زندگینامه حضرت حبقوق (ع)
به نام آفریننده عشق
حَبَقّوق یا حَیقوق (به معنی «در آغوش میگیرد») نام یکی از پیامبران بنیاسرائیل که حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد زندگی میکرده است. کتاب او با نام خودش یکی از کتاب های مقدس عبری (عهد قدیم) است.
حبقوق یکی از پیامبران بنی اسرائیل به شمار میرود و کتاب او با نام خودش در عهد قدیم آمده است. حبقوق واژهای عِبری است که برای آن معانی گوناگونی ذکر شده است، از جمله «کسی که به آغوش کشید» «گیاهی خوشبو» و «کسی که گلاویز میشود» (ناظر به کشمکش روحانی او با خدا).
درباره زندگی وی تنها در کتاب خودش در عهد عتیق مطالبی وجود دارد. بنابر آنچه در کتاب حبقوق نبی آمده، دوره نبوت او تقریبا همزمان با سقوط پایتخت آشوریان و پیروزی بابلیها (به فرماندهی بخت نصر) در سال ۶۱۲قم بوده است. به گفته برخی محققان متأخر، وی در دوره سلطنت یهویاقیم (۶۰۹ـ۵۹۸قم) یا کمی پیش تر از آن، در اواخر دوره سلطنت یوشیا (۶۳۹ـ۶۰۹قم)، میزیسته است.
داستانهایی درباره حبقوق، به ویژه بر اساس معنای لغوی نام وی، شکل گرفته است از جمله ماجرای «زیبا و اژدها» که شرح خدمت او به دانیال در چاه شیران است. همچنین درباره حضور وی در میان اسیران بنیاسرائیل که به بابل برده شدند و نیز آمدن وی به ایران گزارش هایی وجود دارد، ولی گفته شده است که این گزارشها مبنای تاریخی ندارند.
نام حبقوق و اشاراتی به کتاب او در برخی متون حدیثی و تفسیری اسلامی یافت میشود. نام او در این منابع اغلب حَیَقوق و حَیْقوق ضبط شده است. ذکر نام حبقوق در متون اسلامی عمدتا بدان سبب است که گفتههای وی در باب سوم کتابش بشارتی بر ظهور پیامبر اسلام دانسته میشود.
براساس حدیثی که شیخ صدوق نقل کرده است، امام رضا(ع) در مناظره با رأس الجالوت یهودی، برای دفاع از حقانیت اسلام، به بشارت حبقّوق به ظهور حضرت محمد(ص) و نزول قرآن استناد کرد و او نیز پذیرفت. در برخی منابع کلامی شیعی نیز، بدون اشاره به این حدیث، به جملاتی از کتاب حبقوق ناظر به بشارت به ظهور پیامبر اسلام استناد شده است که با عبارات ذکر شده در این حدیث اختلافاتی دارد. همچنین نام حبقوق در دعای ام داود آمده است.
کتاب حبقّوق سِفرِ سی و پنجم عهد عتیق و هشتمین سِفر از اسفار دوازده پیامبر کوچک بنیاسرائیل و از جمله کتابهای مختصر عهد عتیق است. این کتاب سه باب دارد و محتوای آن به پنج بخش تقسیمپذیر است. در بابهای اول و دومِ این کتاب، که چهار بخش نخست آن را دربرمیگیرد، آمده است که حبقّوق از ظلم و بیعدالتی در میان قوم یهود به درگاه خدا شکوه کرد و خدا در پاسخ به او مژده داد که بابلیها آنان را به اسارت خواهند برد.
سپس حبقّوق از خدا پرسید چگونه بابلیها بر قوم یهود که از آنان عادلترند غلبه خواهند کرد و آنان را اسیر خواهند کرد؟خدا جواب داد که پیروزی و شادی بابلیها موقتی است و آنان نابود خواهند شد و مردمانِ عادل با ایمانشان خواهند زیست. بخش پنجم (باب سوم)، که خلاصه و نتیجه گفتههای حبقّوق در دو باب پیشین است، مناجاتی شعرگونه است. تفسیری از دو باب اول این کتاب در طومارهای بحرالمیت کشف شده است. برخی تعالیم این کتاب بر رهبران بزرگ مسیحی، نظیر پولس، آگوستین و لوتر، اثر گذار بوده است.
عروج ملکوتی
درباره آرامگاه حبقوق روایتهای مختلفی وجود دارد. یکی از آرامگاههای منسوب به وی در شهر کاداریم در فلسطین است. آرامگاهی نیز منسوب به حبقّوق در جنوبغربی شهر تویسرکان قرار دارد که از بناهای تاریخی ایران است. آرامگاه حبقّوق مورد احترام و تقدیس یهودیان و مسلمانان است و اهالی منطقه درباره کرامات وی حکایات فراوانی نقل میکنند. در سال ۱۳۷۲ هجری خورشیدی، آرامگاه حبقوق نبی، در تویسرکان، مورد کاوش قرار می گیرد و جسد سالم او نمایان می شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.