگ در چین باز می‌گردد. در مراقبهٔ ذن ممکن است به غیر از خیره نگری، ابزارهای دیگری مثل کوآن‌ ها نیز به کار گرفته شوند. در کتاب «صدای یک دست» و «دروازهٔ بی دروازه» نمونه‌هایی از این کوآن‌ ها به چشم می‌خورد.

 

آثار مدیتیشن

TM (یکی از روش های مدیتیشن) در سال ۱۹۶۰ هنگامی که ماهاریشی ماهش یوگی آن را به آمریکا برد، عمومی شد. در این زمان، گزارشهایی از یوگی‌ها و استادان مدیتیشن هندی که قادر به دگرگونی در حالات آگاهی و کنترل اعمال بدن مانند فشار خون بودند، به غرب رسید. این موارد جرقه‌هایی برای محققان غربی و کسانی که بر روی روش‌های سلامتی کار می‌کردند – و عده زیادی از مردم -برای شروع تحقیقات دربارهٔ عامل نهانی افزایش سلامتی این تکنیک‌های قدیمی شد.

در سال ۱۹۷۵ هنگامی که هربرت بنسن (Herbert Benson)، یکی از پزشکان پرآوازه دانشگاه هاروارد، کتاب مشهور خود به نام «پاسخ آرمیدگی» (Relaxation Response) را منتشر کرد، اعتماد به این تکنیک‌ها بیشتر شد. این کتاب نشان می‌داد که مدیتیشن چگونه توانسته به درمان فشارخون بالا، دردهای مزمن، بیخوابی و بسیاری از بیماری‌های جسمی کمک کند. امروزه مدیتیشن به عنوان یک درمان کمکی برای کاهش درد و کنترل استرس پذیرفته شده‌ است و در بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی در سراسر آمریکا آموزش داده شده و با بیماران تمرین می‌شود.

  • ناگفته نماند که ممکن است بعضی از روش های مدیتیشن خصوصا یوگا به مسائل اعتقادی یا حتی فراماسونری و شیطان پرستی مربوط باشد لذا قبل از انجام مدیتیشن حتما از سالم بودن حرکات اطمینان حاصل نمایید.

 

در بین انواع و اقسام مدیتیشن, ما به شما مراقبه های سالم مانند مراقبه های فرشتگان و پیامبران را توصیه می کنیم که اگر به درستی انجام شود عوارضی نخواهد داشت. برای آشنایی با مراقبه فرشتگان این مقاله را مطالعه نمایید.

فضایل ذکر صلوات

 

به نام آفریننده عشق

 

در این مقاله می خواهیم در مورد یکی از بهترین و کم عارضه ترین اذکار یعنی صلوات مطالبی ارائه دهیم.

ذکر صلوات را سعی کنید به طور کامل بفرستید یعنی به این شکل:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ذکر صلوات را می توان هم برای دنیا خواند و هم برای آخرت و هر دو اثر مادی و معنوی در این ذکر وجود دارد تا جایی که در حدیث داریم ذکر صلوات نه تنها یکی از بهترین اذکار بلکه یکی از بهترین و سنگین ترین اعمال در روز قیامت محسوب می شود. لذا شایسته است که مومنین از روزی صد عدد صلوات که شاید پنج دقیقه طول بکشد امتناع نورزند.

هم اکنون می پردازیم به احادیثی از اهل بیت(ع) که در مورد این ذکر شریف آمده است:

 

  • حضرت باقر و یا حضرت صادق علیهما السلام میفرمایند:
    سنگینترین عملی كه روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده میشود، صلوات بر محمد و اهل بیت گرامی ایشان علیهم السلام است.
  • حضرت امام هادی علیه السلام فرمودند:
    خدای متعال حضرت ابراهیم (عَلَی نَبِینا وآلهِ وعلیه السلامُ) را دوست و خلیل خود انتخاب کرد، به خاطر آنکه ایشان بر محمد و اهل بیت گرامیش علیهم السلام بسیار صلوات میفرستاد.
  • پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
    كسی كه در نوشته ها صلوات بر من را بنویسد، تا زمانی كه نام من در آن نوشته باشد فرشتگان برای او استغفار میكنند.
  • حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
    هرگاه كسی از شما دست به دعا برداشت، پس دعایش را با صلوات آغاز نماید؛ زیرا صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله دعایی پذیرفته شده است و خدای متعال برتر از آن است که بخشی از دعا را قبول کرده و بخش دیگر از آن را ردّ نماید.
  • حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
    كسی كه یك مرتبه با نیت (پاك و پسندیده) و با اخلاص کامل صلوات بر پیامبر و خاندان گرامیشان بفرستد، خدای متعال یکصد حاجت او را برآورده میكند: سی حاجت از حوائج دنیا، و هفتاد حاجت از حوائج آخرتش را.
  • حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
    چون نام پیغمبر برده شود، بسیار بر او صلوات بفرستید؛ زیرا هر که یک مرتبه بر پیامبر صلوات بفرستد خدای متعال هزار مرتبه به همراه هزار گروه از ملائکه بر او درود میفرستد و هیچ مخلوقی از آفریدههای الهی باقی نمی ماند مگر آنکه – به خاطر صلواتِ خدا و ملائکه – بر آن بنده صلوات میفرستد، پس اگر کسی در فرستادنِ صلواتِ با این فضیلت میل و رغبتی پیدا نکند، او شخصی نادان و فریب خورده بوده، و خدا و رسول و اهل بیت رسولش از چنین شخصی بیزارند.
  • امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
    هر که بعد از نماز صبح و ظهر (در روز جمعه و در سایر ایّام هفته) بگوید: ألّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم نمیمیرد تا آنکه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را درک کند.
  • پیامبر اسلام صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ فرمودند:
    هر که از روی محبت و دوستی نسبت به من، هر روز سه مرتبه و هر شب سه مرتبه صلوات فرستد، خداوند بر خود لازم نموده است که از گناهان آن شب و روز او درگذرد.
  • گلی را به حضرت صادق علیه السلام تقدیم کردم. حضرت آن را گرفته، بوئیدند و بر دیدگانشان نهادند، آن گاه فرمودند: هر گاه کسی گُلی را بگیرد و آن را ببوید و بر چشمانش بنهد و بگوید: ألّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ پیش از آن که آن گل را بر زمین قرار گیرد، گناهانش آمرزیده میشود.
  • پیامبر اسلام صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ فرمودند:
    هر کسی که پایانِ گفتارش صلوات بر من و علی بن أبی طالب علیهما السلام باشد داخل بهشت خواهد شد.
  • عبد السلام بن نعیم به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد:
    به داخل كعبه رفتم و دعایی به خاطرم نیامد جز صلوات بر محمّد و آل محمّد، حضرت فرمودند: بدان که هیچ کس عملی برتر و با فضیلتتر از عمل تو را انجام نداده است.
  • از شامگاه پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلمهایی از طلا و لوحهایی از نقره، از آسمان به سوی زمین میآیند و تا غروبِ روز جمعهِ ثواب هیچ عملی را نمینویسند به جز صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام.
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
    جبرئیل نزد من آمد و عرض کرد: کسی نیست که بر شما صلوات بفرستد مگر آن که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات میفرستند، و هر که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات فرستد از اهل بهشت خواهد بود.
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
    نزدیکترین شما به من در روز قیامت، کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران بر من صلوات فرستند.
  • در شب معراج، پیامبر صلی الله علیه و آله فرشتهای را دیدند که مقدارِ قطرات باران را محاسبه میکرد، آن فرشته عرض کرد: ای رسول خدا، حساب و شمارشی است که من با تمامِ توانِ خود، نمیتوانم آن را شمارش کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: آن چه حسابی است!؟  فرشته گفت: هر گاه گروهی از امت شما در جایی جمع شوند و پس از شنیدن نامتان بر شما صلوات فرستند، من از محاسبه ثواب آنان عاجزم.
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در فضیلت ماه مبارک رمضان فرمودند:
    هر کس که در این ماه بر من زیاد صلوات فرستد، خدای متعال کفّه حسنات او را سنگین میکند در آن روزی که کفّه حسنات همه سَبک و خالی باشد.

 

شما می توانید فضایل ذکر شریف لا اله الا الله که یکی دیگر از بهترین اذکار می باشد را از این مقاله بخوانید.

