زندگینامه عبدالرزاق کاشانی

به نام آفریننده عشق

 

عبدالرزاق کاشانی (قاسانی) (درگذشت ۷۳۵ قمری) عارف و فیلسوف قرن هشتم قمری است.

 

ویژگی ها

می‌توان او را متولد سال‌های میان ۶۵۰ تا ۶۶۰ قمری دانست. سال‌های آغازین نیمه دوّم قرن هفتم هجری که سال‌های آغاز کاشانی به تحصیل علم بوده است، از تیره‌ترین دوره‌های علمی در جوامع مسلمین به شمار می‌آید. در این سال‌ها به عللی که یورش مغولان به سرزمین‌های مسلمین را برجسته‌ترین آن‌ها می‌توان به شمار آورد، مراکز اصلی علمی که گرم‌ترین حوزه‌های علمی دانش‌های عقلی و نقلی را در خود داشت، نابود شد و هزاران تن از اساتید و دانشجویانی که در شهرهایی همچون نیشابور و بغداد به مباحثات علمی اشتغال داشتند به ناگزیر یا تسلیم تیغ آخته مرگ شدند و یا این مراکز را ترک گفتند.

عبدالرزاق کاشانی علاوه بر مقام نظری و فلسفی، صاحب کشف است و به گفته خودش پس از مجاهدات و ریاضات فراوان، وحدت شخصیه وجود ابن‌ عربی و حقانیت آن بر او منکشف شده است. در همین موضوع، بین او و علاءالدوله سمنانی، مجادلاتی روی داد و کاشانی به اشکالات سمنانی در این موضوع که اساس عرفان نظری و پايه اعتقادات ابن‌ عربی است، پاسخ گفت. عبدالرزاق در حدود سنین ۲۵ تا ۳۵ سالگی، از تحصیل علوم متداول زمانش فراغت جست و در پی آرامش و سکون روحی رفت؛ هدفی که از آغاز دوران تحصیل در پی آن بود. پیش از این نیز، او یک بار دیگر خود را در چنین محذوری دیده بود، آنگاه که از بحث فضلیات و شرعیات فارغ شده بود اما از آن مباحث اصول فقه و اصول کلام، هیچ تحقیقی نگشود. پس این علوم را رها کرد و به جستجوی دیگر دانش‌های آن عصر پرداخت. وی تصور کرد که بحث معقولات و علم الهی و آنچه بر آن موقوف بود، مردم را به‌معرفت می‌رساند و از این تردّدها باز رهاند، پس همّت بر تحصیل آن نهاد و مدتی در تحصیل آن صرف شد اما باز هم هدف را بسیار دور دید.

چه دانسته‌هایش نه او را به‌ معرفت رسانید و نه از تردیدهایی که در ذهن داشت از بین ببرد. اکنون او در همان نقطه‌ای قرار داشت که دو قرن پیش از این پیشرو نامدارش امام محمد غزالی در آن قرار گرفته بود. از علوم ظاهری برای وی چنان وحشت، اضطراب و احتجاب پیدا شد که قرار نماند! راهی که کاشانی از پس این اضطراب رفت همان راهی است که غزالی طی نمود و آن راه روی گردانی از علوم به‌دست آمده بود، چون برای او معلوم گشت که معرفت مطلوب از طور عقل برتر است. آن‌گونه که از متن این نامه ظاهر می‌شود، او مدت زمانی را در حالت «وحشت و اضطراب» به سر برده است تا وقتی که صحبت متصوّفه و ارباب ریاضت و مجاهده اختیار افتاد و توفیق حق دستگیر شد؛ اما این انتخاب جدید که چگونگی تمامی عمر کاشانی را رقم زد، زاییده چه عواملی بوده است؟ آیا کاشانی در دوران تحصیل با صوفیان آشنایی داشته است؟ آیا در خاندان او، یک صوفی بوده است که او را به این طریقت راهنمایی کند؟

به هر حال، در این سال‌ها که‌ کمی پس از سال‌های میانی نیمه دوم قرن هفتم است، کاشانی به دنیای صوفیان قدم می‌نهد و به جستجوی آرامش در این وادی می‌پردازد. بدون شک، نظری گذرا به پیشینه سلسله کاشانی و چگونگی تصوف در این‌ روزگار، به درک چرایی جذب کاشانی به آن کمک بسیاری خواهد کرد. آن‌گونه که در میان تذکره‌نویسان و بر شمارندگان ناموران سلسله‌های مختلف صوفیان مرسوم است، نمی‌توان کاشانی را در میانه یکی از این سلسله‌ها نام برد و او را همچون یکی از مشایخ این فرق، مذکور داشت، همان‌گونه که نمی‌توان او را از سرسپردگان طریقتی خاص به‌ شمار آورد. البته گروهی از نویسندگان، کاشانی را از مشایخ سلسله سهروردیه برشمرده‌اند.

 

از منظر فرهیختگان

ابن الفوطی او را «من العالمین العاملین» می‌‌خواند، قیصری از او به‌عنوان «الامام العلامه» یاد می‌‌کند. سید حیدر آملی نیز با یاد کرد او به‌ صورت «المولی الاعظم و البحر الخضم» او را در شمار کسانی همچون امام فخر رازی، محقق طوسی، امام محمد غزالی، شیخ الرئیس ابن سینا و … که پس از تحصیل علوم رسمی از آن روی گردانیده‌اند، قرار می‌دهد. جامی او را «جامع میان علوم ظاهری و باطنی» می‌داند. صاحب روضات الجنات با لقب «العالم» از او یاد می‌‌کند.

آقا بزرگ تهرانی می‌گوید: این بنده را اعتقاد چنان است که بهره علمی کاشانی در میان مشایخ متقدم صوفیه چنان رفیع است که پس از شیخ اکبر (ابن عربی) و فرزند خوانده عظیمش صدرالدین قونوی، کمتر کسی در افق اوست و در میان مشایخ متاخر نیز نادر افرادی همچون فنّاری به مرتبت او در علوم رسمی دست یافتند.

امام‌ خمینی از کاشانی با ‌عنوان عالمی دانشمند و بافضیلت و عارف معروف، یاد کرده ‌است.

 

عروج ملکوتی

عبدالرزاق در سال ۷۳۶ قمری وفات نموده است. برای مدفن ایشان دو روایت وجود دارد. یکی آنکه پس از وفات، او را در خانقاه مرشدش عبدالصمد اصفهانى نطنزى به خاک سپرده‌اند و دیگر اینکه قبری ساده در انتهای کوچه مسجد حوضخانه کاشان وجود دارد که منسوب به ایشان می‌باشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *