نوشته‌ها

زندگینامه حضرت ایوب (ع)

 

به نام آفریننده عشق

 

ایّوب از پیامبران الهی که با ازدست‌دادن اموال و فرزندان و ابتلای به بیماری مورد آزمایش الهی قرار گرفت. او در برابر امتحانات الهی صبر کرد و از عبادت و شُکر خدا دست برنداشت؛ به همین جهت در قرآن از او به نیکی یاد شده است.

 

ایوب از پیامبران الهی و از نسل حضرت ابراهیم است. نسبش از ناحیه پدر با چهار یا پنج واسطه به حضرت ابراهیم(ع) می‌رسد. او همچنین از سوی مادر، از نوادگان حضرت لوط(ع) است. درباره همسرش اختلاف است. به‌گفته علامه مجلسی، مشهور او را نواده یوسف دانسته‌اند.

بر اساس آیاتِ قرآن، ایوب با از دست‌ دادن فرزندانش و بیماری مورد امتحان الهی قرار گرفت و در برابر امتحانات الهی صبر کرد. پس از آن فرزندان و سلامتی‌اش به او بازگردانده شد. همچنین بنا بر روایات او اموال زیادی داشت که همه آنها را در امتحان الهی از دست داد.

برپایه روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده، خدا به ایوب نعمتی داد و او همواره شکر آن را به جای می‌آورد؛ تا اینکه روزی شیطان متوجه شکر ایوب شد و به او حسد ورزید و گفت: خدایا، اگر دنیا را از ایوب بگیرى، دیگر شکر نعمتت را نمی‌کند. ازاین‌رو خدا او را بر اموال و اولاد ایوب مسلط کرد. چیزى نگذشت که اموال و اولاد ایوب از بین رفتند؛ اما شکر ایوب بیشتر شد.

سپس زراعت و گوسفندان او از بین رفتند، باز هم شکرش بیشتر شد. سپس ابلیس بر بدن ایوب دمید و در بدنش زخم‌های فراوان ایجاد شد و بر آنها کِرم افتاد؛ چنان‌که او را به‌خاطر بوی تعفن از آبادی بیرون کردند؛ اما ایوب همچنان شکر خدا را می‌کرد. سپس شیطان همراه چند تن از اصحاب ایوب، نزد وی رفتند و به او گفتند به‌ گمان ما بلایى که تو بدان مبتلا شده‌اى، به‌خاطر گناهی است که انجام داده‌ای!

ایوب سوگند یاد کرد که هیچ طعامى نخورده، مگر آن که یتیم یا ضعیفى با او شریک بوده است و بر سر هیچ دو راهى‌ای که هر دو طاعت خدا بوده، قرار نگرفته، مگر آنکه راهى را انتخاب کرده که طاعت خدا در آن سخت‌تر بوده است… سپس خدا فرشته‌ای را فرستاد که با پایش به زمین کوبید و آبی جاری شد و ایوب را در آن شستشو داد و زخم‌هایش بهبودی یافت.

علامه طباطبایی این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهل‌بیت نقل شده، ناسازگار می‌داند؛ از امام محمدباقر(ع) نقل شده که در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود؛ بلکه علت دوری‌گزیدن مردم از ایوب، بى‌پولى و ضعف ظاهرى او بود؛ چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت، آگاه نبودند و نمى‌دانستند او به‌ زودی شفا می‌گیرد.

همچنین روایت مذکور با روایاتی که براساس آنها ایوب و دیگر پیامبران معصوم هستند، منافات دارد؛ چراکه از مراتب عصمت آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورى‌گزیدن مردم از آنان شود؛ زیرا دورى‌ گزیدن از پیامبران، با هدف بعثت (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.

 

کتاب ایوب یکی از ۳۹ کتاب عهد عتیق است. در این کتاب از نعمت‌های خدا به ایوب، ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش و نیز تلاش چند جوان برای متقاعدکردن ایوب به انجام‌دادن خطا سخن آمده است. ایوب در دوره بیماری‌اش سوگند یاد کرد که هرگاه بهبود یافت، صد تازیانه به همسرش بزند؛ با این حال پس از بهبود، تصمیم گرفت او را به‌خاطر وفاداری‌ها و خدماتش ببخشد، ولی سوگندش مانع بود. از این‌ رو به او وحی شد که دسته‌ای از چوب‌های نازک را بگیرد و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.

درباره چرایی سوگند ایوب، میان مفسران اختلاف‌ نظراست: از ابن عباس مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه می‌کنم، به‌شرط اینکه پس از بهبود بگوید من (شیطان)، تنها عامل بهبودی‌اش بوده‌ام. همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت. از این‌ رو ایوب سوگند یاد کرد که او را تازیانه بزند. برخی دیگر گفته‌اند ایوب همسرش را دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد. ایوب که از بیماری رنج می‌برد، ناراحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.

دعای منسوب به ایوب:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ الْیَوْمَ فَأَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِکَ الْیَوْمَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ فَأَجِرْنِی وَ أَسْتَغِیثُ بِکَ الْیَوْمَ فَأَغِثْنِی وَ أَسْتَصْرِخُک الْیَوْمَ عَلَى عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّی فَاصْرُخْنِی وَ أَسْتَنْصِرُکَ الْیَوْمَ فَانْصُرْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِکَ الْیَوْمَ عَلَى أَمْرِی فَأَعِنِّی وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ فَاکْفِنِی وَ أَعْتَصِمُ‏ بِکَ فَاعْصِمْنِی وَ آمَنُ بِکَ فَآمِنِّی وَ أَسْأَلُکَ فَأَعْطِنِی وَ أَسْتَرْزِقُکَ فَارْزُقْنِی وَ أَسْتَغْفِرُکَ فَاغْفِرْ لِی وَ أَدْعُوکَ فَاذْکُرْنِی وَ أَسْتَرْحِمُکَ فَارْحَمْنِی.»

 

معجزات و کرامات

قرآن از وی با عنوان‌های عبدَنا (بنده ما)، نِعم‌العبد (بنده خوب)، صابر و اَوّاب (بازگشت‌کننده به‌ سوی خدا) یاد کرده است.

 

عروج ملکوتی

گفته‌اند ایوب ۲۰۰ سال عمر کرد بر اساس عهد عتیق ۱۴۰ سال آن پس از شفا از بیماری بود. همچنین برپایه روایات هفت یا هجده سال در رنج بود و در کنار چشمه‌ای که در آن شفا یافته بود، دفن شد. مقبره‌هایی در کشورهای متخلف مانند عراق، لبنان، فلسطین و عمان به او منسوب است. از جمله مقبره‌ای در منطقه الرّانْجِیَّه در ده‌ کیلومتری جنوب حله در عراق قرار دارد که می‌گویند به علت نزدیکی به محل زندگی ایوب، از شهرت بیشتری برخوردار است.