 

آیا موجودات فضایی وجود دارند؟

به نام آفریننده عشق

 

شاید در گوگل مباحثی را پیرامون یوفو ها یا همان بشقاب پرنده ها خوانده باشید. دیگر کسی در جهان نمی تواند منکر وجود یوفو ها شود زیرا به وفور و تقریبا در تمامی کشور ها آنها دیده شده اند و آن چیزی که مسئله را جذابتر می کند اینست که دولت ها آنها را به خود نسبت نمی دهند و وانمود می کنند که اطلاعات زیادی از این اشیاء ناشناخته ندارند.

 

موجودات بیگانه در روایات

اگر بخواهیم از منظر دینی به این موضوع نگاه کنیم احادیثی را می یابیم که به طور مختصر از موجودات فرازمینی سخن گفته است و از آنها به عنوان “آدم های دیگر” یاد کرده است.

  • امام باقر (ع) می فرماید: آیا گمان می کنی که خداوند, تنها یک جهان آفریده و انسانی جز شما را خلق نکرده است؟! به خدا سوگند خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار نوع انسان آفریده است و شما در آخرین جهان و آخرین انسان ها هستید. (توحید صدوق ص 277)
  • امام باقر (ع) در حدیث دیگری می فرماید: همانا آن سوی ماه, سیارات متعددی آفریده شده است که در آنها مخلوقات فراوانی وجود دارند در حالیکه نمی دانند خداوند انسان را آفریده است. (بحارالانوار ج 27 ص 46)
  • امام صادق(ع) نیز می فرماید: خداوند هزاران عالم آفرید که هر یک از آنها از هفت آسمان و زمین بزرگتر است و ما حجت خدا هستیم بر تمام این عوالم. (بحارالانوار ج 27 ص 41)
  • در قرآن کریم آمده است: و از نشان های خدا آفرینش آسمان ها و زمین است و آنچه از موجودات که میان آن دو پراکنده است. (سوره شوری آیه 29)

این ها برخی از آیات و روایاتی است که بطور مستقیم یا غیر مستقیم به وجود موجودات فضایی اشاره کرده است. اما اگر منطقی به این قضیه نگاه کنیم باز هم وجود موجودات فرازمینی غیر عقلانی به نظر نمی رسد زیرا چطور ممکن است میلیاردها سیاره و کهکشان خالی از سکنه باشد و بیهوده آفریده شده باشد.

 

نظرات دانشمندان

اکنون نظرات دانشمندان بزرگ را در مورد این قضیه اسرار آمیز یعنی وجود حیات فرازمینی یادآور می شویم.

نیکلا تسلا

نیکلا تسلا با آزمایش اختراع جدیدش، به این باور رسیده بود که موجودات سیاره‌‌ های بیگانه در حال برقراری ارتباط با زمینیان هستند. پس از این رویداد، او تصمیم گرفت گیرنده‌های رادیویی قوی‌تری بسازد تا این سیگنال‌ها را رمزگشایی نماید. در واقع او سعی داشت همان سیگنال‌های رادیویی را با کیفیت بهتری بشنود؛ اما در ادامه، شنیدن صدای موجودات فضایی نیکولا تسلا را متحیر ساخت!

تسلا معتقد بود که بیگانگان در حال صحبت با ما هستند، او با وجود آنکه با زبان ارتباطی آنان نا آشنا بود، کاملا می‌توانست آنان را درک کند. تسلا در یادداشت‌های خود آورده بود که موجودات دیگر سیارات به طور مداوم در حال صحبت با سایر سیاره‌ها همسایه هستند.

 

استیون هاوکینگ

استیون هاوکینگ مدعی شده بود هرگونه تلاش از سوی ساکنان کره زمین برای ارتباط با همسایگان فرازمینی خود به قتل‌ عام آن‌ها از سوی این موجودات خواهد انجامید.

برجسته‌ترین فیزیکدان نظری جهان می‌گوید علیرغم اینکه احتمال دارد موجودات فضایی در سیاره «گلیز 832 سی» که اوایل سال میلادی جاری کشف شد، سکونت داشته باشند؛ این موجودات از تلاش‌ های ساکنان کره زمین برای تماس با آن‌ها خشنود نخواهند شد.

 

مایکل ولف

دانشمند آمریکایی دکتر مایکل ولف مدعی شده بود که بیش از ۲۵ سال با مجوز سطح ” بالاتر از فوق سری ” مامور دولت بوده و عمدتا روی پروژه های علمی انسان / موجود بیگانه  کار می کرده است. او طی سالهای آخر زندگیش اوقاتش را به سخن گفتن درباره پنهان کاری در مورد یوفوها و فرازمینی ها با روزنامه نگاران گوناگون می گذراند. رئیس او در شورای امنیت ملی ( NSC ) به او این اجازه را داده بود که اطلاعات سری را به شکل کنترل شده افشا کند.

 

این تنها گوشه ای از سخنان دانشمندان و سیاستمداران در مورد وجود بیگانه های فضایی است که در آینده مقالات بیشتری از این افشاگری ها منتشر خواهد شد که برخی از آنها را می توانید از بخش تجربیات مردمی بخوانید.

تمامی ادیان جهان

 

به نام آفریننده عشق

 

دین یکی از مقوله های اصلی زندگی هر کسی است و انسان غالبا نیاز به خدا را همچون نیاز به هوا و غذا جزء نیازهای خودش می داند.

انسان در آن زمان که به دنیا می آید کمی که بزرگتر می شود و می تواند پدر و مادر خویش را بشناسد, خدای خودش را نیز می شناسد و این موضوع را بارها در مورد کودکان دیده ایم و دلیل این امر چیزی نیست جز فطرت خدا آشنا.

انسان می داند که این کره زمین, ماه, خورشید, منظومه شمسی, کهکشان راه شیری و کهکشان های دیگر, ستارگان, سیاه چاله ها و حتی عوالم دیگر دارای خالق می باشند و این موضوع بدیهی است و انکار آن مانند انکار این است که در نبود انسان بگوییم این خانه ها, ساختمان ها و خودرو ها را کسی نساخته است و خود بخود بوجود آمده اند!

بعضی در این مواقع به بیگ بنگ یا همان انفجار بزرگی که در اول خلقت رخ داد متوسل می شوند اما نمی دانند که این عناصر بیگ بنگ را چه کسی ساخته و اصلا چه کسی باعث بوجود آمدن آن شده است؟ هر فعلی فاعلی دارد و این قضیه نیز باید فاعلی داشته باشد. خلاصه آنکه اعتقاد به وجود داشتن خدا در بین اکثر انسانهای خردمند دیده می شود اما مسئله دیگری که به آن پرداخته می شود دین و باور است.

 

پیامبران الهی

مگر می شود خداوند انسان را در این جهان به این بزرگی آفریده باشد و او را با همه سوالات و ابهام های خویش تنها گذاشته باشد. این که من از کجا آمده ام؟ آمدنم برای چه بوده است؟ وظیفه ام چیست و چه کار باید بکنم؟ آیا باید بت هایی را که به دست خود ساختم بپرستم؟ اینجاست که علاوه بر عقل و فطرت او پیامبران الهی علیهم السلام به مدد او می آیند و با اندیشه, منطق و البته معجزه پاسخ سوال های انسان را خواهند داد.

اکنون این سوال پیش می آید که مگر پیامبران الهی یک خدا را نمی پرستیدند پس گوناگونی ادیان از کجا حاصل شده است؟

پاسخ آن است که دلیل اصلی این چند دسته شدن ادیان, یاوران پیامبران می باشند که گمراه شده و برای سودجویی خود ادیان را به نفع خود تغییر دادند و نگذاشتند که هر پیامبر جانشین راستین خود را معرفی کند و یا سخنان او را دچار تحریف کردند.

سوال بعدی که با آن مواجه می شویم آنست که چرا سبک دینداری و خداپرستی پیامبران باهم متفاوت بوده است؟

پاسخ این سوال این است که اولا سبک اصلی دینداری پیامبران متفاوت نبوده و اصل همه ادیان الهی بر پایه توحید است و معمولا بعد از توحید, معاد ذکر می شود. اما تفاوت های اندکی هم که در ادیان الهی وجود دارد به دلیل نداشتن طاقت و فهم اندک مردمان روزگار پیامبران پیشین می باشد. مثلا آمده است که در دوران حضرت عیسی (ع) نیز نماز و حجاب وجود داشته است اما کیفیت آن متناسب با اوضاع مردم آن روزگار بوده است.

 

فهرست ادیان جهان

در نمودار زیر فهرست ادیان اصلی مردم در سال 2005 به همراه میزان پیروان آنها ذکر شده است.

 

 

در این نمودار ادیان سازمان یافته بر اساس رتبه جمعیت گردآوری شده است.

 

در این نمودار نیز گروه‌های اصلی ادیان بر اساس منطقه آنها ذکر شده است.

 

در مقالات آینده جزئیات ادیان مختلف را برای شما بازگو خواهیم کرد.


 

مراحل عرفان کدامند؟

به نام آفریننده عشق

 

در مطلب گذشته به توضیحات مختصری در مورد عرفان پرداختیم. در این مقاله می خواهیم وارد جزئیات شده و مراحل و درجات مختلف عرفان را با برای شما بیان کنیم.

مراحل عرفان و سیر و سلوک

مراحل عرفان را می توان از مناظر متفاوتی دسته بندی کرد. می توان آنها را از باب روایات بررسی کرد, می توان نظرات عرفای بزرگ را در آن وارد کرد و هم چنین می توان کمی محتوای شاعرانه به آن داد و آن را زیباتر کرد. در ابتدا ما مراحل عرفان را که توسط یکی از عارفان و شاعران معروف قرن ششم یعنی عطار نیشابوری رضوان الله علیه بیان شده است و نام آن را هفت شهر عشق گذاشته است برای شما می گوییم.

از منظر عطار نیشابوری عرفان هفت مرحله دارد و نخستین مرحله آن «جستجو و طلب» است، باید در راه مقصود کوشید. دوم مقام «عشق» است که بی‌درنگ باید به راه وصال گام نهاد. سوم «معرفت» است که هر کس به قدر شایستگی خود راهی برمی‌گزیند. چهارم «استغنا» است که مرد عارف باید از جهان و جهانیان بی‌نیاز باشد. پنجم مقام «توحید» است که همه چیز در وحدت خدا مشاهده می‌شود. ششم مقام «حیرت» است که انسان در می‌یابد که دانسته‌های او بسیار اندک و محدود است. هفتم مقام «فنا» است که تمام شهوات و خودپرستی‌های آدمی از او زایل می‌شود و می‌رود تا به حق واصل شود و در واقع از این فنا به بقا می‌رسد.

 

اما امام خمینی رضوان الله علیه مراحل عرفان را چهار مرحله می داند و آن را این گونه توصیف می کند:

1. سیر از خلق به حق مقید نه حق مطلق.

2. سیر از حق مقید به حق مطلق.

3. سیر از حق به سوی خلق حقّی به واسطه حق.

4. سیر از خلقی که همان حق است یعنی از حضرت اعیان ثابته به سوی خلق؛ یعنی به سوی اعیان خارجی (به وسیله حق) یعنی به وجود حقانی خودش.

شاید طبقه بندی امام خمینی برای بعضی گنگ و نامفهوم باشد اما از حیث عرفان نظری قابل تامل است.

 

احمد غزالی در کتاب «بحر الحقیقه» سیر و سلوک را در «هفت بحر» ارائه داده است که عبارتند از:

1. بحر معرفت: که گوهر آن «یقین» است و این معرفت عبارت است از غرق شدن عارف در وجود، جمال و کمال او.

2. بحر جلال: که گوهر آن حیرت است.

3. بحر وحدانیت: که گوهر آن حیات است.

4. بحر ربوبیت: که گوهر آن بقاء است.

5. بحر الوهیت: که جانمایه آن وصال است.

6. بحر جمال: که جان و سرّ آن رعایت است (استغراق در لطافت و اضافت).

7. بحر مشاهد: که گوهر آن «فقر» است.

علامه حسن زاده آملی رضوان الله علیه نیز در شعری چهار مرحله مختصر برای عرفان ذکر کرده اند:

سرمایه راهرو حضور و ادبست

آن گاه یکی همت و دیگر طلبست

ناچار بُوَد رهرو ازین چار اصول

ورنه به مراد دل رسیدن عجبست

 

این خلاصه ای بود از مراحل عرفان نظری اما اگر بخواهیم مراحل عرفان عملی که پاسخ سوال “چه باید بکنم؟” است را بگوییم توضیحات و تفصیلاتی را می طلبد که در این مقاله نمی گنجد و شما می توانید بخشی از آن را از این مطلب مطالعه نمایید.