نوشته‌ها

زندگینامه حضرت ادریس (ع)

 

به نام آفریننده عشق

 

ادریس یا خنوخ (یا همان الیاس) یکی از پیامبران است. قرآن او را یکی از پیامبران بزرگ لقب داده که به جایگاه والایی رسیده است. برخی از مفسران قرآن و تاریخ‌نویسان مسلمان ادریس را با اُخنوخ یا خَنوخ (جد حضرت نوح که در تورات نام او ذکر شده است) یکی دانسته‌اند.

 

برخی کلمه ادریس را مشتق از دروس و دراست دانسته و علت این نامگذاری را دانش بسیار یا ممارست او بر آموزش، ذکر کرده‌اند و گفته‌اند که او بیش‌تر از سی صحیفه را تدریس کرده است. برخی دیگر به اشتقاق کلمه «ادریس» از ماده «دروس» به ‌معنای پنهان شدن، معتقد بوده و علت این نامگذاری را پنهان شدن ناگهانی ادریس بیان کرده‌اند.

طبق نظر علامه حسن زاده آملی، ادریس همان الیاس است. از آنجا که ایشان را ظهور و غیبت بوده است، دو بار مبعوث شده اند؛ یکبار پیش از غیبت که ادریس نبی بود: واذکر فی الکتاب ادریس انه کان صدیقا نبیا و رفعناه مکانا علیا. (مریم، 58) و یکبار پس از زمان غیبتش که 365 سال بوده است و پس از آن به اسم الیاس ظهور فرموده است: و ان الیاس لمن المرسلین. (صافات، 124) طبرسی نیز در مجمع البیان از ابن مسعود نقل می‌کند که منظور از الیاس، ادریس است که جد حضرت نوح بوده است.

بعضی می‌گویند ادریس اسمی عجمی (غیر عربی) است و نمی‌تواند مشتق از دراست باشد. به قولی، ادریس همان هرمس است که در یونان باستان واسطه بین خدایان و انسان به حساب آمده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان عنوان می‌کند که ادریس(ع) «هرمس» نیز نام داشته است برخی معتقدند که کلمه هرمس عربی ارمیس یونانی است، و ارمیس به زبان یونانی به معنای عطارد است.

جوادی آملی معتقد است که حضرت ادریس(ع) سرسلسلۀ بسیاری از انبیائی است که قبل از نوح مبعوث شدند. برخی معتقدند که میان ادریس(ع) و آدم(ع) ۵ نسل فاصله است. بعضی «منف» مصر را محل ولادت ادریس می‌دانند و برخی می‌گویند در بابل به دنیا آمده است. او در آنجا رشد کرد و شیث بن آدم که جد جد پدرش بود درس گرفت.

ادریس سومین پیامبر از پیامبران الهی می‌باشد که مأمور هدایت دودمان قابیل شده بود که به اعمال ناپسند می‌پرداختند و مشرک، می‌گسار و بت پرست بودند، او مردم را به حق و توحید دعوت کرده و از آنان می‌خواست از شریعت آدم و شیث پیروی کنند، نسبت به همدیگر با عدل و انصاف رفتار کرده و در مورد ضعیفان کوتاهی نکنند، برای جهاد با دشمنان دین آماده باشند و با پرداخت زکات به یاری فقرا بشتابند و روزه گرفتن در روزهای معهود را فراموش نکنند.

براساس روایات اسلامی ادریس نخستین کسی بود که جامه دوخت و قلم را برای نوشتن به کار بست و به دانش ستاره شناسی و حساب پرداخت. به‌ همین دلیل انسان‌ها در رشته‌های نجوم، هندسه، فلسفه، حساب، منطق و حکمت مدیون او هستند. شغل او خیاطی و مسجد سهله خانه او بود.

پیامبر(ص)، در پاسخ به سؤال ابوذر از تعداد کتاب‌هایی که خداوند نازل کرده است، فرمود: یک‌صد و چهار کتاب؛ پنجاه صحیفه بر شیث نازل کرد، سی صحیفه بر حضرت ادریس، بیست صحیفه بر حضرت ابراهیم و تورات و انجیل و زبور و فرقان. برخی معتقدند در مصحف ادریس(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) با نام «بهائیل» یاد شده است.

در بخشی از این مصحف آمده است «هنگامی که خداوند ابلیس را تا روز موعود مهلت داد، به او فرمود: برای آن روز بندگانی را برگزیده و قلب‌هایشان را امتحان کرده‌ام. آنان دوستان من هستند. برای آنها پیامبر مصطفی و امینی چون مرتضی (علی) انتخاب کرده‌ام. پس مصطفی را پیامبر، و آنها (امت) را یاور و انصار قرار دادم. آنها امتی هستند که من برای پیامبرم مصطفی و امینم مرتضی اختیار کرده ام.»

 

معجزات و کرامات

ادریس، حضرت محمد(ص) را در شب معراج زیارت کرده و ایشان را «الاخ الصالح» نامیده است. ادریس(ع) یکی از ۲۶ پیامبری است که خداوند نام آنها را در قرآن کریم آورده است. قرآن کریم دوبار و در آیات ۵۶ و ۵۷ سوره مریم و همچنین آیات ۸۴ و ۸۵ سوره انبیاء از حضرت ادریس یاد می‌کند و او را پیامبری صدیق، صابر و صالح و دارای منزلتی والا می‌داند و از داخل شدن او در رحمت الهی خبر می‌دهد.

این در حالی است که در عهد عتیق از حضرت ادریس به طور عام و کلی یاد شده است و از او با عناوینی همچون «سلوک با خدا» و «زیستن با خدا» یاد شده است. برخی با توجه به آیات و روایات معتقدند که خداوند او را به بعضی از طبقات آسمان «چهارم یا پنجم یا ششم» بالا برده است و از این رو در قرآن آمده است: و رفعناه مکانا علیا. برخی دیگر گفته‌اند که خداوند روح او را میان آسمان چهارم و پنجم قبض نموده است. از امام باقر(ع) نقل شده است که منظور رفعت مکانی در خصوص حضرت ادریس نیست بلکه معنای رفعت در آیه رفعت مقام و مرتبه اوست.

یکی دیگر از ویژگی‌های ادریس(ع) عبادت هر روز و شب اوست در روایات آمده است که او زاهد و عابد بود و هر روز هزاران بار خدا را تسبیح می‌گفت. او روزها مشغول عبادت و تسبیح خداوند و برخی از شب‌ها استراحت می‌کرد. او همواره هنگام دوختن لباس به حمد، تسبیح، تکبیر و توحید خداوند مشغول بود به نحوی که بر اساس روایات اعمال یک روز او برابر با کردار اهل زمین در آن زمان بود.

وجود پاره‌ای از تفسیرهای عرفانی درباره زندگی حضرت ادریس نشان از توجه عرفا و متصوفه به داستان زندگی و سیر و سلوک او دارد. حضرت ادریس در متون عرفانی نمونۀ سالکی است که با قطع تعلقات از لذت‌های دنیایی و دست کشیدن از آمال و آرزوهای دنیا، پیش از مرگ به مرگ اختیاری مرده است.

ابن عربی با نگاه تاویلی، حضرت ادریس را نمونه‌ای از نفس مجردی می‌داند که نسبتی با خداوند دارد و معتقد است چنین نفسی قابل تقدیس است. اگر چه ابن عربی در برخی موارد حضرت ادریس و الیاس را دو نفر می‌داند اما از مجموع سخنان او نتیجه گرفته شده است که الیاس نام دوم ادریس است.

 

عروج ملکوتی

در خصوص عمر حضرت ادریس اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند که عمر ادریس در زمین حدود سیصد سال بود. در مورد پایان عمر یا پایان کار او بر روی زمین نیز اختلافاتی وجود دارد:

  1. طبق برخی روایات ادریس از میان پیروان خود صد نفر از برترین‌ها را برگزید و از میان صد نفر، هفتاد نفر و از میان هفتاد نفر ده نفر ‌و از میان ده نفر، هفت نفر را انتخاب نمود. ادریس با این هفت نفر ممتاز، دست به دعا برداشتند و به راز و نیاز با خدا پرداختند، آنها هم چنان با ادریس به عبادت الهی پرداختند تا زمانی که خداوند روح ادریس را به ملأ اعلی برد.
  2. برخی هم در مورد سرانجام حضرت ادریس گفته‌اند، چون او، گناهان فرزندان قابیل را دید از خداوند خواست که او را به سوی خود بالا ببرد و خداوند هم اجابت کرد و هم اکنون در آسمان چهارم یا ششم زندگی می‌کند. برخی گفته‌اند وی به آسمان چهارم رفت و در آنجا جان داد. درمقابل بعضی نیز معتقدند که او به صورت زنده وارد بهشت شد و هرگز از آن بیرون نیامد.