چرا این همه دین وجود دارد؟

 

به نام آفریننده عشق

 

گوهر مشترک دین همه شریعت های الهی، اسلام است که همان تسلیم بودن در برابر خداست. بی شک همه ادیان الهی در اصول دین، یعنی توحید، نبوت، و معاد و در اصول اخلاقی و کلیات احکام فردی و اجتماعی مشترک اند.

 

راز تعدد  شرایع

شریعت های گوناگون، متناسب با استعداد و شرایط زندگی انسان ها و مقام انبیای الهی شکل می گیرند. همه شرایع در اصول مشترک اند و با هم اختلافی ندارند، اما در بعضی احکام به مقتضای زمان با هم تفاوت دارند و شریعت بعدی، شریعت پیشین را در آن مورد نسخ می کند.

از آنجا که دین اسلام آخرین و کامل ترین شریعت است، قوانین اساسی آن نیز جاودانه است. قرآن و روایات نیز جاودانه بودن احکام و قوانین اساسی اسلام را به صراحت بیان می دارند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: حلال محمد تا روز قیامت حلال است و حرام وی نیز تا روز قیامت حرام.

 

عالمان اسلام افزون بر منابع غنی و سر شار دینی با در اختیار داشتن ابزارهایی می توانند حکم هر مسئله را مشخص نمایند:

1. حجیت حکم عقل : با اعتبار بخشی به احکام صحیح عقلی هم طراز با حجیت قران و روایات حکم مسائل را تعیین می کند.

2. قاعده اهم و مهم : از آنجا که احکام اسلامی، تابع مصالح و مفاسد است و از سویی مصلحت و مفسده چیزها نیز یکسان نیست، عالمان اسلامی در برخی موارد باید مصالح و مفاسد را با هم بسنجند و مصلحت کم اهمیت تر را فدای مصلحت مهمتر نمایند.

3. گشوده بودن باب اجتهاد: عالمان دین با استفاده از قرآن، روایات، اجماع، عقل، در پرتو اجتهادِ زنده، پویا و مستمر حکم مسائل جدید را استنباط می کنند.

4. پیروی از قواعد حاکمه فقهی: یعنی قواعدی که بر تمامی احکام و مقررات اسلامی چیره اند و بر همه آنها حکومت می کنند. مثل قاعده « نفی ضرر»

 

دیدگاه هایی را که برای پاسخ به کثرت گرایی دینی و گوهر مشترک شکل گرفته اند کدامند؟

1. انحصار گرایی (حقانیت و نجات بخشی مطلق یک دین):

بر اساس این دیدگاه تنها یک دین حقانیت کامل دارد و بقیه مذاهب هرچند ممکن است از حقانیت بهره ای داشته باشند، حق مطلق نیستند و پیروان واقعی آن دین حقیقی نیز به طور مطلق اهل نجات اند، اما پیروان سایر مذاهب چنین فرجامی ندارند.

2. شمول گرایی

شمول گرایی بر آن است که یک دین خاص حق مطلق است و پیروان آن نجات می یابند، اما پیروان مذاهب دیگر نیز به اندازه انطباق با دین حق می توانند اهل نجات باشند خاستگاه این نگرش، جهان مسیحیت است.

3.کثرت گرایی

بر اساس دیدگاه کثرت گرایی همه مذاهب هم زمان از حقانیت و نجات بخشی یکسان برخوردارند. این دیدگاه، آموزه های گوناگون و گاه متناقض همه مذاهب را به طور یکسان صحیح و همچنین پیروان همه مذاهب را اهل نجات می داند. در جهان غرب، جان هیک یکی از صاحب نظران در قلمرو فلسفه دین، مدافع و مروج این دیدگاه است.

 

تحریف کتاب‌های آسمانی

تحریف کتاب‌های آسمانی به معنای تغییر الفاظ و سوء تعبیرهایی است که در برخی کتاب‌های آسمانی روی داده است. این بحث ریشه در قرآن کریم دارد. قرآن کریم بیان می‌کند که این کتاب‌ها توسط یهودیان و مسیحیان تحریف شده است. در احادیث نیز به این مطلب اشاره شده است و در اثبات وقوع تحریف لفظی تورات و انجیل، مسلمانان به خصوص بر اختلافات نسخه‌های مختلف این کتاب‌ها تأکید می‌کردند.

حذف اشاره به پیامبر اسلام در تورات و انجیل، حذف جزای زنای محصنه برخی از مهم ترین تحریف‌های کتاب‌های آسمانی است. یافتن تناقضات و تعارضات در متن این دو کتاب و غیر عقلانی بودن برخی از محتواهای آن مانند تثلیث نشانه دیگری بر تحریف شدن آنهاست.

بحث درباره تحریف کتاب‌های آسمانی یهودیان و مسیحیان، ریشه در قرآن کریم دارد که در آن تورات و انجیل به عنوان کتاب‌هایی که خداوند بر پیامبرانش نازل کرده است، تأیید شده‌اند و در عین حال بر این نکته نیز تأکید شده است که این کتاب‌ها تحریف شده‌اند. در آیه ۷۵ سوره بقره درباره یهودیان آمده است که گروهی از آنان کلام خدا را می‌شنوند و به رغم آنکه آن را می‌فهمند، تحریفش می‌کنند.

آیه ۷۹ همین سوره و آیه ۷۸ سوره آل عمران، ناظر به این معناست که کسانی کتابی به دست خود می‌نویسند و می‌گویند از جانب خداست. آیه ۴۶ سوره نساء و آیه ۱۳ سوره مائده نیز به مسئله تحریف کلام از جانب اهل کتاب اشاره دارد. در آیه ۴۱ سوره مائده نیز همین نکته با تعبیری دیگر بیان شده است. در کتب حدیثی این موضوع مکررا ذکر شده است.

 

درباره زمان تحریف، مفسران و عالمان اسلامی آرای مختلفی ابراز کرده‌اند. برخی سابقه تحریف را به هفتاد تنی رسانده‌اند که با موسی(ع) همراه بودند و پیام خدا را از موسی دریافت کردند. گروهی نیز آیات مرتبط با تحریف را ناظر به اهل کتابِ معاصرِ پیامبر اکرم دانسته‌ اند. بخش اخیر به این معنا نیست که همه الفاظ تورات به همه زبان‌هایش، پس از بعثت تحریف شده است.

درباره مصادیق این تحریف به موضوعات مختلفی اشاره شده است، اما در روایات و به تبع آن در آثار عالمان اسلام، غالبا دو موضوع ذکر گردیده است:

  1. اینکه وصف پیامبر اسلام و بشارت به پیامبری ایشان چنانکه در قرآن کریم هم بیان شده در تورات و انجیل آمده بوده و یهود و نصارا آن را تحریف کرده‌اند.
  2. طبق تورات جزای زنای محصنه رجم بوده، ولی در آن تحریف رخ داده است. بنا بر منابع اسلامی، یهودیان مدینه نسبت به اجرای حکم رجم در مورد زن و مردی از اشراف که مرتکب زنای محصنه شده بودند، اکراه داشتند، نزد پیامبر اسلام رفتند تا ایشان در این‌باره حکم کنند. پیامبر نیز حکم به رجم دادند، اما آنان از این کار ابا کردند. رسول اکرم مشخصات ابن صوریا را که به اذعان یهودیان آشناترین فرد زمان به مضامین تورات بود بیان کردند و او را فراخواندند، سپس در این‌باره نظر او را پرسیدند. ابن صوریا توضیح داد که در تورات همین حکم آمده بود، ولی علمای یهود ابتدا بین افراد ثروتمند و فقیر فرق گذاشتند و سپس چون فقیران به این تبعیض اعتراض کردند و آن را نپذیرفتند و زنا هم در میان ثروتمندان یهود رواج یافته بود، علمای آنان با یکدیگر رایزنی کردند و به جای رجم، احکام دیگری وضع نمودند.

 

در مورد تورات به اختلافات نسخه‌های سه‌گانه عبری، سریانی و یونانی که به ترتیب، متن مورد استناد یهودیان، سامریان و مسیحیان بوده‌ اند اشاره می‌کرده‌ اند و این اختلافات را در کنار توجه به تاریخ تدوین تورات و عدم تواتر آن و اینکه تورات فعلی نوشته عزرای ورّاق است، دلیلی بر عدم وثاقت آن می‌شمرده‌ اند.

در مورد انجیل، اثبات تحریف لفظی ساده‌تر بوده است، چراکه مسلمانان بر مبنای قرآن انجیل را کتابی نازل شده از جانب خداوند بر حضرت مسیح علیه السلام می‌دانند، حال آنکه چهار نسخه از آن به قلم چهار تن (مَرْقُس، مَتّی، لُوقا و یوحنا) موجود است. اختلافات این چهار نسخه، عدم وثاقت آن را آشکار می‌کند.

از زمان ابن حزم بررسی مضامین تورات و انجیل و یافتن تناقضات و تعارضات در این متون و التفات به نامعقول بودن و از لحاظ کلامی توجیه‌ ناپذیر بودن بعضی مطالب آنها مثل تثلیث آغاز شد. نتیجه این بررسی‌ها جز آن نبود که چنین مطالبی نمی‌تواند از جانب خدا باشد، بدین ترتیب بر تحریف لفظی انجیل تأکید شد. ابن حزم که آشنایی وسیعی با مضامین تورات و انجیل موجود داشته، در این راه قدم مؤثری برداشته است. وی به تاریخ تدوین تورات و عدم تواتر آن به تفصیل پرداخته است.

سَمَوئَل مغربی، نویسنده اِفحام الیهود، نیز از عالمانی است که در نقد تورات موجود و مطرح کردن بحث تحریف کوشید. وی را که از یهودیت به اسلام گرویده بود از معدود کسانی دانسته‌ اند که پس از ابن حزم بحث تحریف را پیش برد. ابن کمونه در تنقیح الابحاث، متعرض افحام الیهود شده و به رد بعضی مطالب آن پرداخته است.

در مقابل، بر کتاب ابن کمونه نیز نقدهای فراوانی نوشته شده است. به جز ابن کمونه که از منظری یهودی به پاسخگویی به مسائل مربوط به تحریف پرداخته، عمار بصری مؤلف کتاب البرهان نیز از موضع فردی مسیحی از وثاقت کتاب مقدس دفاع کرده است. روش‌های ابن حزم برای اثبات تحریف، در مجادلات میان مسلمانان و اهل کتاب ادامه یافت. نویسندگان متأخر برای اثبات تحریف، از همه این روش‌ها استفاده کرده‌ اند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *