زندگینامه عبدالله انصاری
به نام آفریننده عشق
عبدالله بن ابی منصور انصاری معروف به «خواجه عبدالله انصاری» و یا «پیر هرات» در شهر هرات متولد شد و در همانجا نیز از دنیا رفت. او از صوفیان بزرگ زمان خود بود و در عبادات و مناجات، بسیار تلاش میکرد.
ویژگی ها
خواجه عبدالله انصاری در سال ۳۹۶ هجری و به قولی ۳۹۵ هجری در افغانستان امروزی که در آن زمان، بخشی از ایران بود، متولد شد. خواجه عبدالله به «شیخ الاسلام» نیز معروف است و از نوادگان ابوایوب انصاری، صحابه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. این عالم اسلامی، از صوفیان بزرگ زمان خود بود و در عبادات و مناجات، بسیار تلاش میکرد.
از آثار او چنین برمیآید که در علوم مختلف دینی، متبحر و صاحب نظر بود و برخلاف بسیاری از صوفیان، در حدیث نیز دارای معلومات بسیار و حتی صاحب نظر بوده است. از او نقل شده است که کتاب ترمذی را بهتر از دو صحیح بخاری و مسلم میدانسته و زمانی که علت را جویا شدند، چنین گفت: «از صحیح بخاری و مسلم، تنها کسانی میتوانند استفاده کنند که به علم حدیث آشنایی کامل داشته باشند. برخلاف کتاب ترمذی که برای همه افراد قابل استفاده میباشد؛ هم عالمان و فقیهان و هم غیر ایشان، میتوانند از این کتاب استفاده کنند».
خواجه عبدالله، عالم در ادبیات فارسی، عربی و شعر بود. حتی از ایشان نقل شده است که شش هزار شعر از در حافظه داشت. مذهب وی حنبلی بود و مردم را نیز به این مذهب توصیه میکرد. وی کتابی هم در سیره احمد بن حنبل به نگارش در آورد. خواجه عبدالله ملاحظه هیچ حاکم و پادشاهی را نمیکرد و با صراحت و جدیت با منکرات آنها برخورد میکرد. این عمل او موجب دشمنیهای بسیار با او شد که حتی چندین مرتبه، دشمنانش قصد جان او را کردند.
این پیر روشن ضمیر، دارای قوه ی حافظه ای بس خارق العاده بوده و آن طور كه خودش گفته: هر چه از قلم من بگذرد، آن را حفظ می كنم. در «فواید الرضویه» از ایشان نقل شده است كه : «خواجه علیه الرحمه گفت: سیصد هزار حدیث و هزار هزار سَـند حفظ كرده ام». در نفحات الانس، از خواجه آورده است: «من صد هزار بیت از شعرای عرب، یاد دارم».
خواجه، در طریقت، به شیخ ابوالحسن خرقانی، عشق و ارادت می ورزید، چنانكه شیخ فرماید: «عبدالله مردی بود بیابانی، می رفت به طلب آب زندگانی، ناگاه رسید به شیخ ابوالحسن خرقانی؟ دید چشمه ی آب زندگانی، چنان خورد كه از خود گشت فانی، كه نه عبدالله ماند و نه شیخ ابوالحسن خرقانی».
خواجه از زمان طفولیت در كسب علم و كمال، كوشید و از این تلاش و كوشش تا پایان عمر، دمی فرو نگذاشت. همیشه در افاضه و استفاضه به سر می برد، مقامی بس والا و ارادتمندانی بی شمار داشت، در هرات كه مجلس می گفت، طالبان و مریدان و شاگردان بی شمارش چنان مشتاقانه گرد می آمدند كه حدی بر آن متصور نبود، آن كه مقام شیخ الاسلامی شهر را دارا بود و با توجه به مقام والایی كه داشت، به امر به معروف و نهی از منكر و اشاعه ی دین مبین اسلام می پرداخت و در این مورد مُجدّانه كوشش می نمود كه ظاهر شریعت از هر لحاظ مراعات گردد.
خواجه در تقوی و عبادت و مراقبت و ریاضت و حفظ حقوق دیگران، در عصر خود بی مثال و بی نظیر بود. به آنچه می گفت عمل می نمود. عارف و خداشناس بود. ارادتمندانش، بااین فضایل ملكوتی و انسانی و عرفانی او، چون پروانه به دور شمع وجودش می گشتند و از محضرش كسب فیض می نمودند.
خواجه لازمه سلوك طریقت و حصول حقیقت را پیروى از شریعت مى دانست و طریقت دور از شریعت را تباهى و گمراهى مى شمارد. چنان كه گوید: “اصل تصوف لازم گرفتن كتاب و سنت است و كاركردن بدان و دست از رخصت و تأویلات بداشتن.”
چنان كه گفته اند وى نه یك سر زاهد است كه از دنیا روى در هم كشد و در زاویه عزلت و ریاضت نشیند، و نه یك باره عاشق و سرگشته است كه در غلبه سكر و جنون پایكوبى و دست افشانى كند و در این كار سر از پا نشناسد. نه چون حلاج و بایزید است كه از “انا الحق” و دم زند و نه خود را در پیچ و خم افكار وحدت وجودى گرفتار سازد. از این گذشته، سخن پیر هرات آكنده از شوق و گرمى عاشقانه است و گهگاه پاره اى عبارات رنگین و موزون او چون غزلى شورانگیز در دل اثر مى گذارد.
آثار
1. مناجاتنامه: مناجاتنامه که به «الهینامه» نیز معروف است، امروزه در میان عموم مردم، معروفترین کتاب خواجه عبدالله انصاری به شمار آمده و بنا بر روش و مدل این کتاب، مناجاتنامههای دیگری نیز نگاشته شده است. این کتاب برای اقشار مختلف قابل استفاده است. هم انسانهای عارف و خواص میتوانند از این کتاب استفاده کنند و هم مردمانی با معلومات کمتر.
سبک و ساختار این رساله و همچنین مشابهت برخی عبارات و مطالب آن با دیگر آثار خواجه عبدالله و نیز تکرار بسیاری از بندهای آن در سایر کتابهای او در انتساب آن به خواجه جای تردیدی باقی نمیگذارد؛ اما طرف دیگر این امر نشان از آن دارد که این رساله تألیف مستقلی نیست،؛ بلکه گزیدهای از مناجاتها و کلمات قصار عرفانی اوست که در صده ای بعد، به همت مریدان یا علاقهمندان او جمعآوری شده است. الهینامه که از قدیمیترین و مهمترین متون عرفانی فارسی است، شامل مناجاتها، دعاها و سخنان وجدآمیز عرفانی در قالب نثری مسجع و موزون است؛ ازاینرو هم از لحاظ عرفانی و هم از نظر ادبی اثری ارزشمند است.
2. منازل السائرین: کتاب دیگری از خواجه عبدالله وجود دارد که مهمتر از کتابهای دیگر میباشد. خواجه عبدالله علت نوشتن این کتاب را چنین میگوید: تعدادی از مشتاقان بر وقوف در منازل سیرکنندگان به سمت خداوند و فقرا (فقیر در ادبیات عرفانی، معنایی غیر از معنای عرفی این کلمه را دارد.) اهل هرات، به دفعات درخواست میکردند که این منازل را برایشان تبیین کنم. بعد از استخاره کردن و کمک خواستن از خداوند، درخواست آنها را پذیرفتم.
3. صد میدان: خواجه عبدالله تألیف دیگری نیز در بیان مقامات و منازل اهل سیر و سلوک به نام «صد میدان» دارد، که به زبان فارسی است و ۲۷ سال پیش از تألیف «منازل السائرین» تحریر شده است. این دو اثر در ۵۱ موضوع متحد و در ۴۹ مطلب مختلف هستند و پیداست که صد میدان برای مبتدیان طریق تصوف، و منازل السائرین برای سالکین غیر مبتدی، تنظیم و تألیف شده است.
خواجه عبدالله، در کتاب منازل السائرین، مقامات و منازل را در ده بخش قرار داده است، که بیانگر اصول هستند. این کتاب از بدایات آغاز میشود و به نهایات پایان مییابد. و هر یک از این بخشها خود دارای ده باب است، و اینگونه کتاب در مجموع مشتمل بر صد باب میباشد. مطالب هر یک از این ابواب به نوبه خود در سه درجه تنظیم شده است: درجه عامه، درجه سالک و درجه محقق.
4. مذمت ابن تیمیه: در برخی کتابها نقل شده است، ابن تیمیه که برای خواجه عبدالله احترام قائل بود، به سبب این کتاب و مطالب آن، خردهها بر خواجه گرفته و او را مذمت کرد.
5. تفسیر: از خواجه عبدالله مطالب تفسیری نیز نقل شده است که رشیدالدین میبدی بر مبنای آنها، تفسیر «کشف الاسرار و عدة الابرار» را نوشته است.
6. دیدگاه میبدی: رشیدالدین میبدی در ابتدای تفسیر خود چنین میگوید: «کتاب شیخ الاسلام… عبدالله بن محمد انصاری را دیدم و آن را به جهت لفظ، معنا، تحقیق و ترصیع، در حد اعجاز یافتم و تنها مشکل آن ایجاز بسیار زیاد آن بوده است و خواجه بسیار مختصرنویسی کرده است. این ایجاز، خواننده را به هدفش نمیرساند؛ در نتیجه تصمیم گرفتم کلام ایشان را گسترش و شرح داده و میان تفسیر و لطافت گفتارها جمع کنم».
7. طبقات الصوفیه: طبقات الصوفیه درباره احوال و اقوال مشایخ تصوف، به زبان فارسی هروی است.
8. ذم الکلام: این کتاب در تبیین اصول دین و در نکوهش علم کلام، مباحثات و مناظرات آن است.
9. صد میدان: خواجه در صد میدان به ایجاز و در قالب نثر شیرین و دلنشین پارسی، مراحل و منازل سیر و سلوک و مقامات سالکان را ذکر کرده است.
کتاب های نصایح، زادالعارفین، قلندرنامه، محبتنامه و رساله دل و جان نیز از او می باشند.
عروج ملکوتی
در بعضی از منابع آمده است که خواجه عبدالله انصاری در پایان عمر نابینا شد و در نهایت در سال ۴۸۱ هجری در شهر هرات درگذشت.