عارفان و بزرگانی که در سال 1403 از دنیا رفتند

عارفان و بزرگانی که در سال 1403 از دنیا رفتند

به نام آفریننده عشق

 

سال 1403 نیز با تمام اتفاقات شیرین و تلخی که داشت گذشت اما آنچه که برای اهل دل و اهل معنا اهمیت دارد، گذشتن نیست بلکه باقی گذاشتن است. دست روزگار ما را بنا به قضا و قدر الهی در این دنیای فانی، باقی گذاشت و البته فرصتی دوباره نصیب ما ساخت تا بار دیگر در کتاب وجود خود عمیق تر بنگریم و آنچه برای پرواز کردن لازم است، فرا بگیریم تا شاید ما هم در سال 1404 مانند کبوتران عاشقی که در سال 1403 پرواز کردند، پرواز کنیم.

سال 1403 افراد بزرگی را در از قطار روزگار پیاده کرد. از عارفان و عالمان گرفته تا شهدا و بقیه بزرگانی که عاشقانه به سوی معبود خویش شتافتند و چه سبک بال بودند که این چنین مرگ را عاشقانه در آغوش کشیدند؛ همان مرگی که بسیاری از دنیا طلبان از آن می گریزند. اکنون اشاره می کنیم به عرفا و شهدایی که آنان را از بین بزرگان از دست رفته سال 1403 برای شما گلچین کردیم.

 

1. آیت الله عبدالقائم شوشتری

عبدالقائم شوشتری

 

 

 

 

عبدالقائم شوشتری (۱۹ آبان ۱۳۲۵ – ۱ اسفند ۱۴۰۲) مجتهد و عارف معاصر شیعه ایرانی و از شاگردان محمدحسین طباطبایی، رضا بهاءالدینی و محمدتقی بهجت بود.

شوشتری ۱۹ آبان ۱۳۲۵ در شهر فاروج متولد شد. وی در سال ۱۳۳۹ تحصیلات طلبگی را در مدرسه نواب مشهد آغاز کرد. تحصیلات عالی خود را در قم، نزد سید محمدحسین طباطبایی، سید رضا بهاءالدینی و محمدتقی بهجت ادامه داد. وی به‌جز فقه در زمینه‌‌های عرفان، اخلاق، ادیان، مذاهب و طرایق، مطالعه و تحقیق داشت. سابقاً امام جمعه دورود لرستان، شاهین شهر اصفهان و استاد حوزه علمیه اصفهان بوده‌است.

مجتبی قزوینی نخستین استاد اخلاقی وی بود. سپس از عارف مرتاض سید ابوالحسن حافظیان علم اعداد، رمل، جفر و بعض ختومات آموخت اما به قول خود وی علوم غریبه حجاب بوده و به مصداق: «یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم/ دولت صحبت آن مونس جان مارا بس» پس از چند سال از این علوم روگردان شده و دفتر نوشته‌‌هایش را به‌رودخانه ریخته‌ است. حجّت هاشمی موسوی خراسانی اولین استاد عرفانی وی بود. کتاب خرمن معرفت، مسائل اخلاقی و نکات عرفانی از وی که توسط سید عباس موسوی مطلق تألیف شده‌است. شوشتری تا پایان عمر در شهر اصفهان ساکن بود.

شيخ عبد القائم شوشترى مى‌فرمودند: در آخرين سفرى كه به خانۀ خدا مشرف شدم (سال ۱۳۸۳ هجری شمسی) يک شب كه در مسجد الحرام نشسته بودم و نظاره‌ گر خانۀ خدا بودم، شخصى آمد و در كنار من نشست. بعد از سلام و عليک متوجه شدم انسان فوق العاده‌اى است و آثار بزرگى و جلال در چهرۀ او نمايان بود. با خود گفتم شايد حضرت مهدى (عج) باشند و لذا تصميم گرفتم چند سؤال از ايشان بپرسم تا حقيقت برايم مشخص شود. از ايشان پرسيدم: آيا در زمان غيبت مى‌توان خدمت حضرت مهدى (عج) رسيد؟ ايشان جواب دادند: بله مى‌توان رسيد! اما اكثر آنهايى كه ادعا مى‌كنند خدمت حضرت مهدى عليه السلام رسيده‌اند، در حقيقت خدمت يكى از ابدال يا اوتاد (یاران خاص حضرت مهدی (عج) در زمان غیبت) رسيده‌اند و چون كشف و كراماتى از آنها ديده‌اند، گمان كرده‌اند به خدمت حضرت رسيده‌اند و الان يكى از آن افراد در مسجد الحرام مى‌ باشد. البته عده كمى هم مى‌توانند خدمت خود حضرت مهدى (عج) مشرف شوند.

از جواب زيباى ايشان خوشحال شدم و سؤال دوم را پرسيدم: آيا بشارتى در خصوص نزديک شدن امر فرج وجود دارد؟ ايشان جواب دادند: آرى ظهور نزديک است ،حتى نزديکتر از آن‌چه در ذهن شماست. (قبلا در ذهن من (آیت الله شوشتری) بود شايد حدود ۳۰ سال ديگر – از سال ۱۳۸۳ شمسی و در سال ۲۰۳۳ میلادی – ظهور حضرت محقق شود.) سؤال سوم را پرسيدم: آيا سيد خراسانى كه در روايات به آن اشاره شده، همين آيت الله خامنه‌اى است كه در ايران است؟ ايشان جواب دادند: من هم همين گمان را دارم! با جواب سوم يقين كردم كه ايشان حضرت مهدى (عج) نيست، چرا كه جواب امام قاطع و يقينى است نه حدس و گمان. بعد از خداحافظى متوجه شدم كه ايشان از «رجال المهدى عليه السلام» بوده‌اند چرا كه خود ايشان در جواب سؤال اول گفته بودند: «الان يكى از آنها در مسجد الحرام است.» و منظور ايشان خودش بوده و من متوجه نشده بودم.

 

2. آیت الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی

آیت الله مستجابی

 

 

 

 

سید مرتضی مستجاب الدعواتی، معروف به آیت الله مستجابی فرزند حاج سید اسدالله مستجاب الدعواتی و نوۀ آیت‌ الله سید ابوالحسن صدرعاملی، معروف مستجاب الدعواتی، در ۱۳۰۲ شمسی به دنیا آمد.

وی که از عرفای گمنام و از علمای سر‌شناس شهر اصفهان بود، به علت نسبت خانوادگی و اینکه خود از خاندان صدر است، از جوانی رابطه‌ای نزدیک و صمیمی با امام موسی صدر داشت که این دوستی و تعلق خاطر، تا آخر عمر به قوت خود باقی بود. آیت الله مستجابی تحصیلات خود را در حوزۀ علمیۀ تهران و نجف ادامه داد و موفق به اخذ اجتهاد از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی شد. او یکی از مبارزان سیاسی در دورۀ ملی شدن صنعت نفت و از نزدیکان آیت الله کاشانی به شمار می‌رود.

آیت الله مستجابی در امور خیریه و عام المنفعه از سوابق طولانی برخوردار بود و همچنین دستی نیز در حوزۀ شعر و ادب و هنر داشت. آیت‌الله هادی نجفی می گوید: «آقای مستجابی جزو ارکان اصلی جنبش فداییان اسلام بود. به عنوان مثال ایشان در جریان تحصن فداییان در خانه آیت الله بروجردی، یکی از چهره‌های تاثیرگذار به شمار می‌رفت.» وی افزود: «آیت‌الله مستجابی یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران است که خوشبختانه در قید حیات هستند و حافظه بسیار خوبی هم دارند. حتی در کتاب «یاران موافق» قضایای 70 سال پیش را بیان کرده‌اند. ایشان علاقه بسیار زیادی به پسرعمویشان امام موسی صدر داشتند و متقابلا امام موسی صدر نیز به ایشان وابسته بودند. بر این اساس واجب است که مسئولان شهر اصفهان و همچنین محققان تاریخ معاصر به سراغ ایشان بروند.»

نجفی همچنین با اشاره به این نکته که در «یاران موافق» صرفا گوشه‌هایی از خاطرات آیت‌الله مستجابی درج شده است، گفت: «حمید قزوینی در این کتاب آیت الله مستجابی را گرته برداری و گوشه‌ای از خاطراتش را ثبت کرده است، اما مستجابی تاریخ زنده است و متاسفانه کسی در این شهر نیست که به ثبت و ضبط خاطرات این مرد بزرگ اقدام کند. آیت الله مستجابی زندان رفته و شکنجه‌های سنگین شده است. وی همچنین طعم تبعید را نیز چشیده و خاطرات زیادی از شهر اصفهان دارد. ایشان یک صندوقچه اسناد تاریخی دارند که متعلق به گنجینه تاریخی این مملکت است که البته بسیاری آز انها از بین رفته اما آنچه که موجود است نیز چند جلد کتاب و سند می‌شود.»

 

3. شهید سید حسن نصرالله

سید حسن نصرالله

 

 

 

 

سید حسن نصرالله (۱۳۳۹-۱۴۰۳ شمسی) ملقب به سید مقاومت روحانی و سیاستمدار شیعه اهل لبنان، سومین دبیرکل حزب‌الله لبنان و از بنیانگذاران آن بود.

سید حسن از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۲م عضو جنبش اَمَل، از تشکل‌های سیاسی شیعی در لبنان، بود؛ اما در سال ۱۹۸۲م با گروهی از روحانیان مبارز از آن جنبش جدا شده و حزب‌الله لبنان را تأسیس کردند. او پس از شهادت سید عباس موسوی در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲م، به‌عنوان دبیرکل حزب‌الله انتخاب شد و تا زمان شهادتش در ۲۰۲۴م/۱۴۰۳ش در این سمت بود. نصرالله در زمان دبیرکلی، ارتباط و دیدارهای متعددی با رهبران محور مقاومت داشت. سید حسن نصرالله، پس از شهادت سید عباس موسوی در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲م/۲۷ بهمن سال ۱۳۷۰ش (در ۳۲ سالگی) به‌عنوان دبیرکل حزب‌الله انتخاب شد. وی هنگام پذیرش دبیرکلی حزب‌الله ۳۲ سال داشت.

سید حسن نصرالله، ۶ مهر سال ۱۴۰۳ش/۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴م در پی بمباران ضاحیه بیروت در جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، و مراجع تقلید همچون سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، سبحانی، شبیری زنجانی، جوادی آملی، بشیرحسین نجفی و مقامات و دولت‌های کشورهای مختلف و گروه‌های مقاومت مانند جنبش حماس، جنبش جهاد اسلامی فلسطین، جنبش انصارالله یمن، جنبش فتح، گروه عصائب اهل الحق، جنبش امل لبنان، جریان حکمت ملی عراق و جریان صدر در عراق شهادت او را تسلیت گفتند. در ایران پنج روز و در لبنان، سوریه، عراق و یمن نیز سه روز عزای عمومی اعلام شد. مردم کشورهای مختلف نیز در محکومیت این ترور تظاهرات و اجتماع کردند.

 

4. شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی

آیت الله رئیسی

 

 

 

 

سید ابراهیم رئیس‌الساداتی (۱۳۳۹-۱۴۰۳ شمسی) مشهور به سید ابراهیم رئیسی و شهید رئیسی، روحانی شیعه و هشتمین رئیس‌جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران بود.

ابراهیم رئیسی در ۲۳ آذر سال ۱۳۳۹ در مشهد در محله نوغان به‌دنیا آمد. نسب او از جانب پدر و مادر به زید بن علی می‌رسد. رییسی، دروس حوزوی را در حوزه مشهد و از مدرسه علمیه نواب آغاز کرد و از سال ۱۳۵۴ش تحصیلاتش را در حوزه علمیه قم ادامه داد. رئیسی در قم نزد عالمانی همچون یدالله دوزدوزانی، سید علی محقق داماد، علی‌اکبر مشکینی، احمد بهشتی، مرتضی مطهری و حسین نوری همدانی شاگردی کرد. همچنین در درس خارج سید محمدحسن مرعشی شوشتری، سید محمود هاشمی شاهرودی، آقامجتبی تهرانی، آیت‌الله خامنه‌ای و دیگران شرکت کرده است. رییسی، دانش‌آموخته مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فقه و حقوق بود.

سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۹۴ش پس از درگذشت عباس واعظ طبسی با حکم رهبر جمهوری اسلامی ایران به تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد و تا فروردین ۱۳۹۸ش این مسئولیت را بر عهده داشت در دوره تولیت او، خدمات متعددی در آستان قدس انجام گرفت. از جمله آنها احداث زائرشهر با گنجایش پذیرش روزانه سه هزار زائر و ساخت زائرسراهای متعددی در اطراف حرم امام رضا (ع) است.

رئیسی، دانش‌آموخته حوزه علمیه و دانشگاه و از اعضای جامعه روحانیت مبارز بود. او در نظام جمهوری اسلامی ایران مسئولیت‌های مختلفی بر عهده داشت؛ از جمله ریاست قوه قضائیه، دادستانی کل کشور، ریاست سازمان بازرسی کل کشور، دادستان دادگاه ویژه روحانیت، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و همچنین مقام ریاست جمهوری به مدت سه سال. او همچنین به‌ مدت سه سال تولیت آستان قدس رضوی را بر عهده داشت.

رئیسی، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ش در سانحه هوایی به همراه هفت تن دیگر از جمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، سید محمدعلی آل‌هاشم، نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، درگذشت. در ایران از رئیسی که در راه خدمت به مردم و پیشرفت نظام اسلامی جان خود را از دست داده به‌عنوان شهید خدمت یاد می‌شود.

 

5. مشهدی علی نصیری

مشهدی علی نصیری

 

 

 

 

علی نصیری، مشهور به مشهدی علی نصیری از عاشقان درویش مسلک امام رضا (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود.

عبد صالح شیخ علی گدا نصیری ولیک چالی، معروف به حاج آقا نصیری، فرزند اصغر، از پیران روشن ضمیر و از عابدان و سالکان معاصر مقیم مشهد، سال 1312 خورشیدی در روستای ولیک چال دهستان بنافت بخش دودانگه شهرستان ساری استان مازندران، چشم به جهان گشود. او سالیان زیادی خانه و کاشانه خود را رها کرده و به حرم امام رئوف پناهنده شده بود. در مشهد تنها بود. بیست سال قبل، اقوامش به دنبال او آمدند تا وی را به شمال ببرند، اما وی قبول نکرد و گفت: دور شدن از حرم و بارگاه آقا برایم سخت است. او داخل یک اتاق در حسینیه ابوالفضلی ها نزدیک حرم مطهر رضوی زندگی می کرد. وی بیش از چهل سال مجاور ارض اقدس رضوی بود. گویند در این مدت چهل سال هیچ وقت به زادگاهش نرفت. او بستگان زیاد ازجمله برادری به نام میرزا قلی نصیری در روستای ولیک چال شهرستان ساری دارد، ولی خودش تا آخر عمر بدون همسر و فرزند بود. با خدایش عهد بسته بود تا آخر عمر زائر و مجاور بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) باقی ماند.

شیخ علی نصیری اوایل که به مشهد آمده بود شخصی گمنام بود. بعد از سال ها رفت و آمد مداوم به حرم امام رضا (ع) چهره او برای دیگران شناخته شد. همیشه در حال عبادت و توسل بود. با یک تسبیح بلند و ساده پیوسته در حال ذکر حق تعالی بود. خاک پای زوار امام رضا را توتیای چشم خود کرده بود. شب و روزش با عطر دعا و زمزمه عشق درآمیخته بود. روزی چندین بار از مسیر مسجد گوهرشاد به سمت روضه منوره می رفت و در مسجد بالاسر حضرت مشغول نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند می شد و سپس از همان مسیر بر می گشت. در این اواخر که سن او بالا رفته بود، با چوب دستی رفت و آمد می کرد.

حقوق بازنشستگی می گرفت، اما به خاطر ظاهر و سن بالا، عده ای کمکش می کردند. هرچه می گرفت بین نیازمندان تقسیم می کرد. حتی حقوق بازنشستگی خودش را به نیازمندان می داد. هر روز مقداری شکلات در جیب اش می گذاشت و به رهگذران می داد. همیشه دعایش در حرم رضوی به زبان مازندرانی این بود که خدا شما زوار را زیاد کند. یک قبضه ریش، دشاشه تابستانی ژنده اما تمیز، عبای نارنجی، کلاه پشمی بدون عمامه با یک دمپایی ساده، از مشخصات ظاهری او بود.

سرانجام حاج آقای نصیری روز جمعه 21 دی 1403 برابر با 9 رجب 1446ق. در حال سجده در حرم مطهر رضوی سکته کرد و پس از انتقال به بیمارستان جان به جهان آفرین تسلیم نمود. پیکرش باشکوه معنوی، روی دوش خادمان حرم برای دفن وارد رواق حضرت زهرا (س) شد، به دستور تولیت آستان قدس رضوی حجت الاسلام احمد مروی، پیکرش را به رواق دارالحجه بردند و در شب میلاد جواد الائمه (ع) روبروی ضریح مطهر حضرت و نزدیک قبر شیخ حسنعلی نخودکی با تشریفات به خاک سپردند.

این بود سرنوشت عاشقانی که در سال 1403 به سوی محبوب خویش پر کشیدند. امیدواریم ما نیز با زدودن گرد و غبار دنیا از خود، لایق چنین پروازهای ملکوتی باشیم.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *