زندگینامه عباس قمی

به نام آفریننده عشق

 

عباس بن محمدرضا قمی (۱۲۹۴-۱۳۵۹ق) مشهور به شیخ عباس قمی و محدّث قمی عالم شیعه در قرن چهارده هجری قمری است.

 

ویژگی ها

شیخ عباس در سال ۱۲۹۴ق در قم به دنیا آمد. پدرش محمدرضا قمی فردی متدین و مرجع مردم برای آگاهی از وظایف شرعی بود. مادر شیخ عباس به نام «بانو زینت» نیز از زنان متدین و پارسا بود. محدث قمی برای تکمیل علوم و معارف سفرهایی را به بلاد اسلامی داشته و به همین علت در سه حوزه قم، نجف و مشهد اساتیدی داشته است.

محدث قمی پس از درگذشت محدث نوری در سال ۱۳۲۲ق نجف را ترک کرد و به ایران بازگشت. وی در مدت اقامت در ایران، چندبار به زیارت عتبات عالیات رفت و مجددا به حج مشرف شد. شیخ عباس قمی جمعه ۱ ربیع‌الثانی ۱۳۳۲ق به قصد اقامت وارد مشهد شد. علت اقامت وی در مشهد به تقاضای آقا حسین قمی بود و تا سال ۱۳۵۴ق در آن جا سکونت داشت.

شیخ عباس قمی پس از واقعه مسجد گوهرشاد و قتل عام مردم و تبعید آقا حسین قمی در سال ۱۳۵۴ق به نجف بازگشت و تا پایان عمر در آن جا ماند. آقا بزرگ تهرانی از دوستان و ارادتمندان شیخ عباس، وی را مثال بارز انسان کامل و مصداق فردی عالم فاضل و زیبنده صفات عالیه مانند حسن خلق و تواضع معرفی می‌کند.

عباس قمی می گوید: در نجف اشرف که بودم با یک شخص دیگری که سنش کم و اوائل بلوغش بوده (گویا سید محمد پسر حاج آقا حسین قمی که این موزه را او ساخته) میل کردم به زیارت قبور وادی السلام بروم. همین که از دروازه پا بیرون گذاشتم صدایی به گوشم آمد مثل صدای شتری که پشت او زخم باشد و به پشتش داغ بگذارند. من به طفل همراهم گفتم: صدایی که من می شنوم را شما هم می شنوی؟ گفت: نه. ما هرچه نزدیک تر می شدیم صدا بلندتر می شد تا به قبرستان رسیدیم. به قبرستان که رسیدیم، دیدم سر یک قبر، جماعتی حلقه زده اند و این صدا از وسط آنهاست به او گفتم صدا نمی شنوی، گفت: نه، معلوم شد آنها جنازه ای آوردند و این صدا از آن جنازه است و این حالت من این مکاشفه بوده است.

فرزند عباس قمی می گوید: پدر بزرگوارم در نجف اشرف بر اثر كثرت عبادت و تألیف به مرض سختى دچار شد و معالجات پزشکان در او مؤثر نیفتاد. یک روز در حالى كه ناله مى كرد به مادرم فرمود: همسر مهربانم مقدارى آب در قورى با یك ظرف براى من بیاور. قورى آب و ظرف را كنارش گذاشت و گفت: مرا بلند كنید. زیر بغل او را گرفته و در بستر نشاندیم، آنگاه گفت: پنجاه سال است با این انگشتان قال الله و قال الصادق و قال الباقر نوشته ام؛ در این هنگام انگشتان خود را روى ظرف گرفت و از قورى به روی آن آب ریخت و آن آب را نوشید، پس از چند ساعت شفاى كامل یافت!

فرزند عباس قمی مى گفت: پدرم مرحوم محدث قمى دچار چشم درد سختى شد و پزشکان عراق از علاجش عاجز شدند. روزى به مادرم گفت: كتاب شریف «اصول كافى» را نزد من بیاور. وقتی مادر، كتاب را به دست پدر داد، پدر گفت: این كتاب منبع واقعیات الهیه و سراسر حكمت و هدایت و نور است و شفاء هر دردی است. نویسنده آن مرحوم كلینى از معتبرترین افراد روزگار است؛ نمى شود كتاب او بى اثر باشد. كتاب را یكى دو بار به چشم خود كشید و یكى دو ساعت بعد، از آن از درد چشم خلاص شد.

یکی از وعاظ تهران که سیدی متعهد و فاضل بود می گفت: در زمان حیات حاج شیخ عباس در سفر مکه معظمه زنی نزد من می آمد و مسائل حج را از من سوال می کرد. یک روز با او شوخی کردم. وقتی از سفر حج مراجعت نمودم؛ مرحوم حاج شیخ عباس را در نجف اشرف دیدم. بدون مقدمه به من فرمودند: مناسب نبود با نامحرم شوخی کنی. همین که متوجه شدم؛ حرفش را تغییر داد و سخن دیگر به میان آورد.

آقای سید مرتضی سبزواری با دو واسطه موثق نقل کردند: شبی به همراه یکی از دوستان از زیارت حضرت رضا علیه السلام باز می‌گشتيم. در بین راه از دور متوجه شدیم شیخی عبا به سر کشیده و به طرف صحن می‌رود در حالی که گاهی جلوی او روشن می‌شود. از آنچه دیدیم بسیار تعجب کردیم. شخصی که همراه من بود، گفت: من نمی‌روم تا بفهمم اين روشنایی چه چیزی است که گاهی پدید می‌آید؟! نزدیک‌تر رفته و متوجه شدیم جراغی در دست او نیست، بلکه او هر موقع ذکر می‌گوید و دندان‌های او نمایان می‌شود، روشنایی نیز حاصل می‌ شود. جلوتر رفته دیدیم آن شخص بزرگوار شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان است.

میرزا احمد محمدی (برادرزاده حاج شیخ عباس) می گوید: پس از فوت مرحوم پدرم، او را در خواب دیدم در حالی که متوجه فوتش بودم، پرسیدم: مرحوم عمو حاج شیخ عباس که در دنیا این قدر معروف است (به خصوص با کتاب مفاتیح الجنان) آیا در بهشت هم معروف است؟ پاسخ داد: آری، هر روز صبح حدود یک میلیون نفر نزد او می آیند و از او دستور می گیرند.

 

از منظر فرهیختگان

میرزا محمد علی تبریزی می گوید: حاج شیخ عباس بن ابی القاسم از افاضل علمای عصر ما که عالم فاضل کامل و محدث متتبع و کامل بود.

علامه امینی می گوید: شیخ عباس قمی از نوابغ و بزرگان علم حدیث است.

میرزا علی اکبر اصفهانی می گوید: وی زینت تقوا کاران و دانشمند بزرگ و محدث کامل و شریف و داناست.

آقا بزرگ تهرانی می گوید: ایشان را انسانی کامل و مصداق دانشمندی فاضل یافتم. سلیم الذات و شریف النفس بود.

 

اساتید

  • میرزا محمد ارباب قمی
  • شیخ ابوالقاسم قمی
  • سید احمد طباطبایی قمی
  • سید محمد کاظم طباطبائی یزدی
  • میرزا حسین نوری
  • میرزا محمدتقی شیرازی
  • شیخ مرتضی آشتیانی
  • آقا حسین قمی

 

شاگردان

  • آقا بزرگ طهرانی
  • حیدر قلی خان سردار کابلی
  • سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی
  • عبدالحسین فقیهی رشتی
  • محمدعلی اردوبادی
  • سید محمدهادی میلانی

 

آثار

  • مفاتیح الجنان
  • سفینة البحار
  • نفس المهموم
  • منتهی الآمال

 

عروج ملکوتی

محدث قمی در شب سه شنبه ۲۲ ذی‌الحجه ۱۳۵۹ق برابر با ۱ بهمن ۱۳۱۹ش در ۶۵ سالگی در نجف درگذشت. سید ابوالحسن اصفهانی در حرم امیرالمؤمنین(ع) بر او نماز خواند و پیکرش در کنار استادش محدث نوری دفن گردید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *