گام های نخست سیر و سلوک

 

به نام آفریننده عشق

 

در این مطلب گام های سیر و سلوک به طور خلاصه از بیانات آیت الله عبدالقائم شوشتری گردآوری شده است.

گام اول: انتخاب خدا

انسان ها دارای مقاصد مختلفی هستند و به اعتبار اختلاف مقاصد به چهار گروه تقسیم می شوند:

1. طالبان دنیا

این گروه کسانی هستند که به دنیا علاقه دارند. دین اسلام با داشتن ثروت مخالف نیست، بلکه با دلبستگی به دنیا مخالف است. چه زیبا و نیکوست که مومن در کسب روزی حلال تلاش کند و در نتیجه هم خود و عیالش را در رفاه قرار بدهد و هم بتواند به فقرا و مساکین احسان نماید.

تا توانی به جهان همدم مسکینان باش    به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی

شارع مقدس به ما میگوید: در پی کسب روزی حلال باش، ولی در عین حال محبتش را به دل راه مده، زیرا دل حرم امن الهی است و نباید در حرم خدا جز خدا کسی را راه داد.

2. طالبان آخرت

این ها کسانی هستند که به شرط ثواب و پاداش اخروی خدا را عبادت می کنند. عبادت ها باید برای امتثال امر خدا باشد نه به خاطر ثواب و ترس از عقاب. حضرت امام علی علیه السلام می فرماید:

خدایا من از ترس جهنم و یا طمع بهشت تو را عبادت نکردم، بلکه تو را سزاوار پرستش یافتم و تو را خالصانه پرستیدم.

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن        که خواجه خود روش بنده پروری داند

3. طالبان مقامات معنوی

این گروه کسانی هستند که عبادت هایشان را برای نیل به مقامات معنوی انجام می دهند که در نتیجه دچار شرک خفی می گردند.

حرم جویان دری را می پرستند     فقیهان دفتری را می پرستند

بیفکن پرده تا معلوم گردد            که یاران دیگری را می پرستند

4. طالبان حضرت الله جل جلاله

گروه چهارم طالبان حضرت حقٌ اند. عاشق و شیفته خدایند. دنیا و آخرت و مقامات آنها و هر چیز دیگر را رها کرده اند. و تنها به خدا می اندیشند.

مذهب عاشق ز مذهب ها جداست        عاشقان را مذهب و ملت خداست

این گروه علاوه بر اینکه به خدا می رسند، برای آنها دنیا و آخرت و همچنین مقامات معنوی نیز مهیاست. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و علی آله می فرمایند:

همانا قلوب سه دسته است: قلبی که مشغول به دنیاست، که حاصل آن درد وغم و رنج و بلاست. دلی که مشغول به آخرت است، و از امتیازات معنوی بسیاری برخوردار است. و قلبی که مشغول به خداست، که برای آن، هم دنیاست، هم آخرت و هم خود خدا.

گام دوم: توبه

نخستین گامی که لازم است سالک در سیر الی الله بردارد، توبه کامل از اشتباهت گذشته است. به همین جهت است که بزرگان فرموده اند:

شستشویی کن و آنگه به خرابات خُرام

برای قبولی توبه باید دسته کم سه شرط زیر در شخص تائب محقق شود:

1. پشیمانی از گناهان گذشته.

2. تصمیم به طاعت و بندگی در آینده.

3. جبران و اصلاح خرابکاری های گذشته تا هر مقداری که ممکن باشد.

  (در نهج البلاغه در کلمات قصار حضرت علی علیه السلام شش شرط برای توبه کامل فرموده اند. ولی آن دستور برای سالکان راه رفته است و این جزوه برای قدم اول تنظیم شده است.)

پس از اینکه سه شرط فوق عملی شد، نماز توبه را طبق دستور ذیل به جا آورد:

 روز یکشنبه از هر ماه که باشد غسل توبه کند، وضو هم بگیرد، دو رکعت نماز توبه نیت کند. در هر رکعتی یک حمد و سه مرتبه سوره مبارکه توحید و یک مرتبه سوره فلق و یک مرتبه سوره ناس بخواند. پس از اتمام دو رکعت اول، دو رکعت دیگر به همان شکل نیت کند که جمعا باید چهار رکعت بخواند و سپس هفتاد مرتبه استغفار کند و ختم کند استغفار را به ذکر شریف لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِالله العَلِیِّ العَظیمِ.

