نوشته‌ها

جایگاه موسیقی در اسلام

 

به نام آفریننده عشق

 

آنچه در این نوشتار مورد نظر ماست، نقش جناب عبدالله بن جعفر در ترویج موسیقی است؛ تا جایی که ترانه‌های خنیاگران را از او روایت می‌کردند و حتی می‌توان به استناد گزارش‌های متواتر نتیجه گرفت که در سده اول هجری، هیچ کس به اندازه ایشان در تربیت موسیقی‌دانان ـ از مرد و زن ـ و حمایت از آنان نقش نداشته است.

 

عبدالله بن جعفر (متوفای۸۰ق در مدینه طیبه) فرزند جعفر طیار و برادرزاده امیر مؤمنان(ع) و از سرداران سپاه آن حضرت در جنگ صفین و نیز از اصحاب پیامبر(ص) و سه امام نخستین و همسر حضرت زینب(ع) و پدر دو یا سه تن از شهیدان کربلاست که دو پسر دیگرش نیز در ماجرای قتل عام مردم مدینه در هجوم سپاه یزید به شهادت رسیدند. افزون بر این همه، شخصیت عبدالله از دو لحاظ درخور توجه است:

الف) بخشندگی او، تا جایی که وی را «بحر الجود» (دریای بخشش) لقب داده و گفته‌اند: در میان تمام مسلمانان هیچ کس بخشنده‌تر از وی نبوده است.

ب) جایگاه بلند وی در عالم تشیع را از احادیث فراوانی که در فضیلت وی نقل شده می‌توان دریافت؛ از جمله حدیثی از امام صادق(ع) در ستایش از بخشندگی عبدالله و اهتمام او به حفظ ادب در برابر حسنین علیهماالسلام. مرحوم آیت‌الله خویی می‌نویسند: «عظمت او به مرتبه‌ای است که نیازی به ستایش از او نیست؛ و همین بس که گفته شود امام علی(ع) همانقدر در حفظ جان وی اهتمام داشت که در حفظ جان عزیزترین فرزندانش.»

سائب خاثر اصلا از بردگانی بود که از غنائم کسری (شاه ایران) شمرده می‌شد. وی از همه برید و به عبدالله بن جعفر پیوست. به روایتی نیز عبدالله وی را خریده و آزاد کرده بود.مردی ایرانی به نام نشیط به مدینه آمد و خنیاگری کرد. عبدالله را خنیاگری او خوش آمد و سائب خاثر به عبدالله گفت: «من نظیر آنچه را این خنیاگر به فارسی ساخته، به عربی می‌سازم.» پس ترانه‌ای ساخت که با این مصرع آغاز می‌شد: این سرای کیست که آثارش ویران شده است؟

گویند این نخستین بار بود که در تاریخ اسلام، یک آهنگ عربی با ساختار استوار و فنّی عرضه شد. سپس عبدالله نشیط را خرید و او از سائب خاثر غنای عربی را فرا گرفت و موسیقی‌دانان و خنیاگرانی مانند ابن‌سریج و معبد و عزت المیلاء، موسیقی را از سائب خاثر آموختند و به روایتی، معبد آهنگ‌های بسیاری از او فرا گرفت و مردم نادانسته آنها را به معبد نسبت دادند با اینکه موضوع برای آشنایان به فن موسیقی آشکار بود. سائب خاثر مقیم مدینه و بسیار منیع الطبع بود و بنا به گزارش‌ها، نخستین کسی بود که در مدینه ساز عود ساخت و با آن خنیاگری کرد. سرانجام نیز در قتل عام مردم مدینه در جریان هجوم سپاه یزید، مانند دو فرزند مولایش عبدالله به قتل رسید؛ زیرا یزید معتقد بود همه کسانی که در آن شهرند ـ حتی خنیاگران و آوازخوانان ـ دشمن وی‌اند.

ابن‌سریج موسیقی‌دان و آهنگساز و خواننده مشهور سده اول هجری در مکه متولد شد و برخی گفته‌اند وی نخستین کسی است که ساز عود ایرانی را به مکه آورد و نواختن آن را از معماران ایرانی که برای تعمیر بنای کعبه آمده بودند، فرا گرفت و در آن مهارت بسیار یافت و آواز خود را با آن همراه ساخت و در ساختن آهنگ‌ها شهره بود. وی در انتقال موسیقی عربی از مرحله اقتباس به تکامل، نقش مهمی داشت و پس از او خوانندگان معروف؛ حتی با خواندن آهنگ‌های او به محبوبیت و جایزه دست می‌یافتند و شعرا در سروده‌هایشان او را می‌ستودند. او را یکی از چهار رکن موسیقی عرب شمرده‌اند.

 

یک روز عبدالله برای حاضران توضیح داد که چگونه قومی از مسلمانان، در سفری از یمن به مدینه راه را گم کردند و سه روز با تشنگی و بی آبی مواجه و دل به مرگ نهاده بودند که ناگاه شترسواری آمد و یکی از آن قوم دو بیت از امرؤالقیس را خواند که حکایت از نیازمندی به جای امن با آب و سایه داشت. شترسوار پرسید: «گوینده این شعر کیست؟» او پاسخ داد: «امرؤالقیس!» شترسوار گفت: «به خدا آن شاعر دروغ نگفته است.» سپس آنان را به جایی امن راهنمایی کرد که آبی گوارا داشت و سایه‌ای برای آسودن. پس برفتند و نوشیدند و آب فراوان برداشتند و رو به مقصد نهادند. چون به مدینه رسیدند، برای پیامبر(ص) توضیح دادند که چگونه خداوند به برکت شعر امرؤالقیس حیاتی دوباره به آنان بخشید. عبدالله سخن را به انجام رسانید و همه آن را بپسندیدند. سپس او و همراهان وی برخاستند و برفتند.

یکی از متفقهان شیعی معاصر به نام علی عسیلی عاملی کتابی در مذمت موسیقی تألیف کرده که از آن برمی‌آید وی در هنر موسیقی، چیزی جز گناه و تباهی و زشتی نمی‌دیده است و با این همه، از پیوندهای عبدالله بن جعفر با موسیقی‌دانان و خنیاگران (مانند نشیط ایرانی، مالک‌بن ابی السمح و ـ بیش از همه ـ سائب خاثر) و دلبستگی‌اش به هنر ایشان گزارش‌های متعددی آورده است.

 

فتوای مراجع تقلید درباره موسیقی

آیت الله خامنه ای: «موسیقی اگر انسان را از یاد خدا و معنویت غافل کند و به ابتذال، گناه و بیکارگی بکشاند، حرام است.»

آیت الله سیستانی: «اگر موسیقی مناسب مجالس لهو و عیاشی نباشد حرام نیست.»

آیت الله تبریزی: «گوش دادن به موسیقی لهوی که مناسب مجالس خوش گذارنی می باشد، جایز نیست و همچنین ساخت و تعلیم و خرید و فروش ابزار آلات موسیقی لهوی جایز نیست.»

آیت الله فاضل لنکرانی: «موسیقی اگر مطرب و مهیج و مناسب مجالس لهو و لعب باشد حرام است و در غیر این صورت مانعی ندارد و مرکز پخش تأثیری در حکم ندارد.»

آیت الله بهجت: «اگر موسیقی مطرب باشد، استماع و خرید و فروش آن حرام است.»

آیت الله صافی گلپایگانی: «آنچه را عرف مردم موسیقی می دانند، استماع آن و ساخت و تعلیم و تعلم و فروش آلات آن حرام است.»

آیت الله مکارم شیرازی: «کلیه صداها و آهنگ ها که مناسب لهو و فساد است، حرام و غیر آن حلال است و تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف عام خواهد بود.»

 

تشکیل هنرستان های موسیقی

سؤال: طبق برنامه ریزی اعلام شده، بنابراین است که خانه های موسیقی و هنرستان هایی در این رابطه در شهرستان ها تشکیل شود که با عکس العمل مردم مواجه شده است، نظر حضرت عالی با رواج موسیقی چیست؟

حضرت آیة الله خامنه ای: «آموزش موسیقی و ترویج آن برای نوجوانان با اهداف نظام جمهوری اسلامی سازگار نیست.»

حضرت آیة الله مکارم شیرازی: «بدون شک تأسیس این گونه مراکز موجب گسترش فساد است و جایز نیست.»

حضرت آیة الله تبریزی: «موسیقی لهوی تعلیم و تعلم و اجرت گرفتن برای آن حرام است و این ها مظاهر فسادی است که به خاطر مسامحه بعضی از متصدّیان شروع شده است.»

حضرت آیة الله صافی گلپایگانی: «موسیقی و ترویج و تأسیس مراکز برای تعلیم آن حرام است.»

حضرت آیة الله بهجت: «موسیقی مطرب، شنیدن آن و تعلیم و تعلم آن و تعاون آن حرام است.»

 

منظور از موسیقی مطرب و لهوی چیست؟

آیت الله خامنه ای: هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب می‏شود و فرقی نمی‏کند که موسیقی کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک. تشخیص موضوع هم موکول به نظر عرفی مکلّف است و اگر موسیقی این گونه نباشد بخودی خود اشکال ندارد. موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله آن است که به سبب ویژگی هایی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بی‏ بندوباری و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.