نوشته‌ها

زندگینامه محمدحسین نجفی

 

به نام آفریننده عشق

 

محمدحسین بن محمدباقر نجفی مسجدشاهی اصفهانی، عالم فاضل و فقیه مفسر و عارف زاهد در اصفهان بوده است. وی در دوّم محرم ۱۲۶۶ق در اصفهان متولّد شده و تحصیلات علوم دینی را نزد پدر عالی مقام خود آغاز کرد.

 

ویژگی ها

وی در نوجوانی به عتبات عالیات هجرت نموده و در نجف اشرف نزد شیخ راضی نجفی، حاج میرزا حبیب‌اللّه رشتی، و میرزا باقر شکی و دیگران به کسب فیض پرداخته و در سامرا نزد میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ) تحصیلات خود را تکمیل نمود و به مقام شامخ اجتهاد نائل آمد. سپس به اصفهان مراجعت نموده و به تدریس و ترویج دین و حل مشکلات مردم مشغول شد اما چندی نگذشت که ترک محراب و منبر و تدریس نموده و انقلابی در درون او، باعث شد از ریاست و عناوین دنیوی به یکباره کناره‌گیری کند و به تکمیل نفس و ریاضت بپردازد. در اواخر سال ۱۳۰۰ق به همراه پدر به نجف بازگشته و پس از وفات او هشت سال بقیه عمر خویش را در مشهد امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) به عبادت و ریاضت‌های سخت گذراند.

آيت اللَّه حاج شيخ محمد طبيب زاده در كتاب «تاريخ نجران» يا «آفتاب درخشان در مباهله نصاراى نجران» مى ‏نويسد: بنده شنيدم از مرحوم آيت اللَّه فشاركى استاد اعظم خود، كه پس از نقل حکایتی فرمود: از كرامات محقّقه مرحوم حاج شيخ محمدحسين نجفی كه در اثر رياضات شرعيه دارا شده بودند سه چيز بود: اول آن كه طىّ الأرض دارا بود كه كراراً در يك شب در اماكن مقدسه بعيده براى زيارت ايشان را ديده بودند. دوم آن كه شب و روز براى ايشان يكسان بود و شب محتاج به چراغ نبود و در تاريكى مطالعه مى‏ نمود. سوم را هم اين بنده نگارنده به واسطه طول زمان از نظرم محو شده است.

نوكر مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد باقر، والد معظم اين بزرگوار، عبدالله نامى بود، براى من نقل كرد كه من ملازم منزل مرحوم حاج شيخ محمدحسين بودم به امر مرحوم والد ايشان و هر شب شام ايشان را از اندرون سراى مرحوم شيخ توسط بنده مى ‏فرستادند. وقتى مى ‏آوردم مى ‏فرمود: بگذار طاقچه اطاق و برو بخواب. من به اطاق خود مى‏ رفتم، ملتفت مى ‏شدم آن بزرگوار پس از زمانى بر مى‏ خواست از خانه بيرون مى ‏رفت و بر مى‏ گشت. شبى در خفا همراه ايشان رفتم، ديدم درب خانه ‏اى را كوبيدند، كسى آمد و شام خود را به او دادند و ظرفش را گرفتند و مراجعت فرمودند. دانستم همه شب همين كار را مى‏ نمودند.

وی مقدمات علوم را از حضور والد گرامیش استفاده نمود و سالیان متمادی در حوزه عراق دروس مختلف آموخت. علم حکمت و کلام را نزد میرزا باقر و فقیه راضی به پایان برد و سپس به حوزه درس آیت الله رشتی و آیت الله شیرازی وارد شد و خود در دروس عقلی و نقلی مهارت یافت. هم چنین قسمتی از عمر شریفش در اصفهان گذشت و معاصر با اخوی خود آقا نجفی اصفهانی بود. محدث قمی در فواید الرضویه می نویسد: شیخ محمد حسین، عالمی ربانی و فاضلی صمدانی و جامع جمیع کمالات نفسانی بود. در زهد و بی توجهی به دنیا افضل سالکین عصر خویش بود.

این استاد بزرگ و مجتهد معظم، آنگاه که به او اتفاق کلمه شد، منزوی گردید و ترک ریاست و زعامت نمود. پس از پدرش شیخ محمدباقر، مدتی تدریس فقه و اصول و درس اخلاق می نمود اما از تدریس درس اخلاق در عین شایستگی صرف نظر نمود. او معتقد بود وقتی انسان باید تدریس دروس اخلاق نماید که خود به کمال فضائل اخلاقی و انسانیت رسیده باشد. وی با آنکه نفس اماره اش تحت اختیارش بود، خود را شایسته تدریس درس اخلاق نمی دید.

نوشته اند در اواخر عمر نافرجام خود مشغول نوشتن تفسیری جامع به کتاب خدا گردید که ناگهان اجل او را مهلت نداد و در سن ۴۲ سالگی در سال ۱۳۰۸ قمری وفات نمود. بعد از او فرزند برومندش عالم ربانی و مجتهد سبحانی آیت کبری مرحوم شیخ محمد رضا اصفهانی (برادر و رفیق حاج شیخ عباس قمی) جانشین و وارث علوم پدر گردید.

مرحوم آقا نجفی اصفهانی می‌ نویسد: من و برادرم شیخ محمد حسین طاب ثراه در مسجد سهله، مستغیث به مولای صاحب الزّمان روحی له الفدآء بودیم؛ من در زاویه و ایشان در وسط مسجد، ناگهان مرا با عجله صدا کرد، وقتی به نزدیک او رسیدم گفت: این مرد را ندیدی؟ گفتم: نه به خدا؛ گفت: (این مرد که از نظر پنهان شد و محمد حسین نجفی بود) مرا خبر داد که آقای جلیل‌القدر و دانشمندم حاج سید علی شوشتری فقیه، همین الآن در نجف رحلت نمود.

محمد حسین نجفی، در وادی سیر و سلوک، موقعیتی خاص داشتند، صاحب تفسیری به نام تفسیر اصفهانی می باشند، و نزد حاج آقا نورالله، موقعیتی خاص و محترم داشتند. زندگانی برادر ایشان، قابل توجه ویژه می باشد به خصوص اینکه:

– کثیراً مشغول عبادت خداوند متعال بودند به طوری که گاه چندین روز، غذایی نمی خوردند و مائدۀ آسمانی بر ایشان نازل می شد.

– از طهارت و پاکی فوق العاده ای برخوردار بودند به طوری که فرموده بودند: “به یاد ندارم طرفة العینی معصیت خدا را کرده باشم”

– ایشان پس از مرگ، بر خدا وارد شدند و هر آنچه که خواستند خداوند متعال به ایشان عطا فرمود.

 

آثار

وی کتبی را تالیف نموده از جمله:
۱. «کتابی در اصل برائت» ۲. «مجدالبیان فی تفسیر القرآن» که سه مرتبه به چاپ رسیده است. ۳. «رساله‌ای در اصول عقاید» ۴. «شرح شرایع الاسلام» ۵. «رساله‌ای در اثبات اعجاز قرآن» ۶. «رسائلی در فقه و اصول»

برادرش حاج‌ آقا نورالله نجفی رساله‌ای در شرح حال او نوشته است که در مقدمه «مجدالبیان» و ترجمه فارسی آن در جلد دوم کتاب تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان به قلم حاج‌شیخ‌ هادی نجفی به چاپ رسیده است و همچنین نواده صاحب عنوان آیت‌ الله حاج شیخ مجدالدّین نجفی معروف به مجدالعلماء نیز رساله‌ای در شرح‌حال او پرداخته است که در جلد پنجم میراث حوزه اصفهان با تصحیح آقای مجید‌ هادی‌زاده به چاپ رسده است.

 

عروج ملکوتی

وی سرانجام در اول محرم ۱۳۰۸ق پس از مدتی بیماری، وفات یافته و در یکی از اتاق های صحن مقدس حضرت علی (علیه‌السلام) در نجف اشرف مدفون شد.