سپس یک مرتبه این دعا را بخواند:

یا عَزیزُ یا غَفّارُ اغفِر لی ذُنوُبی وَ ذُنوُبَ جَمیعِ المُومِنینَ و المَومِناتِ فَإِنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا أَنتَ.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند : هرکه این نماز را بخواند، توبه اش قبول می شود و گناهانش آمرزیده شود و طلب کاران از او راضی شوند. (مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیقعده)

ای تائب محترم! بدان و آگاه باش که خداوند متعال ارحم الراحمین است. غفور و غفار و ستار است؛ بشر را برای رحمت آفریده نه غضب. خداوند در قرآن کریم فرموده است:

نَبِّئٌ عِبادی اَنّی اَنَا الغَفوُرُ الرَّحیمُ. به بندگان من خبر ده که من آمرزنده و مهربانم. (سوره مبارکه حجر آیه شریفه 49)

گام سوم: استمداد دائم از خداوند متعال

برای هر فرد مسلمان و مومن کاملاً روشن است که هیچ نیرو واراده ای نمی تواند در جهان بدون ارادۀ خدا تاثیر گذار باشد. لا مؤَثِّرَ فِی الوُجُود اِلَّا الله اوست که غنیّ مطلق است و اگر فیض رسانی دائم خدا نباشد معدوم خواهیم شد.

یا اَیُّهَا النَّاسُ اَنتُم الفُقَرَاءُ اِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنِیُّ الحَمِید.

 ای مردم شما همگی به درگاه خدا فقیر هستید و خدا غنی و حمید است.

لذا با درک این معنی سالک باید بداند که هر موقعیت و مقامی که دارد به واسطۀ عنایت خداوند متعال است و اگر می خواهد به مقامات بالاتری نیز نائل آید باید از خدا بخواهد و از او استمداد کند.همیشه باید متذکر این نکته باشد که هر ذکر یا دستوری و یا هر برنامۀ عبادی که برای رشد کردن و رسیدن به خدا انجام میدهد تا هنگامی که خواست خدا و یاری او نباشد هیچ اثری نخواهد داشت. لا حَولَ وَ لاقُوَّةَ اِلّا بِااللهِ العَلِیِّ العَظیم. فقط در حریم امن الهی است که می توان از شرّ شیطان در امان بود.

اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ. نکته ی مهم در این آیه این است که همان گونه که پرستش را منحصر به خدا میکند، یاری جستن را نیز منحصر به خدا می کند.

پیام بر اکرم صَلیَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه فرمودند: خداوند متعال اراده فرموده است که امور را به وسیلۀ اسباب و علل انجام دهد.

ما باید به سراغ استاد برویم و دستورهای وی را انجام دهیم و همیشه متذکر باشیم که در واقع خداست که ما را به سر منزل مقصود خواهد رسانید.یعنی که زمام همۀ اموربه دست خداست و همۀ موجودات از امداد الهی کمک می جویند.

  اکنون که دانستیم غیر خدا همگی هیچ کاره هستند وهمه کاره خداست،با هم به خدا توکّل کنیم و در این وادی پر خطر وارد شویم.نه به معلومات خودمان و یا حتی تقوایمان مغرور شویم و نه به داشتن استاد غرّه شویم. اللهُ لاَ اِلاَّ هُو وَ عَلَی اللهِ  فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمنُونَ. به جز او خدائی نیست و شایسته است که مؤمنین به خدا توکل کنند.

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است   راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

برای استمداد از خدا انسان باید به دعاهائی که دارای مضامین توحیدی است، مانند دعای کمیل یا مناجات شعبانیه و… روی آورد و طبق دستور ائمۀ طاهرین عَلَیهِمُ السَّلام و از لسان ایشان با خدا مناجات کرده و از او استمداد کند.

گام چهارم: استغاثه به امام زمان (عج)

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.

بعد از نعمت توحید و اقرار به نبوت خاتم الانبیاء، نعمتی بالاتر از معرفت امام زمان نیست.

امام زمان اسم اعظم تکوینی خداست.

امام زمان آیینۀ تجلیّات خداست.

امام زمان خلیفه و جانشین خداست.

امام زمان باب الله است.

امام زمان واسطۀ بین خدا و خلق است.

امام زمان پدر مهربان شیعیان است؛ بلکه پدر شفیق همۀ انسان هاست.

امام زمان کاروان سالار قافلۀ عشاق است.

امام زمان انسان کامل است.

امام زمان معلم و مکمل مؤمنین است.

امام زمان یادگار انبیای اولوالعزم است.

امام زمان مصلح جهان و منجی بشریت است.

نیابت عامه حضرت در امور عبادی و حکومتی است که متصدی آن فقیه جامع الشرایط می باشد. ولی فقیه، قائم مقام حضرت حجت در امور حکومت اسلامی است و اضافه بر شرط فقاهت و ورع باید به مسائل سیاسی زمان هم مسلط باشد.

وظایف شیعه نسبت به امام زمان علیه السّلام

در کتاب شریف «مکیال المکارم» که از تألیفات عالم بزرگوار، عاشق امام زمان (ع)،حضرت آیت الله سیّد محمد تقی اصفهانی است؛ حدود هشتاد وظیفه بیان شده که مهمترین آنها عبارت اند از:

دعا برای حضرت، که در توقیع شریف امام زمان (ع) آمده است: بسیار برای تعجیل ظهور دعا کنید که همانا فرج خود شما در این دعا کردن است.

دعا برای حضرت، بر فرض که در تقریب ظهور اثر نداشته باشد -که البته اثر دارد- برای خود سازی و رفع حجاب ها و ایجاد ارتباط با حضرت، بسیار مؤثّر و سازنده است.

صدقه دادن برای سلامتی حضرت و خدمت به فقرای شیعه برای خشنودی قلب مقدس امام زمان علیه السّلام.

ساختن زمینۀ انقلاب حضرت مهدی(ع) و اصلاح جامعه در مسائل اخلاقی و معنوی؛ زیرا اجتماعی که در انتظار مصلح به سر می برد خود باید صالح باشد.

استغاثه از حضرت در همۀ مشکلات؛علی الخصوص مشکلات معنوی و سلوکی.

برای استغاثه و استمداد از حضرت حجت(ع)،دستورات زیر توصیّه می شود:

نماز امام زمان (ع).

نماز استغاثه از امام زمان (ع).

زیارت آل یاسین (همان، زیارت حضرت صاحب الزمان).

دعا در ایام غیبت امام زمان (ع).

صلوات ابوالحسن ضرّاب اصفهانی. این صلوات هر عصر جمعه خوانده می شود.

دربین نمازهای حاجت که به عنوان استغاثه از حضرت (ع) قابل استفاده هست، یکی نماز امام زمان (ع) است که انسان در این نماز، دویست مرتبه خطاب به خداوند متعال عرض می کند: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» ای خدا ما فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو یاری می طلبیم.

و نماز دیگر، نماز استغاثه از حضرت مهدی (ع) است. این نماز، دو رکعت است. در رکعت اول حمد و سورۀ فتح و در رکعت دوم حمد و سورۀ نصر و پس از نماز، دعای «سلام الله الکامل…» خوانده می شود. اگر این نماز و دعای بعد از آن زیر آسمان خوانده شود مؤثرتر است.

این جانب برای تشویق جوانان و استفاده از این دو توسل، داستانی در خصوص درخواست معرفی استاد از سوی حضرت مهدی (ع) تقدیم می دارم:

در یک روز جمعه بنده به جمکران مشرف شده بودم. نماز امام زمان را در داخل مسجد خواندم. سپس در صحن مسجد، در نقطۀ خلوت، نماز استغاثه را با دعای «سلام الله الکامل…» زیر آسمان خواندم. سپس به شهر قم مراجعت نمودم. بعد از نماز ظهر و عصر و صرف نهار خوابیدم. در خواب دیدم حضرت مهدی با چهار نفر سیّد معظّم که در دو طرف حضرت راه می رفتند، از روی پل آهن چی، واقع در کنار حرم مطهر حضرت معصومه علیها السّلام عبور می کنند.

