نوشته‌ها

پیدایش و فرجام یهودیت

 

به نام آفریننده عشق

 

یهودیت عنوان دین حضرت موسی علیه السلام از پیامبران بزرگ الهی است. قومی که این دین را از آن خود می داند قوم بنی اسرائیل است.

اسرائیل یکی از نام های حضرت یعقوب علیه السلام است که از نوادگان حضرت ابراهیم علیه السلام می باشد. عنوان دیگری که برای این قوم به کار رفته عبرانیان یا قوم عبرانی است. زبان مخصوص این دین زبان عبری می باشد که از همین نام گرفته شده است. جمعیت بنی اسرائیل پس از یعقوب به سرعت پا به افزایش گذاشت و اسباط نامیده شد.

در آن زمان فرعون نیز فرامانروایی می کرد و از ترس از دست دادن قدرت خود دستور داد تا پیامبری که از نسل بنی اسرائیل می آید کشته شود. از آنجا که او می دانست پیامبر، پسر می باشد دستور داد که تمامی نوزادان پسر را به قتل برسانند و با دخترها کاری نداشته باشند.

هنگامی که حضرت موسی علیه السلام متولد شد خداوند به مادر حضرت موسی الهام کرد که او را داخل صندوقچه ای قرار داده و به رود نیل بسپارد. زمانیکه صندوقچه به خشکی رسید فرعون آن را برداشت و چون آن فرزند خردسال را مشاهده کرد تصمیم به قتل او گرفت. حضرت آسیه سلام الله علیها با این کار فرعون مخالفت کرد و گفت: شاید به ما سودی ببخشد پس او را به فرزندی بگیریم.

حضرت آسیه سلام الله علیها که بر این کار خود مصمم بود آن فرزند تا پزرگ کرد تا به جوانی رسید. از قضا، حوادث طوری رقم خورد که مادر حضرت موسی دایه او شد و به او شیر می داد. موسی علیه السلام با یکی از دختران حضرت شعیب علیه السلام ازدواج نمود و ده سال در خدمت او بود.

پس از ده سال او تصمیم گرفت دوباره به مصر بازگردد و در بین راه آتشی را دید و از سمت راست بیابان از درختی ندا داده شد: ای موسی! من پروردگار جهانیانم! من تو را به پیامبری برگزیدم. به آنچه وحی می شود گوش فرا ده. سپس خداوند دو معجزه اژدها شدن عصا و ید بیضا را در اختیار او قرار داد تا به کمک آنها رسالت خود را به فرجام رساند.

حضرت موسی علیه السلام از خداوند خواست تا برای تبلیغ دین خدا همراه و یاوری را نصیب او سازد. خداوند نیز درخواست او را قبول کرد و برادرش حضرت هارون علیه السلام را نیز به نبوت برگزید. حضرت موسی علیه السلام در دربار فرعون برای اثبات پیامبری اش به معجزه متوسل شد اما فرعون سخن او را نپذیرفت و آن معجزه را سحری آشکار خواند.

فرعون ساحرانی برای خنثی کردن معجزه حضرت موسی علیه السلام گرد آورد اما آنان پس از تبدیل عصای خود به مار و هنگامی که دیدند عصای موسی اژدها شد و مارهای آنان را بلعید به او ایمان آورده و خداپرست شدند. فرعون که عجز خود را مشاهده کرده بود دستور داد موسی و یاران او را به قتل رسانند.

خداوند نیز فرعونیان را به بلاهای مختلف از جمله قحطی میوه ها، طوفان، هجوم ملخ ها و تبدیل شدن آب به خون دچار کرد اما هر وقت عذاب فرو می آمد آنها می گفتند: ای موسی! خدا را به خاطر عهدی که پیش تو دارد بخوان تا مصیبت ما را برطرف سازد اما تا بلا برطرف می شد آنها ساز و کار خود را ادامه می دادند و به موسی ایمان نمی آوردند.

بالاخره خداوند به موسی دستور داد که همراه بنی اسرائیل حرکت کند و به نزدیک دریا رود. هنگامی که موسی به دریا رسید به دستور خداوند عصای خود را به دریا زد و آب را شکافت. در آن زمان موسی به همراه بنی اسرائیل از آب گذشتند اما تا فرعون و یارانش قصد عبور از آب را داشتند، دریا به حالت اول برگشت و فرعونیان غرق شدند.

پس از این اتفاق، خدا از موسی علیه السلام خواست تا سی روز از مردم دوری کند و در جایگاه خاصی به نام طور اقامت گزیند. بعد از سی روز دستور آمد که ده روز دیگر نیز باید آنجا بمانی. سرانجام پس از 40 روز الواح (تورات) را دریافت کرده و به سوی قوم خود بازگشت. از آنجا که غیبت موسی طولانی شد فردی به نام سامری از زر و زیور گوساله ای زرین ساخت که صدایی از آن خارج می شد.

آن دسته از افرادی که ایمان ضعیفی داشتند با دیدن این گوساله، کافر شده و به گوساله پرستی روی آوردند. وقتی که موسی علیه السلام از مکر آنان باخبر شد به بنی اسرائیل گفت: آیا خداوند به شما وعده نیکو نداد؟ چرا صبر نکردید؟ سرانجام بنی اسرائیل توبه نمودند و سامری نیز به عذاب الهی گرفتار شد و گوساله سامری توسط موسی از بین رفت.

پس از مدتی خداوند از موسی خواست تا قوم خود را به سرزمین فلسطین ببرد اما به دلیل مشقت هایی که این سفر داشت، بنی اسرائیل قبول نکردند و گفتند: ای موسی! تا زمانی که ساکنین سرزمین مقدس (فلسطین) در آنجا هستند ما وارد آن نمی شویم. تو و پروردگارت بروید و بنجگید، ما در اینجا نشسته ایم.

موسی به پروردگار خود گفت: خدایا! بین ما و فاسقان حکم کن و آنان را از ما جدا ساز. دعای حضرت موسی علیه السلام مستجاب شد و ندا آمد که این جمعیت از ورود به این سرزمین محروم شدند و باید چهل سال در این بیابان سرگردان بمانند تا نسلی دیگر بتواند این سرزمین مقدس را فتح کند.

حضرت موسی علیه السلام در سن 120 سالگی در مکانی به نام موآب، در حوالی دریای میت درگذشت و بنی اسرائیل سی روز برای او عزاداری کردند. قبر او تا به امروز مخفی است. ناگفته نماند بعدها یوشع بن نون، بیت المقدس را فتح کرد.

 

در مقالات آتی درمورد نحوه پیدایش صهیونیسم مطالبی ارائه خواهد شد ان شاء الله.