زندگینامه حضرت ابوالفضل (ع)
به نام آفریننده عشق
عباس بن علی بی ابیطالب (سال ۲۶ قمری-سال ۶۱ قمری) مشهور به ابوالفضل علیه السلام پنجمین پسر امام علی(ع) و اولین فرزند ام البنین است. مهم ترین فراز زندگی او حضور در واقعه کربلا و شهادت در روز عاشورا است.
مادر عباس، توسط عقیل که نسبشناس بود به امام علی(ع) معرفی شده بود. امام علی(ع) از عقیل خواسته بود همسری برای او پیدا کند که بتواند فرزندان دلیر و شجاعی به دنیا بیاورد. برخی نقل کردهاند که در شب عاشورا، زهیر بن قین بعد از اطلاع از اماننامهٔ شمر به عباس(ع) گفت ای پسر امیرالمؤمنین، زمانی که پدرت خواست ازدواج کند به عمویت عقیل گفت که برایش زنی از تبار دلاوران اختیار کند تا برای او فرزندی دلیر و شجاع به دنیا بیاورد، فرزندی که یاور حسین(ع) در کربلا باشد.
سید عبدالرزاق موسوی مقرم نیز به نقل از کتاب «الجريدة في أصول أنساب العلويين» نقل کرده که عباس(ع) فرزندی به نام فضل داشته ازاین رو او را ابوالفضل نیز می خوانند. به گفته برخی پژوهشگران، درباره زندگی عباس تا قبل از واقعه کربلا اطلاعات تاریخی چندانی در دسترس نیست. تنها ماجرایی که از زندگی او نقل شده حضور در جنگ صفین است و باقی آنچه وجود دارد مربوط به واقعه کربلا است.
در سال تولد عباس(ع) اختلاف است. این اختلافات احتمالاً ناشی از نقل سن عباس(ع) در زمان شهادت پدرش امام علی(ع) است که برخی آن را بین ۱۶ تا ۱۸ سال میدانند. قول مشهور این است که عباس در ۲۶ق در مدینه به دنیا آمد. روز تولد او را ۴ شعبان دانسته اند. عباس(ع) با لبابه نوه عباس بن عبدالمطلب بین سالهای ۴۰ تا ۴۵ قمری ازدواج کرد. فرزندان حضرت عباس از مشهورترین تبار علویان بودند و بسیاری از آنها عالم، شاعر، قاضی و حاکم بودند. گستردگی نسل حضرت عباس از شمال آفریقا تا ایران گزارش شده است.
حضور عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از کتابهای متأخر نقل شده است. او در این جنگ از جمله افرادی بود که به فرماندهی مالک اشتر در جنگ صفین به فرات حمله کردند و برای لشگریان امام علی(ع) آب برداشتند. در همین کتابهای متأخر کشته شدن ابن شعثاء از شام و هفت تن از پسرانش به دست عباس نیز جزو حوادث جنگ صفین نقل شده است. به گفته برخی از نویسندگان، مردم شام قدرت ابن شعثاء را برابر با هزار سوار میدانستهاند.
حضور در واقعه کربلا مهمترین فراز زندگی عباس بن علی است و اهمیت او نزد شیعیان ناشی از نقشی است که در واقعه کربلا داشته است. عباس را یکی از برجسته ترین شخصیتهای قیام امام حسین(ع) عنوان کردهاند. یکی از مهمترین مسوولیتهای حضرت عباس(س) در روز عاشورا پرچم داری بود که امام حسین(ع) صبح عاشورا این سمت را به وی سپرد.
وقتی دشمن آب را بر کاروان امام حسین(ع) بست و تشنگي به حرم و اصحاب فشار آورد، امام، برادرش عباس را همراه سي اسب سوار و بيست نفر پياده نظام با بيست مشک آب روانهی شریعه نمود تا آب بياورند. آنها شبانه حرکت کردند تا به شریعه نزديک شدند. در همين حال ياران عمرو بن حجاج از راه رسیدند و قصد ممانعت از رسیدن به شریعه را کردند، اما حضرت عباس و یارانش دشمن را عقب رانده و خود را به شریعه رسانده و بعد از پر كردن مشكها قصد بازگشت داشتند که عمروبن حجاج و یارانش، بر آنان هجوم بردند.
عباس بن علی و نافع بن هلال بر دشمن تاختند تا افراد پياده که آب همراه داشتند، از تيررس دشمن دور شدند. سوارکاران همچنان راه را بر دشمن بستند تا پیاده نظام ها آب را به اردوگاه رساندند. شب پنج شنبه روز نهم محرم، شمر مقابل اصحاب حسين سلام الله علیهم ايستاد و گفت: پسران خواهرم كجا هستند؟! عباس، جعفر و عثمان از خيمه بيرون آمده و گفتند: چه میخواهی؟ شمر گفت: شما در امان هستيد. آنها گفتند: اگر تو دايی ما هستی خدا تو و امان نامهات را لعنت كند. تنها برای ما امان نامه آوردی و پسر پيامبر را رها کردی!
کلباسی در کتاب خصائص العباسیه معتقد است که حضرت عباس(ع) صورت خوش و مقبولی داشت و از همین رو بود که او را قمر بنیهاشم میخواندند. بر اساس گزارشهای تاریخی، او از چهرههای خاص بنیهاشم به شمار میرفت که بدنی قوی و قدی بلند داشت، تا حدی که وقتی روی اسب مینشست پاهایش روی زمین کشیده میشد.
ذکر «یا کاشفَ الکَرْبِ عنْ وَجهِ الْحُسَین اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِّ أَخیکَ الحُسَین» به عنوانی یک از ذکرهای توسل به حضرت عباس مشهور شده و گاه توصیه میشود که این ذکر به تعداد ۱۳۳ به حساب ابجد مرتبه گفته شود.
معجزات و کرامات
از کنیه های حضرت عباس، ابوالقِربَة است. قِربَة به معنای مشک آب است. برخی معتقدند که این کنیه به این دلیل به او داده شده است که در واقعه کربلا چندین بار مشک آب به خیمهها برد. این کنیه در چند منبع ذکر شده است. ابوالفَرجَة نیز یکی از کنیه های ایشان می باشد. فرجه به معنای گشایش و برطرف کردن اندوه است. دلیل این کنیه این است که عباس(ع) در کار کسانی که به او متوسل میشوند گشایش ایجاد میکند.
برای عباس(ع) القاب متعددی ذکر شده که برخی از این القاب قدیمی هستند و برخی جدید که مردم بر اساس صفات و فضایلش به او نسبت دادهاند. برخی از القاب او عبارتند از:
- قمر بنیهاشم
- باب الحوائج: برخی معتقدند که این لقب مشهورترین لقب حضرت عباس میان مردم است. بسیاری از مردم معتقدند که در صورت توسل به حضرت عباس، خداوند حاجت آنها را برآورده میکند.
- سقّا: برخی معتقدند این لقب بین مورخین و نسبشناسان مشهور است. عباس(ع) سه بار در کربلا برای اهل حرم آب آورد.
- الشهید
- پرچمدار و علمدار
وقتی ابوالفضل علیه السلام به دنیا آمد، امام علی او را در آغوش گرفت و عباس نامید، در گوشهایش اذان و اقامه گفت، سپس بازوهایش را بوسید و گریه کرد و در پاسخ به ام البنین که دلیل گریه او را جویا شد، گفت: دو بازوی عباس در راه کمک به حسین(ع) جدا میشود و خداوند در ازای دو دست بریدهاش، دو بال در آخرت به او عطا میکند.
عبدالرزاق مقرم در کتاب العباس، جملهای را از کتاب اسرار الشهادة به عنوان حدیث از معصومان نقل کرده است که عباس بهرهای از علم داشته است. برخی معتقدند اگرچه عباس(ع) در درجه معصومان نیست، اما نزدیک ترین فرد به آنها است. یکی از فضائل عباس(ع) که به ادعای کلباسی دوست و دشمن آن را ستودهاند و هیچکس نمیتواند آن را انکار کند، شجاعت او است. برخی کرم و بخشش عباس(ع) را یکی دیگر از فضائل او عنوان کردهاند، به نحوی که میان مردم این رفتار پسندیده او ضربالمثل بوده است.
امام حسین(ع) درباره حضرت عباس تعبیر «جانم به فدایت برادر» را به کار برده است و همچنین بر نعش عباس گریسته است. برخی این سخنان و حرکات را نشانگر جایگاه او نزد امام سوم شیعیان دانستهاند. در احادیث همچنین بر جایگاه خاص حضرت عباس در بهشت تأکید شده است؛ بر اساس روایتی، وقتی امام سجاد(ع) عبیدالله فرزند عباس(ع) را دید، اشکهایش جاری شد و فرمود عمویم عباس نزد خداوند منزلت و جایگاه بالایی دارد که همه شهدا در روز قیامت به او غبطه میخورند.
سید عبدالرزاق مقرم در کتاب مقتل الحسین میگوید که امام سجاد(ع) بعد از واقعه عاشورا برای دفن اجساد همه شهدای کربلا از بنیاسد کمک گرفت، ولی برای دفن امام حسین(ع) و عباس(ع) از آنها کمکی نگرفت و گفت برای دفن این دو شهید کسانی مرا کمک میکنند و به کمک شما نیازی نیست.
کرامات حضرت عباس در بین شیعیان معروف است و داستانهای متعددی درباره شفای بیماران یا حل سایر مشکلات با توسل به حضرت عباس بین مردم جاری است؛ کتاب «در کنار علقمه کرامات العباسیه»، ۷۲ قصه از این کرامات را گردآوری کرده است. ربانی خلخالی نیز در کتاب «چهره درخشان قمر بنیهاشم» حدود هشتصد کرامت از عباس(ع) جمعآوری کرده و در هر جلد بیش از ۲۵۰ داستان نقل کرده است.
کرامتهای حضرت عباس اختصاص به شیعیان ندارد و کرامتهایی نیز از حضرت عباس در حق معتقدان سایر ادیان و مذاهب مثل اهل سنت، مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان نقل شده است.
عروج ملکوتی
بنابر نوشته محمدحسن مظفر نظر اکثریت مورخان آن است که عباس(ع) قطعاً در روز ۱۰ محرم شهید شده است. مظفر دو قول دیگر هم مبنی بر شهادت در روزهای هفتم محرم و نهم محرم ذکر کرده و آنها را ضعیف و بسیار نادر دانسته است. پس از شهادت همه اصحاب و خاندان بنیهاشم، عباس قصد کرد تا برای خیمهها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند. در راه برگشت، دشمن به او حمله کرد.
او در نخلستان با دشمن نبرد میکرد و به سمت خیمهها میرفت که زید بن ورقاء جهنی از پشت نخلی بیرون پرید و ضربهای به دست راستش وارد کرد. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد. حکیم بن طفیل طائی که پشت درختی خود را پنهان کرده بود ضربهای به دست چپش وارد کرد و بعد از آن نیز عمودی بر سر عباس وارد کرد و او را به شهادت رساند. بر اساس گزارش خوارزمی، وقتی عباس(ع) شهید شد امام حسین(ع) بر نعش برادر حاضر شد، به شدت گریه کرد و فرمود: اکنون کمرم شکست و چارهام اندک شد.
محل دفن حضرت عباس در شهر کربلا در ۳۷۸ متری شمال شرقی حرم امام حسین(ع) قرار دارد و یکی از مهمترین زیارتگاههای شیعیان است. حد فاصل حرم حضرت عباس و حرم امام حسین (ع) را بین الحرمین مینامند.