یکی از آن چهار نفر را شناختم. ایشان مرحوم آیت الله سیّد محمود مجتهد سیستانی بودند که برادر محترم مرجع عالیقدر، حضرت آیت الله العظمی سید علی سیستانی(مقیم نجف اشرف می باشند). من هم با فاصله ی بیست متر پشت سر ایشان می رفتم. ناگهان حضرت برگشتند. وقتی چشمم به جمال زیبای ایشان افتاد، باخود گفتم، چقدر جذاب و بی نظیرند. حضرت به طرف بنده آمدند. من هم خودم را به ایشان رساندم، وقتی به محضرشان شرفیاب شدم با دست راست، با نوک انگشت مبارک روی قلبم زدند و فرمودند: ما را یاد کردی، ما هم تو را یاد کردیم و همچنین به اینجانب استاد معرفی نمودند.

از مرحوم علامه طباطبائی پرسیدم:آیا امکان ملاقات حضرت هست یا خیر؟ فرمود: بلی، به سه شرط تقوای کامل، عشق فراوان و مداومت به زیارت آل یس البته آن نسخۀ طولانی (که مستقلاً چاپ شده است).

دستوری از حضرت امام محمد باقر علیهِ السّلام بدین ترتیب رسیده است که هر کس مسبحات ششگانه را (سوره های حدید، حشر، صف، تغابن، جمعه و اعلی) به دستور خاصی که دارد یک سال تمام بخواند حضرت مهدی (ع) را ملاقات خواهد کرد ان شاء الله. البته باید بگویم اگر شرایط سه گانه را محقق ساختند ولی موفق به ملاقات نشدید، ناراحت نباشید. درعوض جایزه دیگری می دهند و هیچ کس را ناامید نمی کنند.

گام پنجم: لزوم استاد

طی این مرحله بی هم رهی خضر مکن     ظلمات است بترس از خطر گمراهی

در همۀ کتاب های سلوکی، استادان بزرگ سفارش نموده اند که بی استاد حرکت نکنید. امام خمینی (ره) در یکی از درسهایشان فرموده بودند که این راه را بدون استاد نمی توان طی کرد. مرحوم آیت الله قاضی فرموده بودند: «اگر سی سال به دنبال استاد بگردید ارزش دارد و در اولین ملاقات نصف راه را رفته اید.»

 استادان دو قسم هستند:1. استادان عام  2. استادان خاص.

استادهای عام تعدادشان بیشتر است. این استادان باید دارای خصوصیاتی باشند که در حدیث ذیل به آنها اشاره می شود. در هر کس سه شرط ذیل محقق باشد می تواند استاد عام باشد. حواریون که شاگردان حضرت مسیح علیهِ السّلام بودند از آن جناب پرسیدند: با چه کسی هم نشینی کنیم، ای روح خدا؟ حضرتش فرمودند:

          کسی که دیدن او شما را به یاد خداوند بیندازد،گفتارش بردانش شما بیفزاید و کردارش شما را مشتاق آخرت سازد.

شرط اول: کسی که وقتی او را ببینی به یاد خدا بیفتی، قبل از اینکه حرف بزند. انسان تا او را ببیند، حتی از فاصلۀ دور، به یاد خدا بیفتد. یکی از نمونه های بارز آن آیت الله العظمی سید رضا بهاءالدینی بود که اینجانب سالها افتخار تلمذ و استفاضه از محضر مقدش را داشتم. در این دوران که حدودا سی سال طول کشید، هرگاه ایشان را می دیدم قلبم مستغرق در یاد خدای عزوجل می شد و حالم مانند کسی که وارد حرم مطهر یکی از معصومین (ع) شده است تغییر می کرد.

شرط دوم: وقتی به شما نزدیک شد، با شما مشغول صحبت شد، گفتارش بر معلومات دینی شما بیفزاید،جاذبۀ خدا در او باشد. کسی که دلش برای خدا بسوزد، دلش بیشتر به طرف خدا حرکت می کند. بعضی مدّعیان هستند که مثلاً اگر یک روز هم با آنان بنشینی، هیچ حرف خدای متعال نیست، تمام حرفش لغو و بیهوده و دنیائی و پرت و پلا است. خوب معلوم است که چنین کسی نمی تواند استاد راه باشد.

