زندگینامه حضرت ابراهیم (ع)
به نام آفریننده عشق
حضرت ابراهیم مشهور به ابراهیم خلیل، دومین پیامبر اولوالعزم است. ابراهیم در بین النهرین به پیامبری مبعوث شد و نمرود حاکم زمان خود و مردم آن ناحیه را به آیین توحید دعوت کرد. عده کمی دعوت او را پذیرفتند و چون او از ایمان آوردن آنها مأیوس شد، به فلسطین مهاجرت کرد.
بیشتر محققان، سده ۲۰ قبل از میلاد را تاریخ ولادت ابراهیم دانستهاند و برخی از آنها رقم دقیقتر ۱۹۹۶ قبل از میلاد را ذکر کردهاند. بهگفته تاریخ طبری برخی بابل یا کوثا از نواحی سواد عراق را که در آن زمان نمرود در آنها حکومت میکرده، زادگاه ابراهیم دانستهاند و برخی دیگر محل ولادت او را الورکاء (اوروک) یا حرّان بیان کرده و گفتهاند بعدا پدرش او را به بابل یا کوثا منتقل کرد. در روایتی از امام صادق(ع)، «کوثا» زادگاه ابراهیم و محل استقرار نمرود ذکر شده است.
درباره نام پدر ابراهیم اختلاف هست. در عهد عتیق این نام، ترح ضبط شده است که در منابع تاریخی مسلمانان، تارُخ یا تارَح ذکر شده است. در قرآن آمده است: «و إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ» (هنگامی که ابراهیم به پدرش آزر گفت). بر پایه این آیه برخی از مفسران اهلسنت آزر را پدر حضرت ابراهیم دانستهاند اما مفسران شیعه «اَب» را در این آیه به معنی پدر نمیدانند. به گفته آنها کلمه «اَب» در عربی علاوه بر پدر، درخصوص عمو، جد و سرپرست و… نیز به کار میرود.
بر اساس گزارش منابع تاریخی، در سالی که ابراهیم(ع) به دنیا آمد، به دستور نمرود هر نوزادی را که به دنیا میآمد، به قتل میرساندند؛ چرا که منجمان پیشبینی کرده بودند در این سال کودکی به دنیا خواهد آمد که بنای مخالفت با دین نمرود و پیروانش را میگذارد و بتها را میشکند. برای همین مادر حضرت ابراهیم، از ترس نمرودیان او را داخل غاری در نزدیکی خانهاش گذاشت و بعد از پانزده ماه شبانه از غار بیرون آورد.
همسر نخستینِ ابراهیم ساره است و ابراهیم(ع) بنا به نقل تورات در اور کلدانیان با او ازدواج نمود. از تورات برمیآید که او خواهر ناتنی ابراهیم بوده است؛ اما مطابق با روایات شیعه، ساره دختر خاله ابراهیم و خواهر لوط(ع) بوده است. ابراهیم از ساره فرزنددار نمیشد؛ از این رو ساره، کنیز خود هاجر را به او بخشید و ابراهیم از او صاحب فرزندی به نام اسماعیل شد. ابراهیم پس از چند سال از ساره هم صاحب فرزند شد که نام او را اسحاق گذاشتند. تولد اسحاق ۵ یا ۱۳ سال بعد از اسماعیل دانسته شده است.
مطابق با قرآن ابراهیم جد تعدادی از پیامبران بعد از خود است. فرزند او اسحاق جد بنیاسرائیل است که از نسل او پیامبرانی از جمله یعقوب، یوسف، داوود، سلیمان، ایوب، موسی، هارون و دیگر پیامبران بنیاسرائیل متولد شدند. همچنین نسب حضرت عیسی از طریق مادرش مریم(ع) به حضرت یعقوب فرزند اسحاق میرسد. بنابر روایات اسلامی نسب حضرت محمد(ص) به اسماعیل پسر دیگر ابراهیم میرسد. به همین جهت او را ابوالانبیاء (پدر پیامبران) لقب دادهاند.
در آیه ۱۲۷ سوره بقره آمده است که حضرت ابراهیم به کمک فرزندش اسماعیل، کعبه را بنا نمود و به فرمان خدا مردم را به مناسک حج دعوت کرد. مطابق برخی روایات، کعبه نخستین بار توسط حضرت آدم علیهالسلام بنا شد و ابراهیم آن را بازسازی کرد.
یکی از امتحانهای الهی حضرت ابراهیم مأمورشدن او به ذبح فرزندش بود. مطابق با گزارش قرآن، ابراهیم در خواب دید که فرزندش را ذبح میکند. این موضوع را با پسرش در میان نهاد و فرزندش از او خواست که به فرمان خدا عمل کند؛ اما هنگامی که ابراهیم، فرزندش را در قربانگاه خواباند تا ذبح کند، ندا آمد: «ای ابراهیم، خوابت را تحقق دادی. بهراستی ما نیکوکاران را اینگونه پاداش میدهیم (که نیت پاک و خالصشان را به جای عمل می پذیریم). بهیقین این آزمایش روشن بود و ما فرزندت را در برابر قربانی بزرگی (از ذبح شدن) رهانیدیم.»
قرآن نام فرزند ابراهیم را که به ذبح او مأمور شد، نبرده است. درخصوص آن، هم میان شیعیان و هم میان اهل سنت اختلافنظر وجود دارد. برخی میگویند اسماعیل بوده و برخی دیگر آن را اسحاق میدانند. شیخ طوسی معتقد است از روایات شیعه برمیآید که اسماعیل بوده است.
در عهد عتیق ابتدا از حضرت ابراهیم با نام اَبرام یاد شده است؛ اما در باب ۱۷ آمده است: «اما اینک عهد من با توست و تو پدر اُمتهای بسیار خواهی بود و نام تو بعد از این ابرام خوانده نشود؛ بلکه نام تو ابراهیم خواهد بود؛ زیرا که تو را پدر امتهای بسیار گردانیدم.» در تورات آمده است که ابراهیم هنگام ورود به مصر، همسر خود ساره را به عنوان خواهر خود معرفی کرد تا خود را از آسیب مصریان به طمع دستیابی به همسرش حفظ نماید.
در نتیجه فرعونِ مصر که مفتون زیبایی او شده بود، او را بدون مانعی به همسری گرفت و به خاطر او به ابراهیم نیکی نمود. اما خداوند فرعون و اهل خانه او را به سبب آن به بلایای سختی مبتلا نمود. علامه طباطبائی این بخش از داستان ابراهیم در تورات را با استناد به مناسبنبودن آن با مقام نبوت و روح تقوا، به همراه تعارضات دیگرِ تورات در داستان ابراهیم(ع)، دلیلی بر تحریف تورات میداند.
معجزات و کرامات
در قرآن ۶۹ مرتبه از ابراهیم یاد شده است. سورهای هم بهجهت پرداختن به داستان زندگی ابراهیم، به نام او نامگذاری شده است. قرآن درخصوص ابراهیم ازجمله به نبوت و دعوت او به توحید، امامت او، ذبح فرزند، معجزهٔ زندهشدن چهار پرنده پس از مردن و سردشدن آتش پرداخته است.
در آیاتی چند از قرآن، از نبوت حضرت ابراهیم و دعوت او به توحید سخن آمده است. همچنین در آیه ۳۵ سوره احقاف از پیامبران اولوالعزم نام آمده است که طبق روایات، ابراهیم از جملهٔ آنان و دومین پیامبر اولوالعزم پس از حضرت نوح(ع) است. مطابق با آیه ۱۲۴ سوره بقره، خداوند حضرت ابراهیم(ع) را پس از چند امتحان به مقام امامت نصب کرد. به نظر علامه طباطبایی مقام امامت در این آیه به معنای هدایت باطنی است؛ مقامی که رسیدن به آن، لازمه برخورداری از کمال وجودی و مقام معنوی ویژهای است که پس از مجاهدتهای بسیار به دست میآید.
بر اساس آیات قرآن، خداوند ابراهیم را به عنوان خلیل (دوست) برگزیده است. از این رو به خلیل الله ملقب شده است. برپایه روایاتی که در علل الشرایع نقل شده، کثرت سجده، ردنکردن خواسته دیگران و درخواست نکردن از غیرخدا، اطعام دادن و عبادت شب از دلایل انتخاب او به عنوان خلیل از سوی خدا بوده است.
طبق آیات قرآن، سردشدن آتش و زندهشدن چهار پرنده از معجزات حضرت ابراهیم بودهاند:
- سردشدن آتش: طبق آیات ۵۷ تا ۷۰ سوره انبیاء، ابراهیم پس از آنکه دید قومش از پرستش بتها دست برنمیدارند، بتها را شکست و این کار را به بت بزرگ نسبت داد و گفت اگر بت سخن میگوید، از او بپرسید. بتپرستان در برابر استدلال او فرو ماندند، اما دست از اعتقاد خود برنداشته، او را به سبب شکستن بتها در آتش انداختند؛ اما آتش به دستور الهی بر او سرد شد.
- زندهشدن چهار پرنده: بنا به آیه ۲۶۰ سوره بقره، خداوند در پاسخ به درخواست حضرت ابراهیم برای دیدن زندهشدن مردگان، او را مأمور نمود که چهار پرنده را ذبح و با هم مخلوط کند و بر فراز چند کوه قرار دهد. او این کار را انجام داد و سپس پرندگان را فرا خواند. آنها زنده شدند و به سوی او آمدند.
عروج ملکوتی
ابراهیم(ع) ۱۷۹ یا ۲۰۰ سال عمر کرد و در حبرون واقع در فلسطین که امروزه الخلیل نامیده میشود، از دنیا رفت.