  حضرت امیر المؤمنین (ع) به یکی از فرزندانشان فرمودند: ای فرزندم! با مردم همزیستی داشته باش، ولی همخویی نداشته باش. با آنان زیست کن ولی چون آنان مباش.

هرگز حدیث حاضر و غایب شنیده ای    من در میانۀ جمع و دلم جای دیگر است

  مرحوم آیت الله العظمی، آقا سید علی قاضی، حرفی جز حرف خدای عزّوجلّ نمی زد. هنگامی که بعضی شاگردان از غیر خدای عزّوجلّ حرف می زدند، به عربی مکسّر عراقی می فرمودند: «شَلَّکَ با الحادث؟» یعنی تو را با حادث چه کار؟

شرط سوم: وقتی انسان با آنها هم نشینی پیدا کرد، چندین مرتبه رفت و آمد نمود، در مجموع می بیند که رفتار و کردار او، انسان را به سوی آخرت ترغیب می کند. و جالب اینکه، نزدیک ششصد سال بعد ازحضرت مسیح، همین سؤال (شرایط استاد عام) را اصحاب رسول الله (ص) از آن جناب پرسیدند و ایشان هم همان جواب را دادند.

و اما استادان خاص گوهرهای خزانۀ خداوند متعال هستند. گوهرهای خزانۀ امام زمان(ع) هستند. به سادگی کسی آنها را نمی یابد. با دعا و خواستن از خدا باید آنها را شناخت. این ها خیلی قوی هستند، خیلی فوق العاده اند و با حضرت مهدی(ع) بی ارتباط نیستند و به نام اوتاد و ابدال از آنها یاد شده است. غالباً کسانی که مدّت زیادی در طلب امام زمان(ع) هستند، بهره شان این می شود که به بعضی از خواص امام زمان (ع) دسترسی پیدا می کنند ولی پس از عمری عبادت، لیاقت ملاقات خود حضرت را پیدا می کنند.

به قدری این افراد (استادان خاص) عجیب هستند که وقتی انسان با آنها برخورد می کند، بعد از مفارقت فکر می کند امام زمان (ع) را دیده است ولی بعد مطمئن می شود که امام زمان نبوده اند، بلکه یکی از اولیای حضرت بوده است. مردانی که افقشان بالاست راز دار هستند، ستّار العیوب اند، متخلّق به اخلاق خدا هستند. شخصی تعریف می کرد که در مازندران رفتم نزد فلان کس و او به من گفت: چرا فلان گناه را انجام دادی؟ این علامت این است که آن استاد، افق کمالش خیلی پایین بوده است.

بنده کسی را ملاقات کردم که وقتی افراد را می دید، اعماق وجودشان را هم می خواند، ولی به رویش نمی آورد. البته رفقای سلوکی، حسابشان جداست، در صورت نیاز تأدیبشان هم می کنند. ما افسانه نمی گوئیم، برخورد کرده ایم که الان نقل می کنیم. از این جهت این مقدار را عرض کردم که برادران جوان و خواهران جوان اکتفا به این ظواهر دنیا نکنند. کمی هم این چیز ها را از خدا بخواهند. چطور ما این همه از خدا حاجت های مادی می خواهیم، خوب این امور را هم بخواهیم.

خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود: «همه چیز را از من بخواه حتی علف گوسفندانت را.» از خدا بخواهیم خدایا به من یک طبیب روحانی ملکوتی عنایت فرما. خدا که می شنود، اگر صلاح باشد اجابت می کند و اگر بخواهد به شخص بفهماند هم می تواند. داستان حضرت خضر و موسی (ع) در قرآن کریم،سورۀ کهف آیات 59 تا 82 نقل شده است. تو نیز باید موسی شوی تا به خضر برسی.

گام های بعدی مراحل سیر و سلوک در مقالات بعدی ذکر خواهد شد ان شاء الله.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *